نظر شما درباره شیوه جدیدی که برای اداره پرسپولیس در نظر گرفته شده، چیست؟
هنوز بر ای قضاوت زود است چون گروه جدید تازه کارشان را شروع کردهاند. البته چند وقت پیش در جلسهای که در باشگاه داشتیم، گفتم بعید میدانم خصوصی سازی پرسپولیس در مقطع فعلی اتفاق بیفتد اما امیدوارم اگر روزی این اتفاق افتاد، حتما پیشکسوتان را هم به کار بگیرند. پیشکسوتی که خاک این تیم را خورده و با هوادار نفس کشیده است، میداند با چه محبوبیتی روبرو است. ما الان با بحران فرار تماشاگران و هواداران روبرو هستیم و اعتقاد دارم با حضور پیشکسوتان میتوان به حل این مشکل کمک کرد و فکر میکنم این یک حرف عادلانه و منطقی است. در تاریخ این باشگاه فداکاریهای زیادی صورت گرفته است. ما حتی حاضر نمیشدیم پرسپولیس را برای بازی در اروپا، ترک کنیم.
گویا شما هم پیشنهادهای خوبی داشتید؟
بعد از بازی که با هامبورگ داشتیم، آنها خواهان حضور من در تیمشان شدند. مدارکش هم موجود است. در سفارت آلمان قرارداد بستیم اما مدیریت استقلال اجازه نداد. آنها مدعی بودند که گفتهاند از اروپا بازیکن به فوتبال ایران بیاید ولی از ایران به اروپا بازیکنی منتقل نشود. میخواستند من به استقلال بروم. بعد هم دقیقا به اندازه پولی که آلمانیها میدانند، پیشنهاد دادند تا به استقلال بروم. بالاخره آنها شرایط مالی خیلی بهتری داشتند ولی من به خاطر پرسپولیس، به استقلال هم نرفتم. ما دلمان برای پرسپولیس میتپید و هنوز هم میتپد. بعد هم که استاد دانشگاه شدم.
باید تا زمانی که پرسپولیس خصوصی میشود صبر کرد ولی شرایط فعلی و حضور رحیمی را چطور ارزیابی میکنید؟
رحیمی جدا از اینکه فوتبالی هستند و تجریه بالای مدیریتی دارند، خیلی با هوش هم هستند. من این را به عنوان یک استاد دانشگاه میگویم، وقتی که رحیمی در مقطع کارشناسی دانشجو بودند. به طور کلی فکر میکنم در شرایطی که در پرسپولیس آدمهای غیر فوتبالی آمدند و تازه اینجا یکسری مسائل را آموختند، حضور یک مدیر فوتبالی غنیمت است و رحیمی را بهتر از آنها میدانم.
البته حساسیتهایی وجود داشت؟
به نظرم ایشان را باید شاهینی بدانیم. شاهین که منحل شد، ما که تهران بودیم، پرسپولیسی شدیم، آنها هم که در شاهین اصفهان بودند، سپاهانی شدند. رحیمی چهل سال دیر به پرسپولیس آمد.
چطور؟
سالهای 53، 54 من کاپیتان پرسپولیس بودم. بازی رحیمی در اصفهان چشم ما را گرفته بود. به همین دلیل به اتفاق یکی، دو نفر از بچههای دیگر سراغش رفتیم که به پرسپولیس بیاید ولی رحیمی چون در اصفهان دبیر ورزش بود، در سپاهان ماند. آن روزها واقعا اینطور بود که دو باشگاه خودشان را از هم جدا احساس نمیکردند. رحیمی هم بازیکن خوبی بود، حتی میتوانست به تیم ملی برود ولی بیشتر علایق مدیریتی داشت و وارد آن حوزه شد.
پس ریشه آشنایی شما به آن زمان بر میگردد؟
البته این اواخر که ایشان را زیاد ندیدهام ولی آشنایی ما به قبل از آن و به تحصیل در دانشکده تربیت بدنی بر میگشت. اشتباه نکنم او دانشجوی دوره سوم یا چهارم این دانشکده بود که در سال 52 تاسیس شد. به هر حال من او را یک مدیر ورزشی، شاهینی و البته پرسپولیسی میدانم. پرسپولیس و سپاهان یک جورهایی خواهر خوانده بودند.
پس این حساسیتها از کجا آمد؟