سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

داستانک/ بنای بیچاره!

شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
گویند بنایی دیواری را می‌ساخت و بالای آن گیر کرده بود و مردم برای پایین آوردن او متحیر بودند برای همین نزد نصرالدین رفتند و از او کمک خواستند. نصرالدین هم دستور داد که یک طناب بیاورند و به بنا ببندند. طناب را آوردند و پرتاب کردند و بنا آن را به خود بست. نصرالدین سپس گفت: حال طناب را بکشید. طناب را که کشیدند بنای بدبخت از آن جا پرت شد و در دم جان سپرد. نصرالدین در حالی که داشت فرار می‌کرد گفت: عجبا من چندین نفر را با همین روش از چاه نجات دادم عجیب که این دفعه راه حل ما کار ساز نبود.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.