به گزارش
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران، انصارحزب الله به مناسبت تجمع مبارک امربه معروف و نهی از منکر میدان فاطمی بیانیهای به شرح ذیل اعلام کردند:
حرکت غيرتمندانه و ديندارانه مردم در برپايي تجمع و راهپيمايي با هدف مطالبه از دولت و نظام براي رسيدگي به وضعيت نابسامان فرهنگي کشور نه تنها قطع نخواهد شد بلکه به لطف خدا هر روز گستردهتر شکل خواهد گرفت تا حجت بر مسئولين غافل تمام شود...
۱- وقتي در سالهاي سازندگي گامهاي اول شيوع و ترويج بيحجابي برداشته شد، مومنان و متديناني که اين حرکت خزنده و اهداف آن را حس کرده بودند به منظور نهي از منکر و مقابله با اين روند خطرناک فرياد اعتراض سر دادند اما سياستبازان حرفهاي برآشفتند که:«اعتراض و راهپيمايي و تجمع شما مخالفت با استوانه نظام (آقاي هاشمي رفسنجاني) تلقي ميشود و به زيان نظام و انقلاب است و شايد با اين حرکات خام و ناشيانه و غيرقانوني شما سقف نظام ترک بردارد و...!»
۲- هنگامي که در عصر اصلاحات بيحجابي رواج بيشتري پيدا کرد وعوامل استکبار با بهرهگيري از سکوت، رضايت و حمايت دولت اصلاحات بيحجابي و بيعفتي و بيغيرتي را گسترش ميدادند، مومنان و آناني که درد دين داشتند دوباره فرياد اعتراض سر دادند و خواستار مقابله با فحشا و منکرات و بيحجابي شدند و باز هم صداي سياست بازان هر دو جناح بلند شد و سياستبازان هر دو دسته در يک ائتلاف علني براي خفه کردن نداي نهي ازمنکر مومنان هم قسم شدند!
یک جناح ميگفتند و مينوشتند که:« الان اولويت مقابله با مشارکتيها و اصلاحطلبان است و طرح مسئله حجاب و نهي از منکر نيروهاي اصولگرا را به حاشيه ميبرد! بايد همه توجه خود را معطوف زدن زيرآب اصلاحطلبي کنيم! بعدا هم مي شود به حجاب پرداخت! فعلا خنثي کردن نقشههاي کميته ايکس مهمتر از بيرون ماندن چند تار موي فلان خانم از زير روسري است!»
اصلاحطلبان هم ناهيان از منکر و حاميان اجراي احکام الهي را چماقداران و خشونتطلباني ميخواندند که از سوي جناح مقابل تحريک شده اند تا به نام «دين و حجاب» و با استفاده ابزاري از مقدسات جناح اصلاحطلب را تحت فشار قرار داده و قدرت را از چنگ اصلاحطلبان در بياورند!
۳- اما در دوران حکومت احمدينژاد ماجرا شکل ديگري به خود گرفت!مومناني که با تصور حزباللهي بودن احمدينژاد به او دل خوش کرده بودند پس از مدتي دريافتند که سياستهاي فرهنگي احمدينژاد تداوم سياستهاي دوران هاشمي و خاتمي است و هنگامي که احمدينژاد از امضا و ابلاغ مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي (که وظايف همه دستگاهها وسازمانهاي عمومي و دولتي در ترويج عفاف و حجاب را مشخص ميکرد) و به تاييد رهبر انقلاب نيز رسيده بود خودداري کرد و در سايه تساهل دولت او بيحجابي رشد و گسترش بيشتري يافت مطمئن شدند که نميتوان دل به دولت احمدينژاد بست و بايد براي ممانعت از همه گير شدن بيحجابي و بيعفتي کاري کرد! آن هم زماني که احمدينژاد با صراحت در سيماي جمهوري اسلامي بيان کرد وظيفه دولت او پرداختن به لباس و موي جوانان نيست!
هنوز فرياد مطالبه ناهيان از منکر از دولت احمدينژاد در خصوص اقدام عملي براي مقابله با رشد وحشتناک بي عفتي و بيحجابي بلند نشده بود که سياستبازان حرفهاي دوباره زبان باز کردند که:«الان که موقع اين حرفها نيست! اعتراض به بيحجابي از سوي باندهاي مافيايي وابسته به هاشمي و شکست خوردگان سوم تير هدايت ميشود تا دولت عدالت گستر احمدينژاد را تعضيف کرده و افکار عمومي را از فهرست غارتگران بيت المال (که در جيب کت احمدي نژاد جا خوش کرده بود) منحرف کند! اولويت اصولگرايان بايد گسترش عدالت و ريشه کني مفاسد اقتصادي و غارتگران بيت المال باشد!
۴- بالاخره نوبت به عصر اعتدال رسيد! جامعهاي که ۲۴ سال زير سايه سياستبازان حرفهاي زيسته و تفکر سکولار و بي اعتنا به شريعت سه رئيس جمهور گذشته به آن هويت و شکل بخشيده بود به بي حجابي و بي عفتي خو گرفته و ديگر حساسيتي به بيحجابي نشان نميدهد!بيحجابي رسمي به عرف تبديل شده و ديگر کمتر کسي از ديدن زناني که سربرهنه و آستين کوتاه جلف ترين و زننده ترين لباسهاي ممکن را پوشيده و در خيابان و دانشگاه و کوي و برزن به گسترش فحشا مشغولند تعجب ميکند! برهنگي و بيحجابي وقيحانه و همآغوشي دختران و پسران در اماکن عمومي و تفريحي و هزاران رفتار خلاف شرع و عرف و اخلاق و انسانيت آنچنان عادي شده که حتي معاونت اجتماعي ناجا هم خودش را براي صدور يک بيانيه خالي و بي عمل در مذمت آن خسته نميکند!
در چنين شرايطي تعدادي از مومناني که هنوز شريعت و تحقق آن در جامعه برايشان اولويت اصلي به شمارميآيد و بنابر فرمايش حضرت امام هدف و فلسفه اصلي تشکيل حکومت اسلامي را اقامه احکام الهي ميدانند و هشدارهاي صريح و پي در پي رهبري نظام در خصوص وضعيت خطرناک فرهنگ جامعه را به جان و دل ميشنوند تصميم گرفتند براي اتمام حجت و انجام وظيفه شرعي تجمعي را با هدف نهي از منکر و توجه دادن مسئولين نظام به مسئله بسيار مهم عفاف و حجاب (که تداوم بيتوجهي به آن در آيندهاي نزديک نظام را به بن بست کامل خواهد رساند!) برپا کنند! اما همانند گذشته خبر برپايي اين تجمع مانند ميخ به چشمان سياستبازان حرفهاي فرو رفت! جناح اين طرفي برپايي چنين تجمعي را توطئه باند هاشمي ارزيابي کرد (خداوکيلي آن تحليلگري که برپايي اين تجمع را به باند هاشمي نسبت داده را بايد به عنوان فيلمنامه نويس براي فيلمهاي تخيلي به هاليوود معرفي کرد! چون اين وصله با صد من ريش هم به باند هاشمي نميچسبد!) و جناح حاکم هم برگزاري اين تجمع را غيرقانوني و باهدف ايجاد مشکل براي دولت عنوان نمود و گناه آن را به گردن احمدينِژاديها انداخت!!
تجمعي چندهزارنفري با هدف نهي از منکر چنان سياستبازان را به وحشت انداخت که همگي تمام قد براي مقابله با آن بسيج شدند!(که اگر اين اتحاد با هدف مقابله با منکرات و فساد و فحشا ميان سياستبازان برقرار ميشد ديگر نشاني از فساد و بيحجابي در مملکت باقي نميماند!)
۵- در طول اين ۲۵ سال، سوال مومنان و متدينان و صاحبان حقيقي انقلاب اين بوده که چرا سياستبازان حرفهاي که ميز و مقام و پول و ثروتشان را مديون نظام اسلامياند اين قدر نسبت به احکام الهي بياعتنايند و اين ميزان از عفاف و حجاب گريزانند و براي خفه کردن نواي نهي از منکر از هيچ اقدامي فروگذار نميکنند؟
چرا دولت اعتدال و برخی مدعيان اصولگرايي در يک حرکت گازانبري براي جلوگيري از اين تجمع و حرکات و اقداماتي از اين دست همکاري و همنوايي ميکنند؟ چرا سياست بازان حرفهاي اين گونه از تحقق حجاب وعفاف در جامعه وحشت دارند؟ مگر گسترش حجاب وعفاف در جامعه چه زياني به اين جماعت سياست باز ميزند؟ چرا هر زمان که نداي نهي از منکر برميخيزد و جامعه اسلامي جلوگيري از بيحجابي و بي عفتي در ايران اسلامي را مطالبه ميکند سياست بازان حرفهاي اين مطالبه گري را منکوب و محکوم ميکنند و اصرار دارند اين قبيل اقدامات در وقت و موقعيت مناسبتري برگزار شود؟
۲۵ سال است که زمان نهي از منکر (البته به گمان سياست بازان حرفهاي حاکم بر کشور) فرا نرسيده و البته هميشه ناهيان از منکر اتهاماتي مثل سطحي نگر، کوته بين، وقت نشناس، چماقدار قانونشکن و... را از هر دو جناح دريافت کرده و به خاطر خدا دم برنياوردهاند!
۶- بدون ترديد وضعيت فعلي فساد و فحشا در کشور مديون بياعتنايي و غفلت و بيغيرتي برخي از مسئوليني است که در ۲۵ سال گذشته هر امر بياهميتي را از رسيدگي به وضعيت حجاب وعفاف در جامعه اسلامي ايران مهمتر دانستند و مومنان و متدينان جامعه نيز به خوبي دريافتهاند که اگر ساکت بنشينند و منتظر اقدامات مسئولين درحوزه عفاف و حجاب باشند آنگاه ديري نخواهد پاييد که پوشيدن روسري و رعايت حجاب در ايران اسلامي به عملي مجرمانه و مستوجب مجازات تبديل شود!
۷- بدون ترديد بند (م) وصيتنامه سياسي - الهي حضرت امام بهترين و محکم ترين سند قانوني بودن تجمعات ناهيان از منکر در اعتراض به بيحجابي و بيعفتي است و سياستبازان حرفهاي هزار سال ديگر هم نخواهند توانست در اين سند اصيل که هويت بخش نظام و انقلاب اسلامي است خدشه و تحريفي وارد آورند. (هرچند ۲۵ سال است که نسبت به کل آن بياعتنايي ميکنند!!) حرکت غيرتمندانه و ديندارانه مردم در برپايي تجمع و راهپيمايي با هدف مطالبه از دولت و نظام براي رسيدگي به وضعيت نابسامان فرهنگي کشور نه تنها قطع نخواهد شد بلکه به لطف خدا هر روز گستردهتر شکل خواهد گرفت تا حجت بر مسئولين غافل نظام تمام شود و آنان متوجه اين حقيقت تلخ شوند که عرفي شدن بيحجابي و فحشا مساوي نفي اسلاميت نظام و به بنبست رسيدن آن خواهد بود! شايد در اين حالت سياست بازان حرفهاي براي حفظ ميز و مقام خودهم که شده گامي براي مقابله با وضعيت اسفبار فعلي جامعه بردارند و بيش از اين به عوامل استکبار اجازه ترويج فحشا در کشور امام زمان(عج) را ندهند!
والسلام
انصارحزب الله
۹۳/۲/۲۳