سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پدرهایی​که دیگر سالار نیستند

در تمام جوامع، نام «پدر» به معنای برتری و بالندگی در خانواده است. کلمه‌ای با بار قداست بالا که مهربانی و محبت، استواری‌ و... در آن پنهان است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، با کنکاشی کوتاه در تاریخ می‌توان به عظمت نام پدر پی برد و صحت این ادعا را می‌توان در جایگاه بالا و موقعیت خاصی که برای شخصیت پدر در دنیا قائل هستند بوضوح دید. به همین دلیل در بیشتر فرهنگ‌ها پدر الگویی بی‌مثال برای رشد و بالندگی اعضای خانواده بخصوص پسران محسوب می‌شود. از سوی دیگر پدر همواره معیاری برای همسران نیکو در ذهن دختران است.

از نظر روان‌شناسان، پدر معرف عنصر قدرت و اقتدار در شخصیت فرزندان است، امری که در دوران امپراتوری رم به عنوان مظهر شکل‌گیری اقتدار سیاسی ـ اجتماعی تعریف و پدر الگویی برای رهبری سیاسی ـ اجتماعی شناخته می‌شد. پس از آن نیز در قرن بیستم، نظام‌های حکومتی و اجتماعی بر وجود پدری قدرتمند و قابل اتکا در خانواده تاکید کردند زیرا چنین پدری، کودکانی تربیت می‌کند که برای اجتماع مفید هستند. ‌با همه اینها در دوره و عصر ارتباطات در زمانه‌ای که سینما، تلویزیون و دنیای مجازی حرف اول رامی‌زند پدران در سایه نقش مهربان مادران خانواده پنهان مانده و عهده‌دار نقش دوم شده‌اند.

شاید همین ​ مساله موجب شد تا کمتر فیلم یا سریال تلویزیونی با اتکا به نقش پدر ساخته شود. هرچند ابراهیم حاتمی‌کیا با ساخت فیلم «به نام پدر» با بازی زیبای پرویز پرستویی، قصد ماندگار کردن این نقش در سینمای ایران را داشت، اما هیچ‌گاه این فیلم نتوانست در گود رقابت از پس فیلم «مادر» ساخته زنده‌یاد علی حاتمی برآید.

البته درحوزه سریال‌سازی این امر کمی متفاوت‌تر جلوه کرد. شاهد این مدعا هم چند سریال مطرح تلویزیونی است که با محور پدر و نقش او در خانواده ساخته شده است. شاید کمتر کسی است که سریال «پدرسالار» ساخته اکبر خواجویی را در ذهن نداشته باشد. در این سریال نماد پدر مقتدر خانواده بخوبی به نمایش درآمد. حتی تا قسمت‌های پایانی سریال که اقتدار مستبدانه پدر در پس خواست زوج جوان خانواده شکسته می‌شود، مخاطب با همان احترام نخست به پدر خانواده می‌نگرد. این نوع اقتدار را می‌توان در سریال‌های ستایش و نرگس هم دید.

در دنیای رسانه‌ای امروز، نقش پدر درحال جدایی از نقش کاریزماتیک پدرانه و سوق یافتن به سمت دوستی پدر و پسر پیش می‌رود. ​ تصویری که امروزه از پدر در رسانه‌ها می‌بینیم با تصویر سنتی ما از این نقش فاصله گرفته و چه بسا در بسیاری از مواقع محوریت خود را از دست داده است. پدر مقتدر دیروز به پدر کم‌اقتدار، اما دوست امروز بدل شده و احترام و سکوت در مقابل وی به کنش و استقلال تبدیل شده است.

به مناسبت روز پدر سراغ چند بازیگر پیشکسوت رفتیم که تاکنون نقش پدر را در آثار مختلف بازی کرد‌ه‌‌اند و نظر آنها را درباره جایگاه پدر درآثار نمایشی جویا شدیم.

کشاورز و پدرسالاری برای تلویزیون

پدر‌سالار یک سریال تلویزیونی است که سال ۱۳۷۴ به تهیه‌کنندگی و کارگردانی اکبر خواجویی ساخته شد. داستان این سریال درباره پدر میانسالی به نام اسدالله با بازی به‌یاد‌ماندنی محمدعلی کشاورز است که در عین مهربانی، خانواده دوستی و دلسوزی، سختگیر و پرصلابت است. محمدعلی کشاورز که هنوز هم در بسیاری از ذهن‌ها با آن نقش ماندگارش شناخته می‌شود درباره این نقش و منش اسدالله‌خان‌ها در خانواده به جام‌جم می‌گوید:‌ این سریال بارها از شبکه‌های مختلف پخش شده و پدری دیده شد که ستون اصلی خانواده‌اش بود. او بر این باور بود که تمام فرزندان ذکورش پس از ازدواج باید در خانه بزرگ وی زندگی کنند که همین مساله باعث بروز مشکلاتی میان او و عروس آخرش شد. داستان سریال را همین مساله پیش برد که در نهایت با پایانی خوش به سرانجام رسید.

کشاورز با اشاره به بحث‌هایی که درخصوص این نقش با کارگردان سریال داشته خاطرنشان می‌کند: با صحبت‌هایی که با آقای خواجویی داشتم سعی‌ام بر این بود تا شخصیت‌ها بخصوص اسدالله‌خان همان‌طور که لازم است، نشان داده شود، چرا که او شخصیت اصلی داستان است و داستان حول شخصیت وی می‌چرخد. خاطرم هست حتی در آن دوران در مورد شخصیت پدرهایی که در جامعه وجود دارند و تشابه آنها با جریان سریال پدرسالار، صحبت‌های زیادی میان من و کارگردان سریال رد و بدل شد.

وی می‌افزاید: نکته‌ای که در آن سریال بسیار مورد توجه بود، دوستی و محبتی بود که میان پدر و مادر خانواده وجود داشت که علاوه بر حس احترامی که میانشان بود به عنوان یک زوج به هم عشق می‌ورزیدند. این بر اساس واقعیت‌های جامعه آن دوران بود که متاسفانه امروزه کمتر شاهد آن هستیم.

بازیگر نقش‌های به‌یادماندنی سریال‌های تلویزیونی با ذکر این نکته که سریال‌های تلویزیونی بازتابی از جامعه هستند، می‌گوید: اتفاقاتی که در جامعه می‌افتد در سریال‌ها بازتاب پیدا می‌کند. در آن زمان که میان مادر و پدر خانواده‌ها ارتباط عاطفی توام با احترام بیشتری حاکم بود، شخصیت سریال‌ها نیز براساس همین جریان حاکم بر جامعه شکل می‌گرفت. ‌وی با بیان این که در آن سریال شخصیت پدر مهم بود، تصریح می‌کند: از ویژگی‌های اسدالله‌خان، اهمیت دادن به خانواده و حاکم بودن جو احترام در خانواده بود. شاید ایجاد کشمکش‌ها بین یک پدر با برخی اعضای خانواده‌اش به نوعی نمک داستان بود، ولی در نهایت داستان به خیر و خوشی به پایان رسید.

کشاورز اذعان می‌کند: سوژه پدرسالار به دلیل نشان دادن زندگی روزانه میان مردم طرفدار زیادی پیدا کرد و حتی در کشورهای دیگری هم که پخش شد مورد استقبال قرار گرفت. همه در آن زمان مرا به نام پدرسالار می‌شناختند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا نقش پدرها در سریال‌های آن دوران با آنچه امروزه رایج شده، تفاوتی دارد یا خیر، توضیح می‌دهد: مسلما داستان‌ها تفاوت زیادی کرده که در نتیجه پدرهای سریال‌ها نیز متفاوت از آنچه پیشتر می‌دیدیم، شده‌اند. اکنون برخی افراد در جریان فیلمنامه‌نویسی وارد شده‌اند که دغدغه‌های تازه‌ای دارند و تصور جدیدی از پدر دارند که آنها را به سریال‌ها وارد می کنند. دیگر کمتر مردانی می‌بینیم که مانند پدرسالارهای قدیم باشند، هرچند جامعه از وجود آنها خالی نشده است.

وی درباره بازیگران سریال پدرسالار می‌گوید: خانه پدرسالار در یکی از محلات جنوبی شهر تهران بود که به احتمال زیاد اکنون به یک برج تبدیل شده است. آقای خواجویی در همان زمان پیش از این که سریال به طور رسمی کلید بخورد مرا برای نقش پدرسالار و زنده‌یاد حمیده خیرآبادی را برای بازی در نقش مادر خانواده در نظر داشت. به گفته کارگردان سریال این نقش از ابتدا برای من نوشته شده بود. ‌بازیگر نقش اول سریال پدرسالار ادامه می‌دهد: یکی از مواردی که به وضوح در سریال‌های قدیمی دیده می‌شد و شاید نمونه واضح شکستن آن را در مجموعه پدر‌سالار دیدیم، ابهت و جذبه پدرانه‌ای بود که آن زمان در راس خانواده‌ها دیده می‌شد. شاید همان نام پدر‌سالار برای پدران دو سه دهه قبل بهترین لقبی باشد که به مردان آن زمان داده‌اند. مردانی که بیش از محبت پدرانه باید ابهت و جذبه خاصی را با خود همراه می‌کردند. صفتی که نسل به نسل به پسران و مردان رسیده بود و اگر مردی در نقش پدری خود نرمش نشان می‌داد باعث می‌شد در جمع خانواده یا فامیل و اقوام از درجه اعتبار کمتری برخوردار باشد. این امر تقریبا در تمام​ سریال‌های قدیمی دیده می‌شود و به این دلیل فرزندان رابطه صمیمی و دوستانه‌ای که با مادر خانواده برقرار می‌کردند با پدر خانواده نداشتند و حتی گاهی دیده می‌شد فرزندان در مقابل پدر خانواده حتی سعی می‌کردند حضور کمتری داشته باشند یا هنگام صحبت کردن به چشمان پدر نگاه نکنند تا ابهت پدرانه حفظ شود.

وی می‌افزاید: در حال حاضر و با تغییر نسل، همان فرزندانی که در دهه‌های قبلی خلأ محبت پدر را حس کرده‌اند، پدر شده‌اند که بیشتر نقش پدری مهربان و با محبت را بازی می‌کنند و سعی می‌کنند در خانواده حضوری پر رنگ‌تر داشته باشند. بنابراین آن روشی که حرف اول و آخر را پدر خانواده می‌زد و حرفش برای بچه‌ها حجت بود کمرنگ شده و نقش هدایت و راهبری و البته دوستی بین پدر و بچه‌ها بیشتر به چشم می‌خورد که تمام این حرف‌ها در سریال‌‌ها نیز مشاهده می‌شود و به نوعی تفاوت پدرهای سریال‌های دیروز با سریال‌های امروز در همین موضوع است. ‌کشاورز در خاتمه می‌گوید: با همه اینها ارزش‌گذاری برای یک نقش و شخصیت در سریال‌هایی که در گذشته ساخته می‌شد بسیار بهتر از اکنون بود. آن زمان برای یک شخصیت پیش از این‌که اجرا شود بازیگر مشخص می‌شد. برای همین ما وقت داشتیم درمورد نقش‌مان تحقیق کنیم و آن را بدرستی اجرا کنیم.

پدرهای امروز مهربان‌تر هستند

جمشید مشایخی، از کهنه‌کارترین بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون است. بازی به یادماندنی او در نقش رضا تفنگچی در سریال «هزاردستان» برای همیشه در خاطر مردم ایران باقی خواهد ماند.

وی نیز مانند بسیار از همنسلان خود در بسیاری از سریال‌های تلویزیونی نقش پدر را بازی کرده است.

مشایخی درباره اهمیت نقش پدر در سریال‌های خانوادگی و بخصوص درام‌های تلویزیونی به جام‌جم می‌گوید: من در سریال‌ها و فیلم‌های زیادی نقش پدر را بازی کرد‌ه‌ام، ولی بیش از همه نقش پدری را دوست دارم که در یکی از قسمت‌های سریال «پهلوانان نمی‌میرند» بازی کردم. هرچند در سریال‌هایی همچون «بهشت گمشده» یا «ستایش» نیز بازی در نقش پدر را تجربه کرده‌ا‌م.

وی درباره نقش‌اش در سریال پهلوانان نمی‌میرند می‌گوید: در آن سریال نقش من زیاد نبود و در همان قسمت‌های اول پهلوان خلیل کشته می‌شود، ولی به خاطر ویژگی‌هایی که این شخصیت داشت حضور معنوی او بر داستان حاکم بود. پهلوان خلیل در پهلوانان نمی‌میرند نقش پدری را داشت که تاثیر او بر خانواده خودش و دیگر خانواده‌های محله انکار‌ناپذیر بود.

بازیگر نقش کمال‌الملک در ادامه، خواستار توجه بیشتر نویسندگان به شخصیت پدر در سریال‌های تلویزیونی می‌شود و می‌گوید: نویسندگان باید دقت داشته باشند که پدر کیست و چه حرکت و نقشی در خانواده ایفا می‌کند تا برداشتی غلط از این شخصیت محوری نشود.

وی می‌افزاید: اگر بخواهیم نقش پدرهای آثار نمایشی را در دهه‌های مختلف با هم مقایسه کنیم باید به این نکته هم توجه کنیم که زمانه بسیار عوض شده است. پدران امروز که در گذشته خودشان فرزند بودند نگاه متفاوت‌تری به مقوله پدر و فرزندی دارند. در زمان فعلی پدرها سعی می‌کنند علاوه بر این‌که پشتیبان فرزندان خود هستند برای آنها نقش دوست را هم ایفا کنند. اما در گذشته پدرها در هاله‌ای از ابهت، شان و مقام پنهان بودند.

مشایخی معتقد است: شاید مهر و محبتی که هم‌اکنون در سریال‌ها از پدر خانواده دیده می‌شود اگر در آن زمان نشان داده می‌شد، نقش پدر خدشه‌دار می‌شد. ولی هم‌اکنون اگر پدر را در سریال‌ها و فیلم‌ها خشن نشان بدهند به خانواده لطمه خواهد خورد. این را هم نباید نادیده گرفت که نسل‌ها تغییر کرده است و شاید زمان ما پدرها مقتدرتر و تا حدودی مستبدتر بودند، اما اکنون چنین نیست.

مشایخی در پایان سخنان خود از پرداخت نادرست به شخصیت‌ها گلایه می‌کند و می‌گوید: متاسفانه شخصیت‌پردازی، کمی به حاشیه رفته است و وقت زیادی صرف آن نمی‌شود و گاهی می‌بینیم یک سریال با داستانی چند خطی پخش می‌شود و شخصیت‌ها حرفی برای گفتن ندارند و مدام دیالوگ‌ها را تکرار می‌کنند.

امام علی(ع) الگوی پدر نمونه

بهزاد فراهانی، یکی دیگر از بازیگران پیشکسوت آثار نمایشی ایران است که در سریال‌هایی چون «رعنا»، «امام علی(ع)» و «گرگ‌ها» بازی به‌یاد‌ماندنی‌ای نشان داد. وی نیز درباره نقش پدر در سریال‌های ایرانی به جام‌جم می‌گوید: نگاه من به حضرت علی(ع) و علاقه بی‌حد من به ایشان باعث شده نام پدر واقعی را همردیف ایشان بدانم. من به بخشی از زندگی امام علی(ع) نگاه می‌کنم که بوی دادگری و عدالت می‌دهد که این عدالت نه‌تنها عدالتی اجتماعی است، بلکه این ویژگی ایشان در خانواده نیز حکم‌فرماست و روایت‌های جالب و زیادی درباره رفتارهای بی‌نظیر ایشان در مواجهه با خانواده‌شان وجود دارد که همگی مثال‌زدنی است. ‌فراهانی به تفاوت‌های فاحش نقش پدرها در سریال‌های گذشته و امروز اشاره می‌کند و می‌گوید: در سریال‌های دهه‌های گذشته ما پدران کمتر دروغ می‌گفتند و دورویی در آنها دیده نمی‌شد، اما در سریال‌های امروزی پدران بوی غربت می‌دهند.

خاص بودن شخصیت پدر در جامعه ایرانی

محمود پاک‌نیت تا‌کنون در سریال‌های زیادی نقش پدر را بازی کرده که از شاخص‌ترین آنها می‌توان نقش یعقوب پیامبر را ذکر کرد.

وی که بتازگی در نقش پدر سوگند در سریال «خط» ایفای نقش کرده همچون دیگر بازیگران به خاص بودن شخصیت پدر در جامعه ایرانی اشاره می‌کند و می‌گوید: فرهنگ ما با فرهنگ سایر نقاط دنیا متفاوت است و درباره برخی مسائل حساسیت‌های خاصی در جامعه و فرهنگ ما وجود دارد. یکی از این موارد شخصیت پدر است.

بازیگر سریال «ساختمان 85» می‌افزاید: اصولا پدرهای سرزمین ما نیز با پدران جامعه غربی متفاوت هستند. ​یک پدر ایرانی تا آخرین لحظه‌های زندگی خود نگران فرزندانش است و احساس می‌کند باید مراقب آنها باشد، ولی در غرب یک پدر بعد از شانزده سالگی دیگر به سرنوشت فرزند خود کاری ندارد.

وی در پاسخ به این سوال که تفاوت پدرهای آثار نمایشی این روزها با آنچه در 20 یا 30 سال قبل دیده می‌شد چیست، می‌گوید: حدود دو دهه قبل به تناسب فرهنگ جامعه در آن زمان، پدر نقش ستون اصلی خانواده را ایفا می‌کرد که همسر و فرزندان زیر سایه این ستون قرار می‌گرفتند. به طور مشخص پدر نان آور خانوده بود و به تبع آن چرخیدن اقتصاد خانوار بر مدار پدر بود، او در سایر امور نیز مدیریت خانه را به عهده داشت. ‌پاک‌نیت می‌افزاید: در اغلب این فیلم‌ها مادر در نقش یک زن خانه‌دار و فرزندان تحت کنترل و نظارت پدر بودند. اما در فیلم و سریال‌های اخیر به رغم رشد فرهنگی جامعه، همان‌طور که نقش زنان و جوانان در جامعه و اقتصاد پررنگ‌تر شد، در فیلم‌ها نیز زنان از نقش کلیشه‌ای خود به عنوان زن خانه‌دار خارج شده و همپای مردان، خارج از خانه کار می‌کنند. فرزندان نیز بیش از قبل استقلال یافته یا به کار و تحصیل مشغولند یا مستقل از خانواده زندگی می‌کنند. به واسطه همین تغییر نقش‌ها، در آثار نمایشی شاهد هستیم پدر خانواده از نقش و جایگاه قدیمی خود فاصله گرفته و دیگر نقش یک فرد مقتدر را ایفا نمی‌کند.

پاک‌نیت معتقد است: نویسندگان و کارگردانان در آثار نمایشی مردسالاری را به نمایش نمی‌گذارند. در سال‌های اخیر شاهدیم در اغلب فیلم‌ها خانواده‌ها به صورت جمعی با جایگاه‌های نزدیک به هم به نمایش در می‌آیند و نقش مادر و پدر خانواده نزدیک و همسوست. فرزندان از کنج اتاق‌ها به بطن خانواده ورود کرده و گاهی به عنوان مشاور در کنار پدر و مادر نقش خود را ایفا می‌کنند. به طور کلی پدرهای آثار نمایشی این روزها افتاده‌تر هستند و به جای تحکم بر خانواده با آنها مشورت می‌کنند.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
meshkat
۰۱:۵۹ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۳
یادمان باشه که بعد از پدر هیچکس دیگه نیست که بخواد دست نوازشی بر سرمون بکشه. قبل ازینکه خیلی دیر بشه قدرشون رو بدونیم.و بوسه هامون رو به دستهاشون بزنیم. هیچ کسی مثل پدر و مادر و خواهر و برادر نمیشن. از دستشون بدی هرگز دیگه مثلشون پیدا نمیشه....فقط یکبار تو زندگیت هستن و وقتی برن دیگه همیشه رفتن و اونوقت تو میمونی و خاطراتشون حتی اگه تلخ...... و پشیمونی از کارایی که میتونستی براشون کنی و هرگز نکردی.........
عرب اسدي
۲۳:۱۷ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳
اگر بخواهيم بچه سالاري را رواج بديم يا به آن تن در دهيم فاتحه مون خوندست
چرا كه نافرماني بچه ها از يك سو،تجمل گرايي از سوي ديگر،خواسته هاي نامحدود اونا به اضافه هزاران مشكل ديگر با اين اقتصادي كه برامون درست كردند بايد فاتحه مون رو پيش پيش بخوانيم