حالا یک فناوری جدید این امید را ایجاد کرده که در موقع عدم دسترسی به شبکه هم به دارندگان تلفنهای هوشمند امکان ادامه گفتگوهایشان را بدهد. این فناوری با تحسین زیادی مواجه شده، و بسیاری آن را انقلاب دوم در صنعت تلفنهای همراه خواندهاند.
شبکه توری از آن دست اصطلاحات فنی است که اگر در ضمن مکالمهای آن را بکار ببرید، با نگاههای متعجب زیادی روبرو خواهید شد. اما در چند ماه اخیر، نگرانیهای بیسابقه از شنود ارتباطات اینترنتی از سوی حکومتها و نصب فناوری جدید روی آخرین نرمافزار موبایل اپل، یعنی آیاواس ۷، به این معنا بوده که این پروتکل ارتباطاتی نوظهور به موضوع بسیاری از بحثها تبدیل شده است. اما این همه سر و صدا برای چیست؟
به طور خلاصه این فناوری امکان برقراری ارتباط بدون نیاز به شبکههای اینترنتی عمده را فراهم میکند.
این فناوری پتانسیل بسیار عظیمی دارد؛ از برقراری ارتباط برای کمک به آسیب دیدگان فجایع گرفته تا گسترش دموکراسی. یک شبکه عادی شبیه چرخ دوچرخه است و در آن هر یک از پرهها به توپی وسط چرخ وصل میشوند. در عالم شبکهها این توپی میتواند یک شبکه تلفن همراه، یک شرکت ارائه کننده خدمات اینترنتی یا یک سرور کامپیوتری باشد. در مقابل، در یک شبکه توری هیچ نقطه اتصال مرکزی وجود ندارد و بجای آن هر یک از نقاط شبکه در نوعی تور مشبک نقش یک گره را بازی میکنند که قادر است ترافیک را بهنحوی کارآمد به دیگر گرههای مجاور انتقال دهد. این بدان معناست که پیامها میتوانند بدون نیاز به اینترنت متعارفی از نقطهای به نقطه دیگر منتقل شوند. این روش در موقع بروز فجایع و بلایا، یعنی مواقعی که معمولا ارتباطات محدود، و یا کلا قطع شده اند، کارآیی بسیار زیادی دارند.
در یک شبکه توری یک اتصال واحد به اینترنت میتواند میان چندین دستگاه به اشتراک گذاشته شود، و میتوان بسیاری از این دستگاهها را از مدار خارج کند، بدون اینکه شبکه قطع شود. حتی در زمانهایی که شبکه آسیب جدی دیده است، دستگاهها همچنان خواهند توانست به چت کردن با هم ادامه دهند.
اگر حتی فقط یکی از گرهها به اینترنت وصل باشد، این اتصال میتواند به همه گرههای دیگر به اشتراک گذاشته شود و همه دستگاههای موجود در شبکه توری به اینترنت وصل خواهند شد.
پیامهای سری
اما یک شبکه توری میتواند برای کسانی که نگران شنود فعالیتهای اینترنتیشان هستند هم بسیارهم مفید باشد.
با توجه به اینکه این شبکه تحت هیچگونه مدیریت مرکزی قرار ندارد، از کار انداختن آن از بستن یک شبکه عادی سختتر است و تحت نظارت گرفتن آن هم غیرممکن است، مگر اینکه کسی مستقیما به شبکه متصل باشد. ایده استفاده از شبکههای توری جای خود را کاملا باز کرده است. این ایده در ابتدا برای استفادههای نظامی مطرح شد، امروزه در پروژههای مختلفی در روستاها و شهرهای سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد، و عمدتا برای کمک به گسترش میزان اتصال به شبکه در مناطقی که دسترسی به اینترنت در آنها محدود است، کاربرد دارد.
زنده ماندن
اپلیکیشن فایرچت تا همینجا هم سر و صدای زیادی بهپا کرده است. این اپلیکیشن تنها در ماه مارس گذشته (اسفند ۱۳۹۲) راهاندازی شده، اما در همین مدت کوتاه میلیونها بار در سراسر جهان دانلود شده است. بطور خلاصه، این اپلیکیشن به کاربران این امکان را میدهد که مادامی که در میانه راه دستگاهها و گوشیهایی وجود دارند که سیگنال را در طول مسیر رله کنند، با هم پیام، عکس و ویدئو مبادله کنند.
این اپلیکیشن اخیرا روی سیستم عامل اندروید هم ارائه شده، هرچند که باید با اپلیکیشن تثبیت شدهای بنام سروال مش رقابت کند. البته استفاده از سروال مش برای کاربران قدری سختتر است. کارآیی بالقوه این اپلیکیشن در عملیاتهای کمکرسانی و تأمین امکان اتصال به شبکه در مناطق روستایی دورافتاده توجه زیادی را بهخود جلب کرده است.
بنیانگذار فایرچت، میگوید از این اپلیکیشن در وهله اول برای سرگرمی استفاده میشود، هرچند که اذعان میکند که استفادههای دیگری هم دارد. بعضیها همین حالا هم جذب این اپلیکیشن شده اند.
مثلا اخیرا دانشجویان معترض تایوانی که قصد اشغال پارلمان را داشتند، برای برقرار نگاه داشتن ارتباطاتشان و مقابله با محدودیتهای وضع شده بر دسترسیشان به اینترنت و پوشش شبکه تلفن همراه به فایرچت روی آوردند.
اگر چنین موارد استفادهای رواج پیدا کنند، تردیدی نیست که اپلیکیشنهایی مثل فایرچت توجه دولتها و نهادهای قضایی را بهخود جلب خواهند کرد. این نهادها به احتمال زیاد در پی خنثی کردن یا دستکم زیر نظر گرفتن ترافیک اطلاعات در این نوع شبکهها خواهند بود. اما در حال حاضر عمدهترین چالش پیشروی این اپلیکیشنها توسعه دامنه کاربرانشان تا حدی است که تصور بروز چنین مسایلی امکانپذیر شود.
هرچه که باشد، فناوری فایرچت اساسا "صفر یا صدی" است. اگر شمار کاربران از حد معینی کمتر باشد، وعده فایرچت مبنی بر اینکه هرجا که باشند به شبکه وصل خواهند بود، محقق نخواهد شد. در اینصورت ممکن است صحبت کردن از "یک انقلاب موبایلی دوم" نهایتا خیالبافی از آب دربیاید.