سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

آمریکا چگونه در یک کشور کودتا می‌کند+ تصاویر

فرمول براندازی و کودتای آمریکا در کشورهای مختلف چگونه‌ است؟ ایالات متحده تاکنون کدام دولت‌های قانونی را از طریق کودتا ساقط کرده است؟ نقش سفارت‌های آمریکا در کشورهای مختلف در اجرای پروژه‌های براندازی چیست؟ گزارش ویژه مشرق به کودتاهای آمریکا و روش‌ اجرای آن‌ها خواهد پرداخت.



به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،  تلاش‌های آمریکا برای سرنگون کردن دولت‌های بیگانه موجب افزایش ناامنی و بی‌عدالتی در دنیا شده است. اندکی پس از کودتای سال 2004 آمریکا در هائیتی، "آیرا کورزبان" وکیل "ژان برتراند آریستاید" رئیس‌جمهور این کشور در میامی آمریکا طی سخنرانی خود یک سؤال و جواب جالب را مطرح کرد: «چرا تا کنون در واشنگتن کودتا شکل نگرفته است؟ چون در واشنگتن "سفارت آمریکا" وجود ندارد.»


"آلکساندر یاکیمنکو" رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی اوکراین می‌گوید طراحان کودتا در این کشور برای سرنگونی دولت منتخب اوکراین "در واقع در سفارت آمریکا زندگی می كردند. هر روز در سفارت بودند." کودتای آمریکا در اوکراین از سال 1953 تاکنون هشتادمین باری است که آمریکا کودتای موفق یا ناموفق را در کشورهای بیگانه طرح می‌ریزد. سال 1953 سالی بود که آیزن‌هاور رئیس‌جمهور آمریکا در ایران متوجه شد که سیا می‌تواند دولت‌های منتخبی را که حاضر نمی‌شوند آینده مردمشان را قربانی منافع تجاری و ژئوپولتیک غرب کنند، سرنگون کند.

اگر می‌خواهید بدانید اخبار روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی طی این هفته‌ها و ماه‌ها از تحولات اوکراین در چارچوب تاریخ چه معنایی دارد، کافی است کتاب "قتل امید: دخالت‌های نظامی ارتش آمریکا و سیا پس از جنگ جهانی دوم" نوشته "ویلیام بلوم" را بخوانید. هیچ عنوان دیگری شاید نمی‌توانست بهتر از "قتل امید" باشد.

هر روز می‌بینیم که امید مردم اوکراین در همه مناطق این کشور چگونه در همان قبری دفن می‌شود که سال 1953 امید مردم ایران در آن دفن شده بود، و همین‌طور امید مردم گواتمالا (1954)، تایلند (1957)، لائوس (1958 تا 1960)، کونگو (1960)، ترکیه (1960، 1971 و 1980)، اکوادور (1961 و 1963)، ویتنام جنوبی (1963)، برزیل (1964)، جمهوری دومینیکن (1963)، آرژانتین (1963)، هوندوراس (1963 و 2009)، عراق (1963 و 2003)، بولیوی (1964، 1971 و 1980)، اندونزی (1965)، غنا (1966)، یونان (1967)، پاناما (1968 و 1989)، کامبوج (1970)، شیلی (1973)، بنگلادش (1975)، پاکستان (1977)، گرنادا (1983)، موریتانی (1984)، گینه (1984)، بورکینافاسو (1987)، پاراگوئه (1989)، هائیتی (1991 و 2004)، روسیه (1993)، اوگاندا (1996)، و لیبی (2011). این لیست شامل کودتاهای شکست خورده آمریکا نیست، که تعداد آن‌ها هم در همین حدود است. کودتاهای منطقه آفریقا و کشورهای دیگری که نقش آمریکا در آن‌ها محتمل است اما هنوز به اثبات نرسیده است نیز در لیست بالا گنجانده نشده‌اند.


تانک در خیابان‌های تهران - سال 1332 (سال 1953 میلادی)

کودتای آمریکایی 28 مرداد در ایران

تلخ‌ترین واقعیت دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم تلاش‌های آمریکا برای از بین بردن دموکراسی در جهان است، و در عین حال وانمود واشنگتن مبنی بر دفاع از دموکراسی. "هارولد پینتر" برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2005 بخش اعظم سخنرانی پس از دریافت جایزه خود را به تحلیل همین موضوع اختصاص داد. وی گفت
: "آمریکا در معادلات بین‌المللی قدرت با زیرکی تمام دستکاری کرده و در عین حال وانمود می‌کند تلاشش در جهت بهبود دنیاست. این یعنی هیپنوسیس کردن عالی، هوشمندانه، و بسیار موفقیت‌آمیز تمام دنیا... این کار اگرچه وحشیانه، بی‌قید، توهین‌آمیز و بی‌رحمانه، اما در عین حال بسیار هوشمندانه است."

چارچوب کودتاهای آمریکا از سال 1953 تا کنون تغییری نکرده است. تفاوت تنها در صراحت آمریکا در ایفای نقش در کودتا و میزان خشونت کودتا بوده است. البته رابطه کاملاً معناداری میان میزان دخالت آمریکا در کودتا و میزان خشونت آن وجود دارد. از یک سو، جنگ عراق نوعی از تغییر حکومت بود که طی آن صدها هزار نیروی آمریکایی وارد عراق شدند و صدها هزار نفر از مردم این کشور را کشتند. از سوی دیگر، نقش آمریکا در کودتای 1965 ژنرال "سوهارتو" در اندونزی در ابتدا مخفی ماند، علی‌رغم این‌که سوهارتو هم تقریباً به اندازه مردم عراق از مردم اندونزی کشت. بعد از پایان ماجرا بود که مقامات آمریکا برای شریک شدن در افتخار این کودتا نقش خود را در کمپین قتل‌عام سوهارتو آشکار کردند.

کودتای آمریکا در کوتمالا 1954

اما آمریکا همواره درگیری با شدت کم‌تر را به حمله و اشغال کشورها ترجیح داده است. سیا و نیروهای ویژه آمریکا از نیروهای نیابتی و عملیات‌های مخفی برای سرنگونی دولت‌ها و سرکوب جنبش‌هایی استفاده می‌کنند که در مقابل اشتهای سیری‌ناپذیر آمریکا برای قدرت می‌ایستند. کودتا نقطه اوج چنین عملیات‌هایی است و معمولاً زمانی صورت می‌گیرد که این روش‌های با شدت کم‌تر جواب نمی‌دهند و در نتیجه یک کشور هدف حمله نظامی مستقیم آمریکا قرار می‌گیرد. به عنوان مثال آمریکا زمانی به عراق حمله کرد که کودتای شکست خورده سال 1996 سیا در این کشور دردی از واشنگتن دوا نکرد. پس از شکست کودتا، صدام حسین دست آمریکا را خوانده بود و از تمام عملیات‌ها و روش‌های این کشور آگاه شده بود. بنابراین دیگر راهی باقی نمانده بود جز حمله همه‌جانبه نظامی.

کودتای سال 2004 آمریکا در هایتی

اغلب کودتاهای آمریکا از مدلی پیروی می‌کنند که از سال 1953 تا کودتای اخیر اوکراین در سال 2014 تغییر زیادی نداشته است. این مدل سه مرحله دارد:

1- ایجاد و تقویت نیروهای مخالف

مراحل اولیه کودتاهای آمریکا چه در پای صندوق‌های رأی و چه از طریق کودتای خلاف قانون اساسی شامل ایجاد و کمک مالی به احزاب سیاسی محافظه‌کار، گروه‌های دانشجویی، و رسانه‌های آن کشور و به راه‌اندازی کمپین‌های غول‌پیکر تبلیغاتی است در داخل کشور هدف و همچنین در کشورهای منطقه، دنیا و به ویژه آمریکا.


کودتای پس از جنگ جهانی دوم در ایتالیا یکی از نمونه‌های این چنین است. آمریکا پس از پایان جنگ از عوامل فدراسیون آمریکایی کار در فرانسه و ایتالیا برای رساندن بودجه به کاندیداها و احزاب سیاسی محافظه‌کار استفاده کرد. اما سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها در انتخابات سال 1946 ایتالیا اکثریت آرا را از آن خود کردند و سپس به هم پیوستند. آمریکا با کلیسای کاتولیک همکاری کرد، با استفاده از افراد مشهور ایتالیایی - آمریکایی مثل "فرانک سیناترا" بازیگر و خواننده فوق‌العاده مشهور، کمپین‌های گسترده تبلیغاتی به راه انداخت، و حتی 10 میلیون نامه برای ارسال توسط افراد ایتالیایی - آمریکایی به خانواده‌هایشان در ایتالیا پرینت کرد. حتی این کشور جنگ زده را به قطع کامل کمک‌های آمریکا نیز تهدید کرد.

بالأخره پس از تلاش‌های فراوان آمریکا، دولت ایتالیا از سال 1948 به بعد رفته‌رفته به دست ائتلاف‌های فاسد با حمایت آمریکا افتاد و این وضعیت تا 46 سال ادامه پیدا کرد. ایتالیا دیگر جایی در برنامه‌های دموکراتیک با محوریت حقوق کارگران و حفاظت از مشاغل کوچک و متوسط ایتالیایی در مقابل رقبای چندملیتی آمریکایی نداشت.


راهپیمایی مردم شیلی در حمایت از آلنده

آمریکا در شیلی نیز برای جلوگیری از انتخاب "سالوادور آلنده" در دهه 1960 همین سیاست‌ها را اتخاذ کرد. این تلاش‌ها در انتخابات سال 1958 موفقیت‌آمیز نبود، بنابراین دولت کندی تیمی متشکل از 100 مأمور سیا و وزارت خارجه را به شیلی فرستاد تا در انتخابات سال 1964 نتیجه را عوض کند. کمپین "ترس سرخ" با تصاویر تیرباران افراد و تانک‌های شوروی برای ترساندن زنان، تولید برنامه‌های رادیویی توسط سیا، پخش "اخبار" ساختگی، و موارد مشابه همه در همین راستا بود، و در نهایت "ادواردو فری" با رأی اکثریت زنان انتخابات 1964 را از آلنده برد. اما علی‌رغم همه کمپین‌های آمریکا، آلنده در سال 1970 علی‌رغم تحریم‌های اقتصادی و کمپین بی‌ثبات‌سازی آمریکا دوباره در انتخابات پیروز شد. دفتر زندگی آلنده در نهایت به دست ارتش ژنرال "پینوکت" با حمایت سیا و ارتش آمریکا بسته شد.

واشنگتن در اوکراین هم از زمان استقلال این کشور در سال 1991 برای حکومت احزاب و کاندیداهای طرفدار غرب تلاش کرد و نقطه اوج آن "انقلاب نارنجی" سال 2004 بود. اما دولت‌های "ویکتور یوشچنکو" و "یولیا تیموشنکو" هم با حمایت غرب به سرنوشت دولت‌های دیگر تحت حمایت غرب گرفتار و به فساد کشیده شدند و "ویکتور یانوکوویچ" نخست‌وزیر سابق این کشور در سال 2010 به ریاست‌جمهوری انتخاب شد. آمریکا دوباره از تاکتیک‌های سنتی خود استفاده کرد و کودتای سال 2014 را رقم زد. موقوفه ملی دموکراسی نقش سیا را در حمایت از کاندیداها، احزاب، و جنبش‌های سیاسی مخالف دولت بازی کرد و بودجه 100 میلیون دلاری دولت آمریکا برای هزینه در کشورهای دنیا را دریافت کرد. فعالیت‌های این نهاد موجب شد تا آمریکا در پروژه اوکراین وارد مرحله بعدی شود.

کودتای آمریکا در سال 1989 در پاناما

2- تظاهرات‌های خیابانی خشونت‌آمیز

نوامبر سال 2013 اتحادیه اروپا متن 1500 صفحه‌ای قرارداد تجارت آزاد با اوکراین را تسلیم رئیس‌جمهور این کشور کرد. به موجب این قرارداد صادرات و سرمایه‌گذاری کشورهای غربی به درون اوکراین آزاد می‌شد بدون آن‌که اوکراین بتواند محصولات عمده خود را به اتحادیه اروپا صادر کند. کمپانی‌های غربی می‌توانستند از اوکراین به عنوان مسیری برای ورود کالاهای ارزان قیمت اسیایی به روسیه استفاده کنند که نهایتاً روسیه را مجبور می‌کرد مرزهایش را به روی اوکراین ببندد و این موجب تضعیف اقتصاد صنعتی شرق اوکراین می‌شد. یانوکوویچ بنابر همین دلایل از امضای این توافقنامه خوداری کرد و این نشانه‌ای بود برای گروه‌های طرفدار غرب و جناح راست برای آن‌که به خیابان‌ها بیایند.

در تهران نیز در سال 1953 سیا یک میلیون دلار برای اجیر کردن گانگسترها و "سازمان‌دهنده‌های فوق‌العاده توانا و حرفه‌ای" هزینه کرد تا تظاهرات‌های خشونت‌آمیز به راه بیندازند. تا جایی که نیروهای مخالف با نیروهای حامی دولت در خیابان درگیر شدند و دست‌کم 300 کشته به‌جا ماند. سیا میلیون‌ها دلار دیگر هم به اعضای مجلس و دیگر افراد مؤثر در ایران رشوه داد. محمد مصدق مجبور به استعفا شد و شاه تسلط غرب بر نفت ایران را دوباره برگرداند. این وضعیت تا 26 سال ادامه پیدا کرد، تا زمانی که انقلاب اسلامی صنعت نفت ایران را دوباره ملی کرد.

در اوکراین تظاهرات خیابانی ژانویه سال 2014 به خشونت کشیده شد، زمانی که حزب نئونازی "اسووبودا" و نیروهای "بخش راستگرا" کنترل جمعیت حاضر در خیابان‌ها را به دست گرفتند. بخش راستگرا متشکل از گروه‌های راست‌گرای افراطی و گانگسترهایی است که بخشی از بودجه‌شان را اوکراینی‌های تبعیدی در آمریکا و اروپا تأمین می‌کنند و ممکن است از اصل ساخته دست سیا باشند. روسیه 7 فوریه تماسی تلفنی بین "ویکتوریا نولاند" دستیار وزیر خارجه و "جفری پایت" سفیر آمریکا در اوکراین را منتشر کرد که نشان می‌داد مقامات آمریکایی خود را برای غنمیت شمردن فرصت کودتا در اوکراین آماده می‌کنند.

17 فوریه بخش راستگرا اعلام کرد فردا از میدان استقلال تا ساختمان مجلس تظاهرات خواهد کرد. این باعث شد که چند روز خشونت شکل بگیرد. نیروهای بخش راستگرا در نهایت به یک انبار اسلحه ارتش حمله کردند و سلاح‌های نظامی به دست گرفتند. در پی تیراندازی تک‌تیراندازها به مردم و نیروهای پلیس در خیابان‌های کی‌یف، "الکساندر یاکیمنکو" رئیس سابق سرویس امنیتی اوکراین گفت که معتقد است تک‌تیراندازهایی که از ساختمان فیل‌هارمونیک به طرف مردم شلیک می‌کردند، قاتل‌های بیگانه‌ای بوده‌اند که از آمریکا پول می‌گرفته‌اند، مثل تک‌تیراندازهای یوگوسلاوی سابق که با شلیک به سربازان سوری هر روز 2000 دلار درآمد کسب می‌کنند. با تشدید خشونت‌ها، دولت و احزاب مخالف جلسات اضطراری برگزار کردند و به دو توافقنامه رسیدند، اما بخش راستگرا هیچ یک را نپذیرفت و خواهان ادامه "انقلاب مردم" شد، تا جایی که یانوکوویچ استعفا کرد و دولت به طور کامل از قدرت ساقط شد.

کودتای آمریکایی در هندوراس در سال 2009

3- کودتا

تشکیل و تقویت نیروهای مخالف و گسترش خشونت در خیابان‌ها استراتژی های آگاهانه برای ایجاد وضعیتی اضطراری است به عنوان بهانه‌ای جهت برکنار کردن یک دولت منتخب و مبتنی بر قانون اساسی و به دست گرفتن قدرت در یک کشور. تا زمانی که رهبران کودتا توسط مأمورین سیا آموزش دیده و آماده می‌شوند، مقامات آمریکایی هم برنامه‌های خود را پیاده کرده و خشونت‌های خیابانی هم قانون و نظم عمومی را شکسته‌اند و نهادهای دولتی را از کار انداخته‌اند و در نتیجه تنها کاری که باقی می‌ماند این است که در لحظه مناسب ضربه نهایی را وارد کنید تا دولت سرنگون شود و رهبران کودتا به جای مقامات دولتی بنشینند.


میدان استقلال - کی‌یف، اوکراین

در ایران مصدق پس از آن‌که صدها نفر از مردم در خیابان‌ها جان خود را از دست دادند، و برای پایان دادن به خونریزی مجبور به استعفا شد. در شیلی، ژنرال پینوکت به کاخ ریاست‌جمهوری حمله هوایی کرد. در هائیتی در سال 2004 نیروهای آمریکایی وارد خاک این کشور شدند تا آریستاید رئیس‌جمهور کشور را از قدرت برکنار و هائیتی را اشغال کنند. در اوکراین تعدادی از نماینده‌های مجلس یانوکوویچ را برکنار کردند و "الکساندر تورچینف" را به عنوان رئیس‌جمهور انتصابی تعیین کردند. یانوکوویچ به روسیه گریخت و "آرسنی یاتسنیوک" نخست‌وزیر اوکراین شد، دقیقاً همان‌گونه که نولاند و پایت برنامه‌ریزی کرده بودند. تفاوت عمده کودتا اوکراین با کودتاهای دیگر آمریکا نقش کمرنگ ارتش در کودتا بود.

از سال 1953 تا کنون در اکثر کودتاهای آمریکا مقامات ارشد ارتش همان کشور برای وارد کردن ضربه نهایی و برکنار کردن رئیس‌جمهور منتخب و حاکم مورد استفاده قرار می‌گرفتند. ارتش آمریکا با ارتش‌های کشورهای دیگر همکاری می‌کند تا رهبران کودتاهای آینده را شناسایی و تقویت کند. در این میان گسترش حضور نیروهای عملیات‌های ویژه توسط دولت اوباما در 134 کشور دنیا نشان می‌دهد که این روند همچنان در حال ادامه و گسترش است، و به هیچ وجه رو به زوال نگذاشته است. با این حال، ارتش بی‌طرف و یا حتی طرفدار روسیه در اوکراین موجب شد تا آمریکا برای به راه انداختن کودتای ضد روسی نتواند روی این ابزار حسابی باز کند.


اگر به تاریخ نگاه کنیم، نیمی از کودتاهای آمریکا ناموفق بوده‌اند. اما کم‌تر شده که آمریکایی‌ها در اثر شکست کودتا کشته یا گرفتار شوند. همیشه مردم کشور هدف هستند که به خشونت، بحران، فقر و بی‌ثباتی دچار می‌شوند. ماشین کودتای آمریکا در ونزوئلا هم فعال بوده است، اگرچه یک بار در سال 2002 در این کشور شکست خورده بود. "رائول کاپوته" جاسوس دو جانبه سیا در کوبا و ونزوئولا اخیراً از پروژه بلندمدت آمریکا برای تشکیل جنبش‌های دانشجویی راست‌گرای مخالف در ونزوئلا خبر داده است. نتایج این پروژه را اخیراً به تدریج در قالب تظاهرات خشونت‌آمیز خیابانی می‌بینیم.

یکی دیگر از ویژگی‌های کودتاهای آمریکایی نقش رسانه‌های غربی در تبلیغ داستان‌های ساختگی آمریکا برای سرپوش گذاشتن روی کودتا و همچنین سرکوب خبرنگاران واقعی است. این نقش اخیراً تغییر کرده و کودتاهای آمریکایی به خاطر ماهیتی کهک دارند باید عملیات‌های مخفی باقی بمانند و بنابراین رسانه‌های آمریکایی اجازه ندارند اسرار "امنیت ملی" آمریکا را درباره این کودتاها افشا کنند، از جمله اسامی مأمورین سیا که در ماجرا نقش داشته‌اند. این رسانه‌ها با گزارش همان داستان‌های ساختگی، در حقیقت به هم‌دستان دولت آمریکا تبدیل می‌شوند. نه تنها هم دست با دولت آمریکا می‌شوند بلکه اعمال زشت این دولت را به ارزش تبدیل کرده‌اند.

زمانی که نقش واقعی این رسانه‌ها در تبلیغات به نفع یک نظام سیاسی و اقتصادی توسعه‌طلب را درک می‌کنیم، آن‌گاه است که می‌فهمیم بخش بزرگی از ماهیت آن‌ها پیش‌برد افسانه‌ها و اطلاعات غلطی است که به سود دولت آمریکا است. اگر مثال اوکراین را در نظر بگیرید می‌بینید که در این زمینه بسیار خوب هم عمل می‌کنند، همان‌طور که درباره عراق و دروغ سلاح‌های کشتار جمعی خوب عمل کردند. علاوه بر خودداری از هرگونه اشاره به نام آمریکا یا نقش این کشور در کودتای اوکراین، بلافاصله زبان به انتقاد از پوتین برای دخالت در امور کریمه گشوده‌اند. بنابراین اگر در آمریکا زندگی می‌کنید و می‌خواهید بدانید ماشین کودتای واشنگتن واقعاً چه کاری می‌کند و در کجا حضور دارد، بهتر است تلویزیون خود را خاموش کنید.


برچسب ها: امریکا ، کوذتا ، اوکراین
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.