بسیاری از افراد گاهی اوقات نمیدانند با سوالهایشان باعث رنجش دیگران میشوند و آنها معتقدند از سر دوستی با دیگران از آنها پرس و جو میکنند و حتی برخی دیگر معتقدند که آنها صرفا کنجکاو هستند نه فضول، اما کنجکاو کیست؟
کنجکاو، فردی است که آگاهانه تلاش میکند تا به ماهیت رفتارها و موقعیتها در فضاهای مختلف زندگی پی ببرد. درحقیقت، کنجکاوی نیرویی قدرتمند و محرکی لازم برای انجام تحقیقات علمی است و به انسان کمک میکند هر روز کشف تازهای کند. کنجکاوی، ویژگی ضروری هر محققی برای موفقیت است. به طور کلی هرکس که میخواهد درحرفه خود موفق باشد باید تاحدی در کار خود کنجکاوی به خرج دهد و به این ترتیب با شناخت کامل حرفه خود بتواند روشهای خوبی برای رسیدن به هدف به کار ببندد. کنجکاوی انسان سیریناپذیر و پایانی برآن نیست. کنجکاوی در سنین خردسالی در بالاترین حد خود قرار دارد و فرد کنجکاو این ویژگی را همیشه حفظ میکند. به کنجکاوی که مفید است و موجب پیشرفت بشر میشود، کنجکاوی مثبت میگویند و فرد با داشتن این نوع کنجکاوی دست به خلاقیت و نوآوری میزند و در نهایت به بهبود کیفیت زندگی افراد جامعه خود کمک فراوانی میکند، اما کنجکاوی نوع منفی نیز وجود دارد. در این نوع کنجکاوی، فرد با کسب اطلاع از زندگی دیگری قصد صدمه رساندن به او را دارد و به نوعی در امور زندگی او دخالت و فضولی میکند.
کنجکاوی و فضولی در رابطه
گاهی اوقات، فردی ممکن است به شخصی علاقهمند شده و قصد دوست شدن با او را داشته باشد؛ بنابراین او تلاش میکند تا فرد مورد نظر را کاملا بشناسد و برای این منظور ابتدا سعی میکند اعتماد او را بدست آورد. به عبارت دیگر تصمیم میگیرد تا اندازهای به او نزدیک شود و با شناخت کامل وی تصمیم به دوستی با او بگیرد. او در این مواقع هرگز سوالهایی که باعث رنجش طرف مقابل شود، نمیپرسد و به امور داخلی او کاری ندارد و برای حریم خصوصیاش ارزش قائل است. حتی ممکن است آنقدر صبر کند تا طرف مقابل اولین قدم را برای نزدیکشدن بردارد و به این ترتیب با شناخت یکدیگر و اعتمادکردن به هم بینشان دوستی شکل میگیرد، اما فرد فضول عاشق مداخله کردن در زندگی دیگران و سر از امور آنها درآوردن است و حد و مرزی نمیشناسد. او از این که مدام برای دیگران مزاحمت ایجاد کرده و سوالهای بیمورد بپرسد لذت میبرد. چنین فردی نمیتواند کاری به کار دیگران نداشته باشد و همیشه سوالهایی را که نباید، میپرسد و با این کار نشان میدهد برای دیگران احترام قائل نیست. فرد فضول هرگز علاقهای به ایجاد رابطهای نزدیک و صمیمی با کسی که در موردش فضولی میکند، ندارد بلکه فقط میخواهد از او اطلاعاتی کسب کرده و به دیگران منتقل کند. در حقیقت این افراد اهل خبرچینی و شایعه پراکنی هستند و دائم از این و آن میپرسند: «مشغول چه کاری هستی؟ چرا اینقدر ساکتی؟ کفشت را از کجا خریدی؟ و...» وقتی هم دیگران با هرلحنی به آنها گوشزد میکنند که این مسائل ربطی به آنها ندارد، ممکن است، اندکی ناراحت شوند، اما دست از رفتار غلطشان برنمیدارند. سرک کشیدن در زندگی دیگران، نوعی خودآزاری و دگرآزاری است.
چرا فضولی؟
دلایل متفاوتی پشت فضولیکردن وجود دارد. برخی افراد که از وضع و شرایط زندگی خود راضی نیستند، به کسانی که فکر میکنند زندگی بسیار خوبی دارند، حسادت کرده و سعی در نابودیشان دارند و شروع به مداخله در امور آنها و سپس شایعه پراکنی میکنند و با این کار اندکی احساس بد خود را تسلی میدهند، اما برخی این کار را بسیار هیجانانگیز میدانند. آنها به جای این که سر خود را با کارهای سودمند سرگرم کنند و رفتاری سازنده از خود نشان دهند، مدام به زندگی این و آن سرک میکشند و اطلاعات کسب میکنند و از این کار خود هم بشدت لذت میبرند.
من کنجکاو هستم یا فضول؟
گاهی اوقات کنجکاوی آدمها چنان زیاد میشود که نمیتوانند تشخیص دهند قدم به وادی فضولی گذاشتهاند، بنابراین هر بار که خواستید مطمئن شوید فضولی میکنید یا خیر، چند سوال از خودتان بپرسید:
ـ آیا این شخص را آنقدر میشناسم که چنین سوالهایی از او بپرسم؟
ـ آیا حق دارم کارهای این فرد را زیرنظر بگیرم یا حتی او را به خاطر کارهایی که انجام میدهد، سرزنش کنم؟
ـ آیا میتوانم از او علت کارش را بپرسم و اصلا چنین اجازهای دارم؟
ـ علت این سوال من از او چیست؟ آیا صرفا میخواهم دیدم نسبت به او باز شود یا قصد دیگری دارم؟
ـ از سر حسادت او را سوال پیچ کردهام؟
ـ حوصلهام سر رفته و دنبال هیجان و شایع پراکنی هستم؟
ـ میخواهم از اطلاعات بدست آمده به نفع خود استفاده کنم؟
ـ اگر کسی چنین سوالی از من بپرسد، خوشم میآید؟
ـ با افراد فضول باید چه کرد؟
وقتی با فردی برمیخورید که فضول است، به جای این که اجازه دهید با رفتارش بقیه روزتان را خراب کند با چند روش کاملا موثر میتوانید از شرشان خلاص شوید:
1- بسرعت موضوع مورد بحث را عوض کنید.
وقتی با رگبار سوالهای او مواجه شدید با زبردستی از پاسخ دادن طفره روید و فورا موضوع را عوض کنید. مثلا میتوانید به جای پاسخ دادن به سوالهای بیموردش به رنگ لباس یا مدل کیفش اشاره کنید و بگویید: «چه لباس یا کیف قشنگی، یا من از این رنگ خیلی خوشم میآید.» یا در مورد مسائل و اخبار روز صحبت کنید.
2- تماس چشمی نداشته باشید.
اگر احساس کردید کسی با فضولیهایش دارد، اعصابتان را به هم میریزد، نگاهتان را از او برگردانید و وانمود کنید مثلا درون کیفتان دنبال چیزی هستید یا مجله یا روزنامهای را برداشته و مشغول خواندن شوید یا میتوانید تلفن همراهتان را درآورده و وانمود کنید باید پیامکی را بخوانید یا ارسال کنید.
3- پاسخهای مبهم بدهید.
مجبور نیستید بابت هر پرسش، پاسخی واضح و روشن بدهید. مثلا اگر از شما پرسیدند: «چقدر حقوق میگیرید؟» میتوانید بگویید: «مثل هرکس دیگر با شرایطی مشابه من...» یا «آنقدر هست که اموراتم بگذرد.» البته افرادی که در فضولیشان گستاخ هستند با شنیدن چنین پاسخی عقبنشینی نمیکنند و به شنیدن پاسخ واضح اصرار میکنند، اما در مواقع دیگر این روش جواب میدهد.
4- نفس عمیقی بکشید و سکوت کنید.
هیچکس نمیتواند شما را مجبور به پاسخ دادن کند. بگذارید همینطور سوال بپرسند، وقتی شما به هیچ یک از سوالهایشان پاسخ ندهید بالاخره میفهمند که دیگر فایدهای ندارد و دست از سرتان برمیدارند.
5- حد و حدودشان را مشخص کنید.
اگر فردی به قصد فضولی وارد خانهتان میشود، به او اجازه ندهید به تمام قسمتهای خانه سرک بکشد و او را فقط در اتاق مهمانی نگه دارید و تا آنجا که میتوانید اجازه ندهید او وسایل جدید خانهتان را ببیند.
6- ارتباط اجتماعیتان با او را کم کنید.
تا آنجا که میتوانید از او دوری کنید. به خانه او رفت و آمد نکرده و هرگز در مهمانیهایتان او را دعوت نکنید. با این کار شاید او بفهمد اگر میخواهد با شما ارتباط داشته باشد باید دست از فضولی بردارد.
7- وقتی در مورد دیگران خبرچینی میکنند، علاقهای نشان ندهید.
کسی که در مورد دیگران پیش شما حرف میزند مطمئن باشید مسائل خصوصی شما را نیز به دیگران میگوید. بنابراین با شنیدن حرفهایش او را به این نوع رفتار تشویق نکنید.
8- روراست باشید.
خیلی راحت و بدون رودربایستی به او بگویید دوست ندارید در مسائل زندگیتان دخالت کند و سوالهای شخصی بپرسد.