جای بار دادن پادشاه. (شرفنامه منیری) (دِمزن). محلی است مخصوص پادشاه که موقع رسیدگی به عرایض مردم در آنجا مینشیند. (شعوری ج ۱ ورق ۱۹۱). آنجاکه پادشاه به چاکران بار دهد، یعنی بپذیرد.
هر شاهی که بر تخت سلطنت نشست برای رتق و فتق امور داخلی قصر خود به فکر ایجاد تشکیلاتی افتاد. پیگیری امور اندرونی و بیرونی قصر از جمله کارهای مهمی بود که در طول دورههای مختلف تاریخی بسیاری از نیروها را به خود مشغول میکرد. گروهی به منظور سروسامان دادن به امور داخلی کاخ، دیوان و دستکی فراهم آوردند. میگویند مهمترین کتابی که در مورد مشاغل درباری در ایران باستان وجود داشته کتاب گاهنامک بوده است. از قول مسعودی مورخ بزرگ اسلامی نوشتند که تعداد صفحات این کتاب به هزار برگ میرسیده و در مورد 600 شغل در آن بحث شده است. از آنجا که اصل این کتاب در دسترس نیست نمیتوان در مورد این مشاغل و کیفیت آنها سخن گفت، اما به هر روی، نشان میدهد موضوع مناصب درباری و نقش و تاثیر آن در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران بسیار مهم بوده است.
زمانی که دیوانسالاری و نظام اجرایی کشور ساختار روشنی نداشت، جمیع اعضا و عناصر دربار مجری سیاستهای شاه بودند و از قدرت زیادی در بین مردم برخوردار بودند. از زمان شکلگیری حکومت در ایران، ساختار و سازمان اداری دربار نظم و تشکیلات چشمگیری پیدا کرد. بخش عمدهای از کارکنان دربار هخامنشی از بین اسیران سرزمینهای شکست خورده انتخاب میشدند. بزرگترین صاحبمنصب دربار، مسئول برقراری نظم و امنیت در کاخ بود. وی معتمد شاه بود و به او در مورد موضوعات مهم گزارش میداد. دیگر مقام مهم و بانفوذ دربار، کارپرداز خانواده پادشاهی بود که ظاهرا همه کاخها و املاک پادشاهی داخل امپراتوری را اداره میکرد. او رئیس تشریفات دربار بود و بر انبارها، مخازن شراب و گلههای پادشاهی نظارت میکرده است. دیگر رجال برجسته دربار، نیزهبر و کمانبر پادشاهی بودند. ساقیگری از دیگر مشاغل مهم دربار هخامنشی محسوب میشد. این روند در دوره سلاطین قبل از اسلام ادامه داشت. در دورههای اسلامی تشکیلات اداری دربار و سازمان اداری دگرگون شد. در دوره طاهریان نهادهایی همچون جیش، عرض، نفقات، استیفاء، رسالت، برید، خراج، مظالم، اشراف، اوقاف، احتساب و وظایف اضافه شد.
در دوره صفاریان دربارهای خلافت و سلطنت در حوزه دیوانها و تشریفات آن و نیز اداره تشکیلات و سازمان دولتهای بعد از اسلام از جمله دولت صفاری دارای همگونی و ویژگیهای مشترک بودهاند.
در دورههای مختلف تاریخی نیز پرداختن نظم امور بیوتات سلطنتی از اقدامات مهم دستگاه دیوانسالاری بود.
دیوان وزیر یکی از مهمترین دیوانهای مرکزی بود که بر دیگر دیوانها نظارت داشت و در رأس آن وزیر یا خواجه بزرگ قرار داشت. وزیر رئیس دیوان با تشکیلات دیوانسالاری بود و به همین دلیل در سازمان دیوان سالاری با حاجب که رئیس دربار بود، مسئولیت مشترک داشت. در حقیقت در سلسله مراتب اداری وزیر شخص دوم مملکت بود و بعد از امیر قرار داشت.
سازمان اداری دوره صفویه به دو بخش مهم درگاه و دیوان تقسیم میشد.
تشکیلات کارگاههای سلطنتی را دایره مجزا به ریاست ناظر بیوتات یا بیوتات خاصه شریفه اداره میکرد، که از این بیوتات سی و دو باب موجود بود. صاحب مجمع و یک نفر مشرف عهدهدار هر یک از کارگاههای سلطنتی بودند و ناظر بیوتات ماموران زیر دست دیگری نیز داشت که او را یاری میکردند.
در دوره سلطنت شاهسلطان حسین صفوی از جمله تغییرات اداری این زمان این بود که شمار زیادی تحت عنوان خواجگان رشته امور ادارات حکومتی را به عهده گرفتند.
در دوره زندیه نظام تشریفات اداری نه به گستردگی دوره صفوی بلکه بسیار محدودتر و سادهتر و در حد ضروریات وجود داشت، با این همه، اطلاعات دیوانی این دوره اندک است. از مهمترین مناصب اداری و دیوانی عصر زند کشیکچیباشی و خادمباشی است که به ترتیب وظایفی مانند نگهبانی و حراست خدمتگزاری به افراد عالی مرتبه حکومتی و نگهداری شهر را به عهده داشتند. از دیگر صاحب منصبان امور اداری و کشوری یساولان حضور بودند، لغت یساول که از ریشه مغولی یسا به معنای قانون و فرمان است به مأمورانی اطلاق میشد که دستورها و فرمانها را با حضور سلطان یا وکیل اجرا میکردند و وظایف آنها شبیه به آجودانهای امروزی بود.
در دوره قاجار بخصوص از دوران فتحعلی شاه تشکیلات دربار توسعه پیدا کرد. مشاغل درباری در این دوره شامل صدراعظم، مستوفیالممالک (مسئول دارایی)، منشی الممالک (سرپرست همه منشیان)، صاحب دیوان (مسئول اسناد و مدارک و نامههای حکومتی)، معیرالممالک (رئیس خزانهداری)، خطیبالممالک (خطبهخوانان مراسم عید در حضور شاه) و منجم باشی بودند. در کنار این بسیاری از مناصب هم وجود داشت که به امور جاری و روزمره قصر رسیدگی میکرد. برخی از این مشاغل به شرح ذیل است:
رئیس پزشکان: این شخص که مواظب تندرستی شاه و ضمنا تامینکننده وسایل خوشی او بود و رئیس پزشکان ملقب به حکیمباشی و عضو شورای خاص سلطنتی بود.
ایشیک آغاسی: رئیس کل تشریفات و انتظامات که همواره حاضر به خدمت شاه بود. چند تن فراش باشی وظیفه برافراشتن خیمه و خرگاه سلطنتی را به عهده داشتند.
نسق چی باشی: ابلاغ فرامین شاه به صاحبمنصبان، دیوان و احضار کسانی که باید شرفیاب شوند به عهده او بود و در ضمن تامینات اردوی شاه در سفر نیز از جمله وظایف او محسوب میشد.
مهماندار باشی: موظف بود از بدو ورود سفیران بیگانه به ایران، از آنان پذیرایی کرده و حوائج ضروریشان را برآورد. مهماندار، تقاضاهای سفیران را به دیوان عرضه کرده و یادداشتهای آنان را به وزیران تسلیم میکردند. مهمانداران دونپایهای نیز زیردست مهماندارباشی به انجام وظیفه مشغول بودند.
مهردار باشی: مهرهای سلطنتی را از گردن آویخته و فرامین شاه را با آن مهر میکرد.
میرآخور باشی: مسئول اصطبل مخصوص بود.
خواجه باشی: بنا به موقعیت خویش، به حرمسرا راه داشت و گاهی به عنوان ماموریت، در سراسر کشور به سیر و سیاحت میپرداخت و توسط نمایندگان خویش دختران را به حرمسرای شاه میفرستاد.
ناظر باشی: مسئول اداره اموال سلطنتی بود. بازرسی داخل کاخها و انتخاب یا تعویض نوکران از وظایف او محسوب میشد.
اودندار باشی (اطاقدار باشی): مسئول حفاظت کاخها و تنظیم وسایل حرکت برای سفر یا شکار بود. افسر زیردست او مشعلدار باشی بود که مسئول روشنایی کاخها بود.
شکارچی باشی یا میرشکار: مسئول اداره امور مربوط به شکار بود. زیردستان او، سگبان باشی، نگهبانان سگان شکاری و تازیان بودند.
در دوره پهلوی شکل و اداره امور مربوط به دربار وضع دیگری پیدا کرد و منصبی با عنوان وزارت دربار پیدا شد که رابط رسمی بین شاه و دربار و مجلس و دولت بود.