این گزارش حاکی است جوانی به نام ناصر که همراه پدر و دو نفر از دوستان پدرش به کلانتری مراجعه کرده و جوانی سی‌و‌پنج ساله به نام میثم را به ماموران تحویل داده بود، به ماموران گفت: من دوست میثم(جوان دستگیر شده) هستم. او چند ساعت پیش با من تماس گرفت و خواست تا در انتقال بسته‌ای به ورامین به او کمک کرده و در ازای آن یک میلیون تومان دریافت کنم.
وی افزود: وقتی موضوع را با پدرم در میان گذاشتم و از او خواستم تا خودرو اش را در اختیار من قرار دهد پدرم که به موضوع مشکوک شده بود، عنوان کرد که همراه دو نفر از دوستانش مرا تا رسیدن به ورامین دنبال خواهد کرد تا اتفاقی برای من رخ ندهد.
وی اضافه کرد: ساعت 21 به آدرسی در منطقه مشیریه رفتم. میثم آنجا منتظر بود و از من خواست تا برای انتقال یک تخته فرش که دو سر آن با طناب محکم شده بود به او کمک کنم. فرش بسیار سنگین بود و ما به زحمت توانستیم آن را داخل خودرو قرار دهیم. پس از قرار دادن فرش همراه میثم سوار خودرو شدیم و به سمت ورامین حرکت کردیم. هنوز چند کیلومتر تا ورامین مانده بود که میثم خواست تا به داخل جاده‌ای خاکی در منطقه قلعه نو تغییر مسیر دهم.
این در حالی بود که پدرم همراه دو نفراز دوستانش از پشت سر دنبال ما می‌آمدند. پس از مقداری حرکت در داخل جاده خاکی، میثم خواست توقف کنم. او از خودرو پیاده شد و فرش را بیرون کشید. زمانی که میثم در حال خارج کردن فرش از داخل خودرو بود، متوجه آثار خونی شدم که از فرش بیرون زده بود. بلافاصله از طریق پیامک موضوع را به پدرم اطلاع دادم و به او گفتم که به احتمال بسیار زیاد، داخل فرش یک جسد است.
ناصر در خصوص نحوه دستگیری میثم نیز گفت: در مسیر بازگشت به سمت مشیریه بودیم که پدرم با پیامک از من خواست تا خودرو را متوقف کنم و پدرم و دوستانش به‌کمک من آمدند و میثم را دستگیر کردیم.
با اظهارات ناصر، ماموران کلانتری 169 مشیریه با اعزام به جاده‌ای فرعی در منطقه قلعه‌نو موفق به کشف جسد فردی حدودا چهل ساله داخل یک تخته فرش شدند.
میثم در اظهارات اولیه مدعی شد، فردی ناشناس با او تماس گرفته و با ارائه پیشنهاد دو میلیون تومانی از او خواسته تا جسد را از خانه‌ای در منطقه مشیریه به بیابان‌های اطراف ورامین منتقل کنم.
با اظهارات ناصر، ماموران با اعزام به آدرس مشیریه در تحقیقات از محل موفق به شناسایی هویت جسد شدند. با شناسایی محل سکونت مقتول، همسر وی عنوان کرد: همسرم به من گفته بود که با یکی از دوستانش قرار خرید زعفران گذاشته و به این بهانه خواست تا زمان حضور دوستش، در خانه نباشم و من نیز به خواست وی ساعت 15 و 30 دقیقه از خانه خارج شدم و به منزل یکی از همسایگان رفتم. حدود ساعت 22، وقتی همسرم پاسخگوی تماس‌های تلفنی من نشد، به خانه آمدم و متوجه شدم وی در خانه حضور ندارد و یک تخته فرش داخل اتاق خواب نیز، نیست.
در پی اظهارات همسر مقتول مبنی بر خارج بودن از منزل و بی‌اطلاعی وی از جنایت، مأموران وی را دستگیر کردند و خبر کشف جسد به قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی تهران اعلام شد. با تشکیل پرونده با موضوع قتل عمد و دستور بازپرس شعبه دوم دادسرا، پرونده برای رسیدگی در دستور کار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان به تحقیق از میثم به‌عنوان متهم اصلی پرونده پرداخته و با بررسی فرضیه آشنایی وی با همسر مقتول، اطمینان یافتند میثم و همسر مقتول با یکدیگر آشنا بوده و همدیگر را می‌شناسند.
با مشخص شدن ارتباط میان میثم و همسر مقتول، میثم‌به جنایت اعتراف و عنوان کرد، جنایت را به خواست همسر مقتول و برای ازدواج با وی انجام داده است.
میثم در اعترافات خود گفت: سه ماه پیش با همسر مقتول آشنا شده بودم تا این که پس از گذشت مدتی، مریم به من پیشنهاد داد تا همسرش را به قتل برسانم و من نیز که طی این مدت علاقه شدیدی به او پیدا کرده بودم، به شرط ازدواج قبول کردم تا همسرش را به قتل برسانم. یازدهم فروردین بود که به منزل مقتول رفتم. قبل از آمدن مقتول، مریم از خانه خارج شد و همسرش حدود ساعت 16 به خانه آمد و با لوله آهنی ضربه‌ای به سر مقتول وارد کردم، اما وی با من درگیر شد و من نیز با چاقو، ضربه‌ای به سینه مقتول زدم.
پس از ارتکاب جنایت، در پارک پشت ساختمان با مریم ملاقات کردم. در آنجا مریم خواست تا جنازه همسرش را هرچه زودتر از خانه خارج کنم که من نیز با یکی از دوستانم ـ ناصر ـ تماس گرفته و پیشنهاد یک میلیون تومانی را برایش مطرح کردم. با اعتراف میثم، همسر مقتول نیز به مشارکت در جنایت و طرح پیشنهاد جنایت اعتراف کرد. با دستور بازداشت موقت برای متهمان، تحقیقات ادامه دارد.