به گزارش
خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران؛ موضوع اين فيلم كه در روزهاي اول و هشتم فروردين از اين شبكه به
نمايش درآمد درخصوص پسربچه اي به نام آیدین است که با پدر پزشکش که در جنگ
تحمیلی ، شیمیائی شده رابطه ای تنگاتنگ داشته و اکنون با به شهادت رسیدن وی،
دچار بحران روحی شده است.
مادر آیدین، او و خواهر کوچکترش آیناز را نزد پدر
شوهرش یارمحمد در ترکمن صحرا می‌برد و یارمحمد که سالها قبل کره اسبی
به نام تندباد را به خواست پدر شهید آیدین برای وی در نظر گرفته، سعی می کند
او را با این اسب آشنا كند. آیدین تصمیم میگیرد علی رغم اتفاقات ناگواری که
در سال قبل برای سوارکار تندباد افتاده، آن را در مسابقات شرکت دهد و با
اعاده حیثیت از اسب دلخواه پدرش، لیاقت تندباد را برای قهرمان شدن به همه
ثابت کند كه در اين ميان بينندگاني كه موفق به تماشاي اين فيلم شده اند،
شاهد بروز اتفاقاتي براي اين پسربچه و اسب بودند.
اين تله فيلم هم همچون تمامي فيلمها متضمن ويژگيهاي مثبت و منفي است كه در
اين يادداشت سعي مي شود به آنها اشاره شود. از جمله ويژگيهايي كه در اين
فيلم چشمگير بود و ژانر آن را متمايز مي كرد مي توان به رخ دادن داستان در
فضای روستائی و سرسبز شمال و دور بودن از فضاهای تکراری شهری، رابطه خوب
انسان با حیوانات، قرار دادن بازیگران حرفه ای در کنار نابازیگران کودک و
نوجوان، بيان شدن داستان فیلم با روایت منطقی و خوب، ايفاي نقش بازيگر پسر
نوجوان فیلم به خوبی در نقش نوجوانی افسرده از مرگ پدر و انتقال حسش به
مخاطب، پيش رفتن درام داستان به خوبي و روايت خصومت بر سر اسب و بيان آن به
نحوي كه مخاطب به خوبي با آن قضيه ارتباط برقرار ميكند.
و اما از ویژگی های فیلمنامه اين اثر نمايشي می توان به قهرمان پروری آن
اشاره کرد که شخصیت های کودک و نوجوان فیلمنامه، فعالند و بار داستان را بر
دوش می کشند و در روند رو به رشد قصه نقشی اساسی بر عهده می‌گیرند.
ارتباط بچه ها با بزرگترهايی همچون پدربزرگ و مادر بزرگ می تواند در
راهنمائی آنها و انتقال داشته ها و ارزش‌های نسل گذشته به نسل جوان، تأثیری
بسزا داشته باشد.
همچنين همانطور كه تلاش و خودباوری هر انسان می تواند در
مسیر موفقیتش نقشی اساسی ايفا کند در اين داستان سعي شده درک درستي از مشکل
بچه ها توسط والدین به تصوير كشيده شود تا جايي كه رقابت درست و سالم در
برابر رقابت ناسالم و پيروز بودن اولي بر دومي براي مخاطب به درستي ملموس
باشد.
و البته با بيان نقاط قوت اين اثر نمايشي، نبايد از نقاط ضعف چشم پوشي كنيم
چرا كه با برطرف كردن همين نقاط ضعف ميتوان به آثاري ارجح تر دست يابيم. به
عنوان مثال در صحنهای که نیمه شب دزدها، تندر (اسب یارمحمد) را
میدزدند براي مخاطب اين سؤال پيش مي آيد كه چرا پدربزرگ به دنبال دزد
اسب ها نمیرود با اینکه فاصله کمی از آنها دارد؟ نقطه ضعف بعدي درخصوص
یار محمد است كه با لهجه ترکمنی صحبت می‌کند و ایاز (سیامک اطلسی) لهجه
فارسی دارد حال آنكه هر دو بومی منطقه هستند. از ديگر موارد هم مي توان به
صحنه ای که پسر ایاز به داخل آب (ظاهراً باتلاق) افتاده اشاره كرد كه آیدین
پسر اياز را کمک می کند ولي طراحي اين صحنه بسيار تصنعي است.
ولي به رحال اين فيلم هم با ويژگيهاي مثبت و منفي كه داشته توانسته نظر
مخاطبان را به خود جلب نمايد كه شايد يكي از عمده ترين دلايل آن پخش اين اثر
از شبكه دو، شبكه موسوم به پخش برنامه هاي خانوادگي باشد كه وقتي داستاني
برگرفته از زندگي روزمره مردم باشد، لاجرم بر دل آنان به خوبي مي نشيند.
انتهای پیام/