این استان از شمال به استانهای مرکزی و همدان، از شرق به استان اصفهان، از جنوب شرقی به چهار محال وبختیاری، از جنوب به استان خوزستان و از غرب به استان کرمانشاه و ایلام محدود است.
اینجا حس میکنی بوی مفرغ را از پس هزارهها، از بلندای فلکالافلاک و از ورای خطوط سنگ نوشته.
اینجا بهار میآید به میهمانی حماسه، به سرزمین سترهداران، دیار رزمآوران لر... دایهدایه وقت جنگه....
بهار میآید امروز به زادگاه آیتالله بروجردی، آیتالله روحالله کمالوند، به دیار زرین کوب و اوستا و شهیدی... آری میآید بهار... به سرزمین شال و ستره، تره و گل و نی. مقدمات عید نوروز در لرستان تقریبا دو هفته به عید مانده با پیشواز مردم و آمادهسازی آنها با مراسمی چون کاردرسی و شوالفه آغاز میشود.
*کار درسی
یا همان کار درستی بسیج خانواده لری و اعلام آمادگی آنها برای فراهم کردن مقدمات نوروز در لرستان است.
* گردیلهگیری
خانه تکانی و گردگیری که معمولا با ویژگی کارگروهی نه تنها اعضا خانواده بلکه در صورت امکان کمک دوستان و همسایگان و دیگر اقوام صورت میگیرد و بعضا با همراهی نوای ساز و آواز درون خانهها تا نیمههای فروردین ماه نیز میتواند ادامه داشته باشد.
مرسوم است که هنگام طبخ حلوا به یاد هر یک از درگذشتگان مشتی آرد در روغن داغ ریخته و با ذکر نام او و قرائت صلوات و فاتحه برای آمرزش او دعا میکنند.
*شوالفه
عصر یک روز پیش از شب عید را در لرستان (الفه) گویند، در این شب نیز مراسمی مانند شب جمعه آخر سال انجام میدهند و در قبرستانها بر مزار عزیزانشان گرد میآیند.
شب عید نوروز هم چنین مراسمی در قبرستانهای لرستان برگزار میشود.
این اعتقاد به زنده بودن درگذشتگان و توجه به پیشینیان یکی از عواملی است که سبب میشود تا افراد و اعضا طوایف مختلف علاوه بر آشنائی بیشتر و آگاهی از نیاکان در گذشته خویش و زندگی و رسومات آنان، با سایر بستگان خود که در قید حیات هستند، نیز آشنا و در عین حال از چگونگی زندگی و امرار معاش آنها آگاه شده و پیوندهای عاطفیشان قویتر و محبتشان به هم بیشتر شود و در صورت لزوم در روزگار سختی و شادی به مساعدت و کمک یکدیگر برسند.
این رسم و امثال آن که به بهانههای گوناگون(در سورها و یا در سوگها) موجب گردهمایی خانواده میشد. یکی از دلایل حفظ و نگهداری بسیاری از رسوم کهن در بین جوانان و نوجوانان و انتقال آن به فرزندان اهالی لرستان است.
* نو عی یا نوعه (نو عید)
کسانی که در طول سال عزیزی را از دست میدهند، در صورتی که نخستین نوروز پس از فوت وی باشد، دوستان و آشنایان به منزل ایشان میروند و با قرائت فاتحه هم یاد متوفی را گرامی داشته و هم از اوضاع و احوال بازماندگان آن باخبر و اگاه و احیانا و در صورت نیاز مساعدت و دلجویی میکنند.
* عید مارکی
چند ساعت قبل از تحویل سال نو سفره هفتسین که شامل: سیب، سرکه، سماق، سنجد، سکه، سبزی، و سیر و یا همچنین یک کاسه آب، کمی نان، ماست، پنیر، تخم مرغ رنگ کرده، آینه، شمع، ماهی، اسپند دود کرده، عنبر بو، انواع شیرینی و میوه و آجیل در روی سفره چیده میشود و بعد از چیدن سفره هفتسین همه اهل خانواده در حالی که لباس نو پوشیدهاند به دور آن مینشینند و منتظر تحویل سال میشوند.
در این مدت کودکان در مورد تحویل گرفتن عیدی از پدر و مادر خود و سایر اقوام با همدیگر صحبت میکنند و بزرگترها در مورد داستانهای شاهنامه از جمله ملک جمشید و جشن نوروز که منسوب بدو است، سخن میگویند.
در شهرهای لرستان مردم پس از تحویل سال و سرکشیدن در قرآن ابتدا بر مزار درگذشتگان حاضر شده و پس از نثار فاتحه کوچکترهای فامیل برای عید دیدنی به حضور بزرگترها میرسند و این دید و بازدید از خویشاوندان و همسایگان و دوستان و آشنایان تا روز 14 نوروز ادامه دارد.
عیدی نیز توسط میزبان (که معمولا بزرگتر از مهمان هستند) به میهمانان داده میشود. معمولا چند خانواده (خواهر، برادر، همسایگان و یا دوستانی که هر یک خودتشکیل خانواده دادهاند) به همراهی هم به عید دیدنی میروند و میتوان شاهد جمعیتهای زیادی بود که برای عید دیدنی وارد خانهای میشوند و یا در حال خداحافظی از میزبانان هستند.
در روستاهای لرستان با تیراندازی اعلام تحویل سال شده و پس از سرکشیدن در قرآن مردان گروه گروه به خانه بزرگ و ریش سفید روستا رفته و پس از وی به سایر خانهها سرکشی کرده و با افراد ان خانهها عید دیدنی میکنند و در روز اول به تمام خانهها سرکشی میشود. پس از مردان زنان در روز دوم به دیدار و بازدید و نوروز مبارکی میپردازند.
عموما عیدی کودکان یک یا چند تخم مرغ رنگ شده میباشد.
* عیدانه
عیدی که پدر و مادر یا بزرگترها در روزهای نوروز به کوچکترها میدهند، به تازه عروسان هم در روزهای نوروز در دید و بازدیدهای فامیلی عیدانه ویژه نوروزی داده میشود.
*شمه ودر:
مردم خرمآباد نخستین شنبه سال را همچون سیزده بدر جشن میگیرند و این روز را در کمال شادی و سرور در دشت، صحرا، باغات زیبا و طبیعت مصفا و بیبدیل اطراف شهر میگذرانند و عقیده دارند که شنبه اول سال را نباید کار کرد (شاید به همین دلیل برخی ریشه این رسم را منسوب به یهودیان خرمآباد و بروجرد میدانند) و باید همچون سیزده بدر به دامن طبیعت پناه برد و عظمت خداوند را در آینه آن دید و بر خداوند سپاسگزاری کرد.
لذا اقوام یا دوستان و همسایگان سپیده و یا شب قبل از روز جشن در مکانی گرد هم آمده به سوی خارج شهر و دامان طبیعت حرکت کرده و محلی را معین و در آنجا مستقر میشوند و با هیجان و شور حال به بازیهایی شادی آفرینی نظیر دال پلو، هرازگونی، پرو، جوزو، قاوو و.. میپردازند.
بسیاری نیز با نواختن موسیقیهای شاد محلی به پایکوبی و رقص میپردازند و بیشتر مواقع تا پاسی از شب به همین منوال میگذرد.
در پایان مراسم نیز سبزیهای سفره هفتسین را در کنار رودها رها میکنند و به خانه برمیگردند.