اصغر زاده همچنین در مورد نوع مواجهه اصلاح طلبان با دولت
میگوید: "چند وقت پیش به دوستانی به شوخی گفتم این رحم اجارهای برای پرورش
یک نطفه است.
وقتی به شما اجازه نمیدهند احزاب جریان سیاسیت فعالیت داشته باشد،
مجبور به ائتلاف میشوید. همانطور که میدانید مهمترین احزاب جریان اصلاحطلب
ممنوعالفعالیت بودند. البته قرار بر این بود که آدمهای قویتر از آقای خاتمی را
به انتخابات بیاوریم، اما آنقدر عقبنشینی کردیم که آقای خاتمی شد هاشمی، هاشمی
شد روحانی. آقای روحانی همانطور که گفتم، متعلق به جناح محافظهکار بودند"
احمد پورنجاتی از اعضای حزب منحل مشارکت نیز انتقادات و اعتراض خود به دولت روحانی و مشاورانش را کتمان نمیکند و معتقد است روحانی از خود پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی ندارد: "درست است که روحانی با تابلوی اعتدال و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابتها آمد اما بیهیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی اختصاصی برخوردار نبود."
وی در مطلبی که در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده بود همه هنر مشاوران روحانی را "بهبه قربان" و "خسته نباشید" گفتن ذکر کرده بود و برخی از اعضای دولت را مبتلا به " کسالت خود ذوالفنون پنداری" دانسته بود.
در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و حضور توأمان روحانی و عارف، توسط کمتر اصلاح طلبی روحانی به عنوان کاندیدای جبهه اصلاحات معرفی میشد و برای نمونه می توان به صحبتهای محسن رهامی رئیس ستاد هماهنگی جبهه اصلاحات در انتخابات شوراها، سه روز قبل از انتخابات اشاره کرد که گفته بود: " در حال حاضر ما به عنوان اصلاحطلبان کاندیدا نداریم"
علاوه بر این برخی خبرها نیز حاکی از اختلافات بین هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی است که انعکاس آن را میتوان در موضع گیریهای فرزندان هاشمی علیه دولت روحانی مشاهده کرد.
در روزهای ابتدایی شروع به کار دولت فائزه هاشمی با ابراز
ناامیدی از کابینه دولت میگوید: "ب
میتوان ماجرای اختلاف و درگیری یاسر هاشمی برای تخلیه دفتر حسن روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را که باعث عصبانیت رئیس جمهور شده بود نیز در کنار دیگر اختلافات بین روحانی و هاشمی تحلیل و بررسی کرد.
در مجموع به نظر میرسد با وجود تلاشهایی که برای عدم آشکارسازی اختلافات بین این سه جریان صورت میگیرد، به سختی میتوان قبول کرد که این ائتلاف در آینده نیز پایدار بماند و بتواند کارکرد قبلی خود را داشته باشد.