سایر زبان ها

صفحه نخست

انتخابات

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

هر شب با قرآن/ دانستنی‌هایی از «عالم ذر»

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
آیه 172 سوره اعراف
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَی شَهِدْنَآ أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَفِلِینَ   
و (به یاد آور) زمانی که پروردگارت، از پشت بنی‌آدم، فرزندان وذرّیّه آنان را بر گرفت و آنان را گواه بر خودشان ساخت (و فرمود): آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بلی، ما گواهی دادیم (که تو پروردگارمایی، این اقرار گرفتن از ذریّه‌ی آدم برای آن بود) تا در روز قیامت نگویید: ما از این، غافل بودیم. 


«ذریّة»، یا از «ذَرّ»، به معنای ذرّات بسیار کوچک غبار (یا مورچه‌های ریز) است، که مراد از آن در اینجا، اجزای نطفه‌ی انسان و یا فرزندان کوچک و کم‌سن و سال می‌باشد، یا از ریشه‌ی «ذَرو»، به معنای پراکنده ساختن و یا از «ذَرأ»، به معنای آفریدن است. امّا اغلب به فرزندان گفته می‌شود.
چگونگی پیمان گرفتن خدا از بنی‌آدم در این آیه بیان نشده است، ولی مفسّران اقوال متعدّدی بیان کرده‌اند که مشهورترین آنها دو قول است؛ الف: طبق روایات، پس از خلقت حضرت آدم، همه فرزندان او تا پایان دنیا به صورت ذرّات ریز و پراکنده، همچون مورچگان از پشت او بیرون آمده، مورد خطاب و سؤال الهی قرار گرفتند و به قدرت الهی به ربوبیّت خدا اعتراف کردند. سپس همه به صلب و گل آدم برگشتند تا به تدریج و به طور طبیعی به این جهان بیایند. این عالم را «عالم ذرّ» و آن پیمان را «پیمان ألَست» می‌گویند.
امام صادق علیه السلام فرمود: بعضی از ذریّه‌ی آدم در عالم ذرّ به زبان اقرار کردند، ولی ایمان قلبی نداشتند. از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل شده که این اقرار، روز عرفه انجام شده است.
ب: مراد از عالم ذرّ، همان پیمان فطرت و تکوین می‌باشد. یعنی هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران که ذرّاتی بیش نیستند، خداوند فطرت توحیدی و حقّ‌جویی را در سرشت آنها می‌نهد و این سرّ الهی به صورت یک حسّ درونی در نهاد وفطرت همه، به ودیعت نهاده می‌شود. همچنین در عقل و خردشان، خداباوری به صورت یک حقیقت خود آگاه نقش می‌بندد. و لذا فطرت و خرد بشری، بر ربوبیّت خداوند گواهی می‌دهد.
در بعضی روایات که از امام صادق علیه السلام درباره‌ی فطرت سؤال شده است، امام، فطرت را همان عالم ذرّ دانسته‌اند.



در برخی روایات، فطرت، اثر عالم ذرّ است نه خود آن، «ثبت المعرفة فی قلوبهم و نسوا الموقف»، بنابراین انسان‌ها در زمان و موقفی اقرار کرده، ولی آن را فراموش کرده‌اند، و اثر آن اقرار همان فطرتی است که گرایش دل به سوی اوست. به هرحال آیه، مورد گفتگوی متکلّمین، محدّثین و مفسّرین است، لذا ما علم آن را به اهلش که همان راسخان در علم هستند، واگذار می‌کنیم.
* تمام انسان‌ها، فرزندان حضرت آدم علیه السلام هستند و خداوند از آنها بر ربوبیّت خود اقرار گرفته است. «و اذ اخذ ربّک من بنی‌آدم... ألست بربّکم»
* خداوند، توحید را در فطرت و سرشت انسان‌ها قرار داده است. «أشهدهم علی أنفسهم ألست بربّکم» هر انسانی به گونه‌ای ربوبیّت و وحدانیّت خداوند را دریافته و بر آن گواه است.
* خداوند، پس از آفرینش انسان، ربوبیّت خود را بر او آشکار کرد تا به هنگام لزوم گواهی دهد. «ألستُ بربّکم»
* میثاق فطرت و خداجویی، برای اتمام حجّت است. «أن تقولوا یوم القیامة»
* در روز قیامت، ادّعای غفلت از ربوبیّت خداوند، پذیرفته نیست. «انّا کنّا عن هذا غافلین» جهل و غفلت، عذر پذیرفته نزد خداوند نیست.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.