بازی آخرتان قبل از تعطیلات لیگ را با باخت سنگینی به پایان رساندید. انتظار این شکست را داشتید؟
به هیچ وجه، دیدید که تمام رقبای اصلی ما غیر از پرسپولیس در این هفته نتایج دور از انتظاری گرفتند و ما میتوانستیم با کمی دقت در این بازی به آنچه منتظر آن بودیم دست پیدا کنیم، اما انگار قسمتمان نبود.
ملوان هم تیم سرحالی نشان میداد، این طور نیست؟
بله این تیم با مربی جدیدش توانسته است بازیهایی در سطح ملوان چند فصل گذشته به نمایش بگذارد و به مردم خوب انزلی بابت تیم شدن ملوان تبریک میگویم. آنها پیش از این هم در خانه، تیمی خطرناک بودند و این فصل از این نظر شرایط خطرناکتری برای حریفانشان ایجاد میکنند.
انتظار داشتی بازیتان اینقدر پرگل از کار درآید؟
راستش من معتقدم برخی از توپهای ملوانیها با کمی خوش شانسی به دروازه ما راه یافت و اگر ما گل اول را به آن شکل دریافت نمیکردیم شاید حالا نتیجه آن دیدار هم 4 بر 2 نشده بود، یا مساوی بود یا ما برنده از میدان بیرون میرفتیم.
منظور گلی است که رحمتی به دلیل سر خوردن پایش دریافت کرد؟
بله، در واقع آن روز زمین و زمان دست به دست هم دادند تا ما بازنده باشیم. چون صبح که ما برای یک عرقگیری سبک از اتاقهای هتل بیرون زدیم هوای انزلی آفتابی و مطبوع بود. در حدی که ما را به یاد روزهای ابتدایی فروردین انداخت و هوایی بسیار عالی را شاهد بودیم، اما نزدیک ظهر یکباره هوا ابری و بسرعت بارانی شد و همه را غافلگیر کرد. در نتیجه زمین بازی هم خراب شد و در صحنه گل اول مهدی رحمتی سر خورد و در جهت مخالف حرکت توپ روی زمین افتاد. البته الان که این حرفها زده میشود به هیچ دردی نمیخورد، اما فقط باید برای هزارمین بار گفت که فوتبال غیرقابل پیشبینی است. روی گل چهارم هم همین طور شد و یک شوت ساده در میانه راه با برخورد به سر بازیکن ملوان به گل چهارم تبدیل شد و کار ما را تمام کرد.
گل تو هم در انزلی پرپر شد؟
خیلی افسوس خوردم که چرا نشد بیشتر از یک گل در آن بازی برای تیم به ثمر برسانم و دستکم از این طریق مانع شکست تیم شوم، اما به هر صورت آن روز، روز استقلال نبود.
در کل استقلال همیشگی نبودید!
خب ما
یکی دو بازیکن اصلیمان را در اختیار نداشتیم. آندو و حیدری که یکی محروم و
دیگری مصدوم بودند برای استقلال وزنههای قابل اعتنایی محسوب میشوند که
در نبودشان قطعا روند کلی تیم به هم میریزد. با این همه ما قبل از شروع
بازی رحمتی را هم با دست کبود شده کنار تیم داشتیم و صادقی و حنیف هم شرایط
عادی نداشتند و کمی آسیب دیده بودند. البته با این حرفها دنبال بهانه
نیستم، اما این را میگویم که غیبت آندو و خسرو برای ما گران تمام شد.
البته با توجه به اینکه هیچ خطری تیم ملوان را برای سقوط تهدید نمیکرد و استرس رسیدن یا ماندن در صدر جدول را نداشت و خیلی راحتتر از ما به میدان آمده بود و براحتی فوتبالش را بازی کرد. این در حالی بود که ما پس از خوردن گل اول این استرس را داشتیم که صدر جدول را از دست دادهایم و حالا فکر میکنم شرایط کمی برایمان بهتر شد.
تا بازی بعدیتان در فروردین اوضاع فرق خواهد کرد؟
قطعا، تا آن زمان خسرو حیدری به تیم اضافه شده و آندو هم دیگر محروم نیست. همچنین ما برای بازگشت به صدر جدول انگیزهای دوچندان داریم و البته استرسی هم در ما وجود نخواهد داشت و همه چیز دست به دست میدهد تا انشاءالله قهرمان شویم.
فکر نمیکنی کار سختی پیش رو دارید؟
اتفاقا حالا دیگر قهرمانی دست خودمان است. ما دو بازی با دو رقیب اصلیمان داریم که یکی نفت است و دیگری فولاد. ما باید از این دو بازی حداقل چهار امتیاز بگیریم و بازی آخر برابر تراکتورسازی برایمان حکم یک فینال سرنوشتساز را پیدا خواهد کرد.
اما حالا پرسپولیس هم به دنبال شما سه تیم است؟
البته سپاهان هم هنوز شانس دارد. در کل لیگ جالب شده و یادم نمیآید در هیچ دورهای تیمها تا این حد به هم نزدیک شده باشند.
پیش از شروع فصل که تصمیم گرفتی به استقلال بپیوندی، چنین روزهایی را میدیدی؟
البته که انتظار داشتم با استقلال مدعی کسب عنوان قهرمانی باشیم. استقلال هم بازیکنان خوب و با تجربهای دارد و هم سرمربی کاربلدی که آمارش در لیگ برتر با تیمهای مختلف گویای نوع کارش است، اما از خودم در استقلال بیش از این انتظار داشتم و فکر میکنم نتوانستم خودم را راضی کنم.
دلیلش چه بود؟
نمی دانم!
به دلیل نداشتن یک هافبک بازیساز قدر، مانند جباری نبود؟
قطعا، یکی از دلایل اصلی که من در این فصل نتوانستم همه تواناییهایم را به نمایش بگذارم این بود که استقلال هرگز یک هافبک بازیساز کامل مانند جباری یا نویدکیا یا بازیکنی با این خصوصیتها نداشته و شاید این هم از شانس بد من بود که در استقلالی با این همه مهره کارآمد، تا اینجا فقط هفت گل به ثمر رساندهام.
وقتی اوایل تابستان امسال متوجه شدی جباری از استقلال جدا میشود، ناراحت شدی؟
البته که ناراحت شدم. او برای هر تیمی یک مهره ارزشمند و کارساز است و من هم دوست داشتم کنارش در استقلال بازی کنم. درواقع هر مهاجمی دوست دارد کنار بازیکن باهوشی مانند جباری باشد و بیشتر از هر زمانی صاحب موقعیت شود. امیدوارم با رفع مشکلات میان او و باشگاه، جباری به استقلال برگردد. گرچه شنیدم که او با تیم قطریاش (الاهلی) تمدید کرده و از این طریق برایش آرزوی موفقیت میکنم.
میدانی رقیبت در استقلال یک مدافع است؟
(میخندد) بله حنیف با پنج گل دنبال من است و اتفاقا در این باره هم کلی سر به سر من میگذارد و برایم کری میخواند. او بازیکن با دل و جراتی است و درون زمین با تمام وجودش تلاش میکند و همین باعث شده در مواقع مورد نیاز به کمک خط حمله تیم آمده و پنج گل هم بزند.
چرا آرش برهانی در این فصل زیاد نتوانست بازی کند و گل بزند؟
این را یا خودش باید پاسخ بدهد یا کادر فنی. من و آرش دوستان خوبی هستیم و نمیتوانم دراین باره اظهار نظر کنم.
فکر میکنی حالا که مبعلی به استقلال پیوسته، تا چه حد مشکل نداشتن هافبک بازیساز برای استقلال برطرف خواهد شد؟
قطعا این بازیکن تا حد زیادی به مهاجمان و دیگر هافبکهای استقلال کمک خواهد کرد و از این بابت خیال من در لیگ قهرمانان آسیا راحت است که ایمان پشت سرمان میایستد و میتوانم بیشتر از قبل صاحب موقعیت شوم. او تجربه بازی برای تیمهای عربی را دارد و بخوبی با نقاط ضعفشان آشناست. ضمن آنکه بازیکن خوشفکری هم هست و از این لحاظ کمک حال ما خواهد بود.
کرش هم که تیمش را برای جام جهانی تدارک دیده، فکر میکنی شانسی برای قاضی و قاضیها قائل باشد؟
من که نمیتوانم با حدس اینکه برای من شانسی قائل است یا نه منتظر دعوت شدن به تیم ملی باشم و باید کار و تلاش خودم را انجام دهم تا دعوت شوم و از این نظر هم تا این لحظه هرگز بیکار نبودهام و امید دارم او مرا ببیند و به تیم ملی دعوت کند. هنوز چهار ماه تا شروع جام جهانی باقی مانده و من امید زیادی دارم که بتوانم همراه تیم ملی به برزیل بروم.
اگر انتخاب نشوی هم برای تماشای بازیها به برزیل خواهی رفت؟
فکر نمیکنم چون من و همسرم بتازگی صاحب فرزند شدهایم و ترجیح میدهم در ماههای ابتدایی تولد دخترم، در تهران باشم.