به گزارش
حوزه دانشگاه باشگاه خبرنگاران؛ وی با بیان اینکه چون در این جلسه کسی دوران انقلاب و جنگ را تجربه نکرده است، در بیان شباهت میان این جمع و اهالی آن دوران، می توان به نقطه نظر های بسیاری اشاره کرد. و در این رابطه ادامه می دهد که اینجا شباهت های بسیاری با دوران انقلاب و جنگ دارد، مثلا ما افراد مبارز آن زمان را با کسانی که خود را درگیر کش مکش ها نکردند مقایسه می کنیم و اکنون شما را با آن کسانی که چنین دغدغه هایی ندارند و مانند شما در چنین جبهه هایی حضور پیدا نمی کنند. اگر ما چنین مقایسه ای انجام دهیم تفاوت های شخصیتی بسیاری میان شما و بقیه می یابیم.حضور در این اردو ها و جمع ها شما را با بقیه در حالت قیاس قرار می دهد و برتری شخصیتی شما را نمایان می سازد.
وی این چنین ادامه می دهد که، دورانی که ما در آن قرار داریم قرن هاست که تحت تاثیر فلسفه ی دکارت قرار دارد. به همین خاطر است که در این دوران کسی چیزی به جز عدد نمی شناسد و همه به دنبال کمیت و مفاهیم کمی هستند و در این راه با یک پیش فرض ثابت که آن هم آزمایش پذیری و تکرار پذیری روابط علت و معلول ها هست، پیش می روند. این پیش فرض و مبنا همان چیزی است که ما را برآن داشته که امروزه علوم انسانی خود را هم در قالب و چهار چوب آن کمیت های عددی دنبال کنیم.
خانلو خاطر نشان می کند که دنیا یک زمانی نتوانست یک سری از مفاهیم را به لحاظ عددی بررسی و تبیین کند و دچار توقف شد و آن هم زمانی بود که با امام خمینی (ره) مواجه شد. دنیا نتوانست برخی از مفاهیم خود را در ارتباط با امام (ره) محاسبه کند، نتوانست که مفاهیم و اندیشه های امام را با عدد و رقم توجیه و تبیین کند. چرا که امام با عالم دیگری در ارتباط بود و در محاسبات دیگری سیر می کرد و عالم امام(ره) همان عالمی است که ایشان سعی بر آن داشتند که آن را با نام اسلام ناب به ما معرفی کنند.
وی تاکید می کند که این علم تجربی علمی نچسب به فطرت انسان است. زیرا در بسیاری از موارد در پاسخ گویی اقناع ناپذیر است. این به لحاظ فطری قابل پذیرش نیست که بودن یا نبودن را به کمیت متصل و وابسته بدانیم. اگر هست بودن شما مقیاسش دکارتی و عددی و منحصر در تعداد اعضا ی شما شود، کمیت در شما به کیفیت غلبه کرده است.
وی افزود: این که حسن باقری شهید تبدیل به حسن باقری معروف شود، مدت ها طول کشید؟ چیزی که در ارتش های کلاسیک دنیا به صورت طبیعی در حدود۲۰-۲۵ طول می کشد. برای رسیدن به قدرتی چنین در یک تشکیلات و نظام مقاومتی و مبارزی، باید جدای از تفکر پیرامون رسیدن به قدرت و شهرت و مقام و منصب تلاش کرد، یعنی محور و انگیزه کار باید فقط خدا باشد. این باعث می شود که دارای قدرت و نیروی لایزال اخلاص شوید و این قدرت جلوی مبتلا شدن به اعتماد به نفس های کاذب که در همه موارد مخرب هستند را می گیرد و نمی گذارد که توهم قدرت و توانایی ایجاد شود. این همان مفاهیم کیفی ای است که دنیای کمی از فهم آن قاصر است. برای همین است که اولویت و ارزش اول تشکل ها با خود سازی است.
خانلو اشاره کرد که برخلاف آن چه که باید و شاید، امروزه تاکید بر اومانیسم یعنی خواست بشر است. در چنین شرایط خود خواهانه ای شما خانواده را هم به عنوان یک تشکیلات نمی توانید در کنار هم نگه دارید، چه برسد به این که بخواهید تشکلات ثانوی ایجاد کنید. این جا است که می گوییم فرد گرایی ها عامل مخرب تشکلات هستند.
وی با بیان اینکه حق و وظیفه در تضاد با هم نیستند تصریح کرد که آن چه اومانیسم به خورد اذهان می دهد این است که شما صاحب حق بوده و در مقابل، هیچ وظیفه و تعهدی نسبت به دیگران ندارید و این یعنی همان خود محوری ها و خود گرایی ها. اما ما می گوییم که آن چه که یک انسان داراست، حق و تکلیف باهم است. و حتی در تشکیلات تاکید بر وظایف است که دگر خواهی محسوب می شود نه خود خواهی. چرا که اگر وظایف به درستی محقق شوند، حقوق به تبع آن ها رعایت خواهند شد.
آقای خانلو بیان داشت که آن چه که نیستیم، مولد و موجد هستی ما می باشد، نه آن چه که هستیم. آن چه که نیستیم به ما انگیزه ی بقا و ادامه ی زندگی می دهد و گر نه هست ها را که به دست آورده ایم. و نقطه ی عدم و نیستی برای انسان آن جایی است که هیچ چیزی دیگر انسان را به سمت خودش نکشد. ” آب کم جو… تشنگی آور به دست ” زمانیکه هیچ چیز دیگری برای شما انگیزه ای ایجاد نکرد، آن زمان انسان مرده است، نه زمانی که با عدد و رقم بخواهند مرگ او را تعیین کنند.
و در آخر ضمن اشاره به مطلب اول خود، یعنی همان باقی ماندن عده ای انگشت شمار از این جمع کثیر، تاکید کردند که آن عده انگشت شماری که از این تشکیلات به عنوان محصول خروجی بیرون می آیند، می شوند همت ها، با قری ها، زین الدین ها و…
وی خطاب به دانشجویان اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل می گوید که شما موثر بودید که از طرف رهبری برایتان پیام صادر شد. اما اینکه از این به بعد چگونه روی این تاثیر کار کنید مهم است. اما اگر باز هم با نگاهی کمی به جهان نگریستید، انتظاری از بقا و پیشرفت تاثیر خود نداشته باشید. امروز دیگر نباید مثل گذشته به جهان نگاه کرد. امروز باید گره ها را باز کرد و به بینش های جدید و صحیح رسید.
وی در پایان، از جمله تاثیرات این تشکلات را بالا بردن سطح بینش ها و عمیق کردن فهم ها دانست و خاطر نشان کرد که تصمیم گیری های مقطعی و موضعی و هدف گذاری های جدید باید با توجه به اوضاع جدید صورت بگیرد و ما به طریق اولی به همه این اندیشه ها در نیروی انسانی و علوم انسانی خود احتیاج داریم.
انتهای پیام/