سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزینه‌های مردم ایران و رئیس جمهور آمریکا

راهپیمایی امسال حال و هوای خاصی داشت؛ مردم احساس کرده بودند که به آنها و نظامشان بی‌احترامی شده؛ عده‌ای نام آمریکا با وجود اینکه مرگ بر او بود بالای سرشان سنگینی می‌کرد، آن را زیر پا می‌انداختند و با لگد به جانش می‌افتادند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، وبلاگ تفهیم نوشت: در راه که به  سمت راهپیمایی می‌رفتم جمعیت زیادتر از سال‌های گذشته  نشان می‌داد؛ با خودم گفتم تا مسیر راهپیمایی که خیلی مانده پس چرا اینجا شلوغ است.

جلوتر  که می‌رفتم تراکم  جمعیت  بیشتر  می‌شد؛ گفتم حتماً مسیر راهپیمایی امسال را  به این سمت تغییر داده‌اند. جلوتر رفتم به مسیر اصلی که رسیدم جمعیت را که دیدم ماتم برد، ایستادم و با تعجب به جمعیت نگاه می‌کردم.

سعی می‌کردم  انتهای جمعیت  را ببینم ولی نمی‌توانستم؛ عزمم را جزم کردم که وارد راهپیمایی شوم اما آسان نبود، وارد  که شدم  پیرمردی مسن با عصایی چوبی و کمری خمیده با مردم شعار مرگ بر آمریکا می‌داد ولی به وسط شعار که می‌رسید صدایش قطع وصل می‌شد نمی‌دانم از پیری بود یا از بس بر سر استکبار فریاد زده بود صدایش گرفته بود، معلوم بود از اینکه نمی‌توانست  کامل بگوید مرگ بر آمریکا کلافه شده بود.

با جمعیت جلو می‌رفتم و پیرمرد کم کم جاماند؛ برگه‌ها و دست نوشته‌های مختلفی دست مردم بود، که با رنگ‌های مختلف و زیبایی شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر  اسراییل، شعارهای انقلابی و ... نوشته شده بود اما یک چیز در آنها  مشترک بود آن هم  روسیاهی دشمنان بود که با رنگ سیاه نوشته شده بود.

عده‌ای انگار نام  آمریکا با وجود اینکه مرگ بر او بود بالای سرشان سنگینی  می‌کرد، آن را زیر پا می‌انداختند و با لگد به جانش می‌افتادند.

نا خودآگاه نگاهم به جمعی که جلوتر از بقیه به انتهای مسیر رسیده و کنار خیابان نشسته بودند معطوف شد انگار دلشان می‌خواست همان جا بمانند؛ در میان آنها زنی بچه خردسالش را در آغوش گرفته بود و با زبان کودکانه به او مرگ بر آمریکا را یاد می‌داد و بچه با زبان شیرینش‌اش سعی در تکرار حرف مادر داشت و گویی دوست داشت مثل مادرش باشد؛ در لابه لای تلاشش کودک مادر قربان صدقه‌اش می‌رفت.

راهپیمایی امسال حالت خاصی داشت انگار  مردم دوباره احساس کرده بودند که به آنها و  نظامشان بی‌احترامی  شده بود، شعار مرگ بر آمریکا که می‌دادند چنان فریاد می‌کشیدند که گویا می‌خواستند کسانی که پشت درهای بسته در جاهای مختلف دنیا چه ژنو چه نیویورک نشسته‌اند و برایشان تصمیم می‌گیرند هم صدایشان را بشنوند.

آری از عمق وجود استکبار را نفی می‌کردند و چنان واضح بیزاری خود را از گرگ‌ها بیان می‌کردند که جای هیچ گونه تفسیر به بریدن و کم آوردن برای بعضی‌ها باقی نمی‌ماند، که با استفاده از آن در جایی از دنیا به نمایندگی از آنان با مستکبران هم پیمان شوند.

می‌گفتند ما یک نان را 75 میلیونی می‌خوریم اما تن به ذلت  نمی‌دهیم ما هستیم و ایستاده‌ایم، اگر بریده‌اید آن را به پای ما نگذارید.
برچسب ها: گزینه ، روی میز ، آمریکا
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.