دروغهای گزارش نیویورک تایمز تا حدی آشکار بود که موجب اعتراض برخی نویسندگان مستقل غربی و کارشناسان هستهای نیز شده است.
این گزارش نسبتا کوتاه که توسط دو نویسنده به نامهای آلن کوولAlan Cowell و ریک گلدستون Rick Gladstone نوشته شده و با عنوان «بازدید بازرسان سازمان ملل از معدن اورانیوم ایران» "U.N. Inspectors Visit Uranium Mine in Iran, Media Report" منتشر شده، از جنبه واقعیات برنامه هستهای حاوی چند دروغ آشکار است.
نیویورک تایمز در این گزارش به این واقعیات توجهی نکرده که اساسا بازرسی از معادن اورانیوم یک کشور دارای فناوری هستهای، برای اولین بار است که در جهان رخ میدهد و پیش از این در کشور دیگری رخ نداده بود اما ایران این اجازه را به آژانس داد تا از معدن اورانیومش بازدید کند.
ضمنا معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (ان.پی.تی) به هیچ وجه اعلام رسمی و افشای معادن را از اعضای آژانس نخواسته است و معدن اورانیوم ایران نیز قانونا مشمول این قاعده میشود.
گزارش نیویورک تایمز، بدون توجه به این حقایق، تلاش کرده سیاست هراسزایی غرب درباره برنامه هستهای ایران را به مخاطبان تلقین کند و در راستای این هدف، برخی حقایق مسلم درباره چرخه فناوری هستهای را زیر پا گذاشته است که موجب خنده هر کارشناس حوزه فیزیک،شیمی یا هستهای میشود.
به عنوان مثال، نیویورک تایمز نوشته است: «سایت هستهای اراک که قرار است آب سنگین برای رآکتور پلوتونیوم تولید کند، هنوز در حال ساخت است. ایران مدعی است که این سایت را برای تولید انرژی و برق میسازد. اما اگر این سایت، به مرحله فعالیت برسد پلوتونیوم تولید خواهد کرد که میتواند در سلاح هستهای به کار رود.»
حقایقی که نیویورک تایمز در این جمله نیاورده این است که ایران در گذشته هیچ تعهدی بر عهده نداشت که اجازه بازرسی از تاسیسات آب سنگین خود را به آژانس بدهد. طبق توافقنامه ایران با آژانس، اختیارات بازرسان فقط در حوزه مواد هستهای و مکانهای نگهداری مواد هستهای و موارد مرتبط با آن است زیرا به صراحت در متن توافق و آن هم دو بار ذکر شده که اختیار بازرسان آژانس «به طور انحصاری» درباره بررسی اعلامیههای ایران است. آب سنگین، ماده هستهای نیست، پس آژانس بینالمللی انرژی هستهای هیچ حق قانونی ندارد تا درخواست بازدید از آن را داشته باشد؛ اگرچه ایران بر اساس سیاستهای اعتمادساز خود اجازه بازرسی از تاسیسات آب سنگین خود را داده است. این، دروغ اول گزارش نیویورک تایمز است.
دروغ دوم نیویورک تایمز در این عبارت است: «ایران مدعی است که این سایت را برای تولید انرژی و برق میسازد.» تلاش نیویورک تایمز برای تلقین دروغگویی ایران درباره کارکرد واقعی تاسیسات آب سنگین در حالی است که اساسا هر رآکتوری برای تولید برق، ساخته شده و کار میکند.
سومین دروغ نیویورک تایمز، در این جمله است: «اما اگر این سایت، به مرحله فعالیت برسد پلوتونیوم تولید خواهد کرد.»
این نوع خبرنویسی نیویورک تایمز در حالی است که اساسا هر رآکتوری در هر جای دنیا، زمانی که به راه بیفتد، پلوتونیوم تولید میکند. این یک اصل فیزیکی است، نه توطئه ایران. چه رآکتور تحقیقاتی تهران، چه رآکتور نیروگاه بوشهر و چه رآکتورهای آمریکا یا رژیم صهیونیستی پلوتونیوم تولید میکنند.
دروغ چهارم نیویورک تایمز،این جمله است که میگوید: «پلوتونیوم تولیدی سایت اراک، میتواند در سلاح هستهای به کار رود.»
این یک دروغ بزرگ است، زیرا پلوتونیوم تولیدی سایت اراک، «نمیتواند» در سلاح هستهای به کار رود. پلوتونیوم، محصول جانبی فرآیند برنامه هستهای است و به همین دلیل، در میلههای سوخت با رادیواکتیو بسیار بالا انباشته شده که درون رآکتور نگهداری میشود. برای استفاده از پلوتونیوم در سلاح هستهای، باید به هنگام سوختگذاری مجدد رآکتور، میلههای سوخت برداشته شده و آنگاه از فرآیند بسیار پیچیده و خطرناک موسوم به بازفرآوری بگذرند آنگاه پلوتونیوم به دست آمده از این فرآیند است که میتواند در سلاح هستهای به کار گرفته شود. وقتی طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران تاسیسات بازفرآوری ندارد، بنابراین چطور میتوان ادعای نیویورک تایمز را باور کرد؟ حتی میلههای سوخت رآکتور اراک برای عملیات بازفرآوری به روسیه بازگردانده میشود. ایران بارها اعلام کرده که اساسا قصد نزدیک شدن به عملیات بازفرآوری را نیز ندارد.
حقیقت آن است که اقدامات اعتمادساز ایران هیچگاه مورد توجه و اعتنای آمریکا قرار نگرفته است، زیرا واشنگتن اساسا قصد پایان دادن به این موضوع را ندارد و نمیخواهد بهانه «تهدید هستهای ایران» را از دست بدهد.