به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، «عتاب مستطاب عالیمقام روحانی به اساتید دانشگاه» به قلم دکتر حامد حاجیحیدری استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران وجامعه شناس در ذیل از نظر خوانندگان عزیز می گذرد:
■ عالیمقام دکتر حسن روحانی، در نشست با رؤسای دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری، در ضمن حرفهایی که خوب بود و شنودن آن خصوصاً برای وزیر منصوب خود ایشان، عالیمقام دکتر مهدی فرجی دانا، ضروری بود، حرفهایی که خوب و درست نبود هم بر زبان آوردند؛ بویژه این که اساتید معظم دانشگاه را، به دلیل سکوت در «تمجید» از آن چه به اشتباه «توافق ایران با گروه 1+5» خواندند (که در واقع، «برنامه اقدام مشترک ژنو» است)، هدف نکوهش تند و کوبنده قرار دادند:
• «حداقل، این توافق اولین گشایش برای دانشگاه و برای دانشجویان بود. فقط عده معدود که از جای معدود تغذیه میشوند، آنها باید حرف بزنند؟ البته، آنها هم حرف بزنند اشکال ندارد. نقد کنند.
• «چرا یک عده کم سواد باید حرف بزنند؟ اساتید دانشمند ما، بزرگان دانشگاهها چرا خصوصی حرف میزنند؟ چرا نمیآیند در میدان حرف بزنند؟ آینده تاریخ بر ما نمیبخشد. ما امروز، رسالت سنگینی بر دوش داریم. چرا وقتی یک قدم برمیداریم صهیونیستها شب و روز داد میزنند و عصبانیاند؟ چرا برخی از کشورهایی که از لحاظ جغرافیایی همسایه ما و نزدیک ما هستند همه جا داد و فریاد میزنند؟
• «معلوم است که کار بزرگی صورت گرفته، و اقدامی مهمی در پیش است. این اقدام از آثار دانشگاه است و آنهایی که در مذاکره حرف میزنند تربیت شدگان دانشگاهها هستند. آنهایی که امروز تصمیم میگیرند از دانشگاهها هستند. چرا نمیآیید در جامعه و به دریای خروشان مردم وصل نمیشوید؟ اکثریت قاطع قریب به اتفاق جامعه ما خوب میبینند و خوب میفهمند» (تسنیم، خبر شماره: 271931).
■ عالیمقام دکتر حسن روحانی، به این نکته اشاره نفرمودند، که هنوز حتی نمایندگان پارلمان، و حتی اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، از آن چه دقیقاً در ژنو اتفاق افتاده است با خبر نیستند، و دولت چیزی به اساتید دانشگاه بروز نمیدهد که اساتید دانشگاه، بدانند آن چه اتفاق افتاده است نیک است یا شر، حسن است یا قبیح. جالب آن که حتی آیت الله سید علی حسینی خامنهای، مقام معظم رهبری هم در واکنش به «برنامه اقدام مشترک ژنو» تحفظ به خرج دادند و در پاسخ به عالیمقام دکتر حسن روحانی، مرقوم فرمودند، که «دستیابی به آنچه مرقوم داشتهاید، در خور تقدیر و تشکر از هیأت مذاکرات هستهای و دیگر دستاندرکاران است». «دستیابی به آنچه مرقوم داشتهاید»... «دستیابی به آنچه مرقوم داشتهاید»...
■ در این حال، اگر کسانی بودهاند که به نام استاد، به رئیسجمهور نامه نگاشتهاند و در آن از «برنامه اقدام مشترک ژنو» تقدیر نمودهاند، یا از نورچشمیهای دولت بودهاند که قدر و قربی بیش از نمایندگان پارلمان و سایر اساتید داشتهاند و در نتیجه، از آن چه در واقع اتفاق افتاده است مطلع گشتهاند، یا شاید به قول رئیس جمهور «یک معدود کم سواد» بودهاند که بدون آگاهی از تاریخ این کشور، ندانستهاند که نباید در تمجید از این دست هندوانههای در بسته تعجیل کرد.
■ البته، عالیمقام دکتر حسن روحانی، به انتقاد از بی «تمجید» ماندن آن چه به اشتباه «توافق ایران با گروه 1+5» خواندند (که در واقع، «برنامه اقدام مشترک» ژنو است - "Joint Plan of Action”: به این منبع بنگرید: http://eeas.europa.eu/statements/docs/2013/131124_03_en.pdf) بسنده نفرمودند، و منتقدان را معدودی «کمسواد» تلقی کردند. خب؛ تا آنجا که من پیگیر بودهام که از همان بامدادی که توافق روی داد پیگیر بودهام، مجموعه اساتید و دیپلماتهای عالیرتبه و نمایندگان پارلمان که به «برنامه اقدام مشترک ژنو» انتقاد داشتهاند، عمدتاً به همین وجه محرمانه ماندن محتوای مذاکرات انتقاد داشتهاند، که صرف نظر از سواد، انتقاد واردی به نظر میرسد. محرمانه ماندن این مذاکرات، ناقض منشور حقوق شهروندی است که خود رئیسجمهور آن را به محضر ملت تقدیم داشته است.
■ مشکل آن است که رفتار دستگاه دیپلماسی کشور در این موضوع با ملت صادقانه و رو راست نبوده است. ابتدا، یک متن منتشر گردید. سپس، امواج یک fact sheet از ژنو به ایران رسید. fact sheet در یک روز، توسط سخنگوی معزز و مکرم وزارت امور خارجه، سرکار خانم مرضیه افخم رد شد، و سپس، در همان روز، و در جریان گزارش صد روزه رئیس جمهور، حقیقت و پذیرش محتوای آن مورد تأیید قرار گرفت. بعدها از برخی توافقان non-paper سخن گفته شد، و هنوز هم همه منتظرند که روزی عالیجنابان دکتر عباس عراقچی، دکتر مجید تختروانچی، سرکار خانم مرضیه افخم، دکتر محمد جواد ظریف، یا دکتر حسن روحانی، پردههایی از این «برنامۀ اقدام مشترک» را افشا فرمایند که از قضا، هر چه پیشتر میرویم، برخی وجوه دیگر توافقنامه در آن آشکار میشود.
■ بنابراین، وقتی یکی از منتقدان که از جمله کارکشتهترین و باسابقهترین دیپلماتهای کشور، فارغالتحصیل از دانشگاه فوق معتبر برکلی کالیفرنیا، دیپلمات نماینده امام روح الله موسوی خمینی (ره) در ابلاغ پیام به میخائیل گورباچف، و هماکنون، مدیر مؤسسه مطالعات و تحقیقات فیزیک نظری است (و اصلاً شبیه افراد «کم سواد» نیست)، این «برنامه اقدام مشترک» را بسیار بد ارزیابی میکنند، اساتید کشور، بسیار نجابت به خرج میدهند که چیزی در مورد این «برنامه اقدام مشترک» یا آن چه عالیمقام دکتر حسن روحانی به اشتباه «توافق ایران با گروه 1+5» خواندند، نمیگویند، و الا، نفس این که وزیر خارجه کشور چیزی از جزئیات موضوع بروز نمیدهند، برای منتقد آن بودن کافی است. محرمانه ماندن این مذاکرات، ناقض منشور حقوق شهروندی است که خود رئیسجمهور آن را به محضر ملت تقدیم داشته است. در این شرایط، قطعاً تمجید از «برنامه اقدام مشترک ژنو»، حکایت از «کم سوادی» و کمتجربگی تاریخی هر استاد مدیحهسرا خواهد داشت.
░▒▓ اما بعد...
■ صرف نظر از آن چه گفته شد و خوب نبود، چیزهایی هم گفته شد که خوب بود.
■ چیزهایی گفته شد که خوب بود، خصوصاً با توجه به مخاطبان خوب بود، اگر مقبول آن مخاطبان افتد.
■ پس از درو که نه، کمباین کردن رؤسای دانشگاهها، عالیمقام دکتر رضا فرجی دانا، به همراه رؤسای منصوب خود، با رئیس جمهور دیدار کردند، و به گمان من، حرفهایی از سوی رئیس جمهور گفته شد که عملکرد وزارت علوم تا هم اکنون، ناقض آنهاست، و برازنده است تا این بیانات عالیمقام دکتر حسن روحانی به آن عالیجنابان مجدداً گوشزد شود، شاید مؤثر افتد:
1. «دانشگاه متعلق به ملت است؛ متعلق به یک جناح نیست»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.
2. «باید هم قسم شویم شایستهسالاری و هر که عالمتر، آگاهتر، اخلاقیتر و فداکارتر برای کشور و ملت است قدر و ارج بنهیم»؛ البته این یک رقم را خود عالیمقام دکتر حسن روحانی هم باید باز بخوانند، خصوصاً وقتی میخواهند «شایسته»ای را در جایگاه وزارت ورزش و جوانان و در عین حال «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری»، منصوب فرمایند، یا درست وقتی که در آن واحد، آهنگ آن را دارند تا «شایسته» دیگری را در جایگاه وزارت آموزش و پرورش، «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری»، یا دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی منصوب فرمایند.
3. «باید از کارهای جناحی و گروهی دست برداریم. ول کنیم این جناح آن جناح، راست و چپ را. بس است؛ مقداری به فکر مردم و کشور باشیم»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.
4. «باید فضا را برای پیشرفت شایستگان آماده کنیم»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند. این نکته را هم باید خود عالیمقام دکتر حسن روحانی بازخوانی فرمایند، درست وقتی که در کابینه ایشان که قرار بود داس به دست نگیرند، در گستردهترین روند عزل و نصب تاریخ، متجاوز از 2600 مدیر کلان (بخوانید لااقل 10000 مدیر کلان و جزء) عزل میشود.
5. «دانشگاه باید برای ملت و کشورمان باشد و نه خدای ناکرده ”دانشکاه" باشد و ما باید دانشگاه را مرکز علم، تحقیق و پرورش قرار دهیم»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.
6. «این به معنای این نیست که دانشگاه مرکز حزب و جناحی باشد. هیچکس حق ندارد با پول بیتالمال برای تبلیغ یک حزب یا یک جناح در دانشگاه کار کند»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.
7. «تمام سخنرانیها، تمام نوشتهها، تمام مقالات به دنبال یک نقطه ضعف است و با ذرهبین آن را بزرگ و بزرگتر میکنند»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.
8. «دانشجوی ما باید دانشجوی مسؤول، جامعهپذیر و آگاه باشد. تنها کافی نیست که از هندسه، فیزیک و شیمی، فیزیولوژی و چارچوبهای علمی با خبر باشد. باید از منافع ملی نیز دانشجو با خبر باشد. باید از بدخواهان داخلی و خارجی با خبر باشد. باید از مصالح ملی با خبر باشد و دنیا را بشناسد»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.
9. «حتماً بعضی از گزارشاتی که به دست ما میرسد نادرست است. من که باور نمیکنم کسی در سمتی باشد و جایگاهی داشته باشد و به عنوان معلم، مدرس، استاد بین دانشجویان فرق بگذارد که بگوید این دانشجو از آن جناح است و آن دانشجو از این جناح»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.
10. «دانشگاه باید منتقد باشد. دانشگاه باید اظهارنظر کند. دانشگاه باید کمک کند. دانشگاه باید راهحل ارائه دهد»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.
11. «ما میخواهیم دانشگاه جهانی بیندیشد، جهانی فکر کند، جهانی تحقیق کند، اما، ملی و محلی عمل کند»؛ شاید عالیجناب رضا فرجی دانا و همقطاران اصلاحطلب گوش دارند.