به گزارش خبرنگار حوزه سینما
باشگاه خبرنگاران؛ سیزده فیلم کنجاوی برانگیزی بود، آنهم به خاطر نام آشنای کارگردانش "هومن سیدی" که بازیگر محبوبی است و قبل از اینکه "سیزده" را بسازد او را به خاطر "آفریقا" در کسوت کارگردانی به خوبی شناختهایم.
"آفریقا" عالی نبود اما فراتر از انتظار بود و همین باعث موجسازی آن شد.
این اثر شاید تنها کار ویدئویی این سالها به حساب میآمد که حتی ماهنامههای تخصصی سینما راجعبه آن نقدهای مفصلی نوشتهاند اما "سیزده" نه تنها فروتر از انتظارها بود بلکه عقبگرد ناامید کننده در کارنامه سیدی به حساب میآید.
این فیلم میخواهد هوا و هوسهای یک نوجوان سیزده ساله را نشان دهد که پدرو مادر او در حال جدا شدن از هم هستند.
این پسرک که "بمانی" نام دارد و در این فیلم به شکل خیلی منفوری نمایش داده میشود با چند نفر از اراذل و اوباش محله که حداقل دو برابر او سن و سال دارند دمخور شده و ماحصل این رفاقت اتفاقات خیلی ناگواری است که در انتهای فیلم میافتد.
این اتفاقات باعث رستگاری خانواده بمانیِ منفور و به جای آنها قربانی شدن تمام اراذل و اوباش دوستداشتنی فیلم میشود.
این پایان بندی خیلی ناجور است اما باید گفت، شخصیتهای قصه از اول هم درست تعریف نشده بودند طوری که حتی اگر برعکس آنچه دیدیم اتفاق میافتاد یعنی بمانی و خانوادهاش نابود میشدند و سرنوشت اراذل قصه به رستگاری میپیوست، بازهم ایدهآل فیلم زیر سوال نمیرفت چون از ابتدا یک منطق ایدهآل در اثر وجود نداشت.
بیایید یک نگاه کلی به این شخصیتهای تعریف نشده بیاندازیم؛ انگار سعی شده اراذل و اوباش این فیلم بیشتر از اینکه اراذل و اوباش باشند، آدمهای جذاب و بانمکی از آب دربیایند.
شخصیت آنها غلو شده فیلمهای "راچ یومنتری" آمریکایی و یا حتی کلیپهای رپ ایرانی است نه شخصیتهایی برآمده از اجتماع.
بمانی پسربچهای عقدهای و روانی و حال بهم زن است و بازیگر آن هم به شکلی شدیدا، مخاطب خالی کن و بیرون زده بازی میکند.
پدر و مادر بمانی هم جنس همان پدر و مادرهای کلیشهای در سینمای 20 سال پیش خودمان است، یعنی پدر و مادرهایی که خیلی کار میکنند و به بچهها نمیرسند و ما از این توضیح چند کلمهای حتی یک سانتیمتر هم در آنها عمیقتر نمیشویم.
فیلم "سیزده" قصه ندارد بلکه سناریوی آن تشکیل شده است از خرده ماجراهایی که بهانههایی جور میکنند برای رقصیدن، دعوا کردن، متلکهای بامزه انداختن و خلاصه همه چیزهای سینمایی جذاب که "هومن سیدی" دوست داشته به هر بهانهای سراغشان برود.
باید امیدوار بود که بعد از ساخته شدن این فیلم تمام خواستههای کارگردان آن اطفاء شده باشد و او لااقل بتواند فیلم بعدیاش را معقولتر بسازد.
میلاد جلیل زادهانتهای پیام/ اس