سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گپی با "کرانچار" در حساس ترین روزهای لیگ

اگر در تمام این سال‌ها چند مربی صاحب سبک خارجی قدم به فوتبال ایران گذاشته باشند، قطعا یکی از بهترین‌های آنها زلاتکو کرانچار است؛ مرد کرواتی که نقطه درخشان کارنامه‌اش، سرمربیگری تیم ملی کرواسی در جام جهانی 2006 است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، روزهای اولی که به تهران آمد به کرانیکار معروف بود. عباس انصاری فرد، مدیرعامل وقت پرسپولیس او را آورد تا این تیم را دوباره به اوج برگرداند. قرارداد دو ساله کرانچار هم نشان از این داشت که او با برنامه به فوتبال ایران آمده است.

 با این حال فقط دو ماه از حضورش در پرسپولیس گذشته بود که فهمید قواعد بازی در ایران، با آن چیزی که قبلا تجربه کرده فرق دارد. پرسپولیس با آنکه خوب نتیجه می‌گرفت به یکباره با تغییرات مدیریتی مواجه شد. رفتن انصاری فرد و آمدن حبیب کاشانی، پیش زمینه‌ای شد برای این‌که کرانچار، فقط چهار ماه پس از نشستن روی نیمکت پرسپولیس، از این تیم کنار گذاشته شود تا در روزی که تصاویرش هنوز در ذهن خیلی‌ها پررنگ است در کنار علی دایی بایستد و شاهد مراسم تودیع خود و معارفه سرمربی جدید پرسپولیس باشد.

دایی هرچند برای قرمزها چهره‌ای محبوب به شمار می‌رود، اما کرانچار در همین چهار سال با کارنامه اش ثابت کرد، برکناری او یکی از تاریک ترین تصمیمات مدیریتی باشگاه پرسپولیس بود. او پس از جدایی از جمع قرمزها، برای یک سال و نیم هدایت تیم ملی مونته‌نگرو را برعهده گرفت و بعد هم به سپاهان آمد تا با این تیم در فوتبال ایران بزرگی کند. قهرمانی در لیگ یازدهم و بردن جام حذفی در فصل گذشته که با شکست دادن دو تیم استقلال و پرسپولیس در نیمه نهایی و فینال به دست آمد، کافی بود تا نام کرانچار برای پرسپولیسی‌ها به یک افسوس تبدیل شود.

کرانچار و سپاهان امسال هم مدعی قهرمانی در لیگ برتر هستند؛ آن‌هم در شرایطی که پرسپولیس با دایی هفته‌های بحران زده‌ای را سپری می‌کند. در آستانه بازی حساس پرسپولیس و سپاهان در هفته بیست و پنجم لیگ برتر سراغ این مربی کروات رفتیم تا با او درباره سپاهان، پرسپولیس و تیم ملی و جام جهانی صحبت کنیم. قبل از پرداختن به این مصاحبه یک تشکر ویژه هم از رضا چلنگر، مترجم دوست داشتنی فوتبال ایران داریم که به ما در گفت‌وگو با کرانچار کمک کرد.

قبل از هر چیز درباره به عملکرد سپاهان در لیگ سیزدهم صحبت کنید.

در مجموع تا اینجای کار باید از عملکرد تیمم ابراز رضایت کنم. ما در نیم‌فصل اول خیلی خوب نبودیم، اما در نیم‌فصل دوم با توجه به این که بازیکنان جوان متعددی بودند که توانستند خودشان را در ترکیب اصلی تیم مطرح کنند، نتایج خوبی به دست آوردیم. اگر بخواهم دقیق‌تر به شما بگویم ما در این نیم‌فصل فعلا فقط دو اشتباه داشتیم؛ یکی با فجر سپاسی در شیراز و دیگری با ملوان در اصفهان. بجز این دو بازی که به لحاظ نتیجه یاس‌آور ظاهر شدیم در دیگر بازی‌ها مطابق انتظار بودیم و با جمع‌آوری امتیازات مورد نظر توانستیم به کورس قهرمانی اضافه شویم.

فکر می‌کنم بزرگ‌ترین سورپرایز شما در هفته‌های اخیر مهدی شریفی بوده است؛ بازیکنی با 22 سال سن که از هفته نوزدهم در ترکیب اصلی قرار گرفت و در شش بازی متوالی هفت گل ارزشمند برای سپاهان به ثمررساند... .

برای من سورپرایز نبود! شریفی با توجه به استعدادی که داشت توانست از آکادمی باشگاه سپاهان خود را به ترکیب اصلی تیم بزرگسالان اضافه کند. او انگیزه فراوانی داشت برای این که کیفیت بارز خود را به ما و دیگران نشان دهد و حالا هم نتیجه همین تلاش و انگیزه بالا را دریافت می‌کند. شریفی در هفته‌های متمادی درست همان طور تمرین کرد که مربیان از او خواسته بودند. از اینجا به بعد هم وظیفه من به عنوان مربی در قبال او و دیگر بازیکنان جوان تیم این است که آنها را در همین سطح نگه دارم و اجازه ندهم بیش از حد بال دربیاورند و پرواز کنند.

ولی من معتقدم مهدی شریفی برای زلاتکو کرانچار هم باید یک سورپرایز باشد، چون اگر نبود سپاهان در این شش بازی اخیر چه امتیازات با ارزشی را از دست می‌داد... .

بله! از این نظر که او در شش بازی موفق شده شش گل برای ما بزند، می‌تواند بزرگ‌ترین سورپرایز ممکن باشد ولی کیفیت بازی او برای من به ‌هیچ عنوان تعجب‌آور نیست. هم او، هم بازیکنانی مانند علی کریمی، امیرحسین کریمی، محمدحسین مرادمند و امین جهان‌عالیان همگی جوانانی بودند که بالاخره یک روز باید کیفیت بازی خود را به معرض نمایش می‌گذاشتند. تنها پرسش ابهام‌برانگیز این بود که این روز برای تک‌تک آنها چه زمان فرا خواهد رسید؟ خوشبختانه در نیم‌فصل دوم بازیکنان باتجربه‌ای همچون رحمان احمدی، هادی عقیلی، احسان حاج‌صفی، علی حمودی، شجاع خلیل‌زاده و حتی امید ابراهیمی به کمک این بازیکنان جوان آمدند و بخوبی توانستند نقش هماهنگ‌کننده را ایفا کنند تا تفکرات تاکتیکی مربیان به واسطه آنها به بازیکنان جوان دیکته شود. من معتقدم سپاهان باید این روند بازیکن‌سازی را ادامه دهد. چنین تفکراتی اگر ادامه داشته باشد بدون شک آینده سپاهان از شرایط کنونی این تیم بهتر هم خواهد بود.

در مجموعه بازیکنان جوان سپاهان یعقوب کریمی هم هست؛ کسی که از او به عنوان پدیده لیگ دوازدهم یاد می‌شد. چرا چنین بازیکن مستعدی نتوانسته خودش را در چارچوب تفکرات شما جا بیندازد؟

فرق کریمی با دیگر بازیکنان جوان سپاهان این است که او به واسطه بازی‌های خوبش در فصل گذشته حتی به تیم ملی هم دعوت شده و از جایگاه خوبی برخوردار بود. با این حال او هنوز نتوانسته استعداد واقعی خودش را بروز دهد و این برای من هم جای سوال دارد. البته می‌پذیرم که یعقوب با توجه با آسیب‌دیدگی‌هایش یک مقدار بدشانس هم بود. با این حال امیدوارم در بازی‌های آینده بتواند در نتایج تیم تاثیرگذار باشد.

سپاهان در لیگ سیزدهم با نوسانات زیادی همراه بود. شما دو بازی نخست را بردید، اما از هفته سوم تا هشتم فقط یک برد داشتید. دوباره در سه بازی متوالی پیروز شدید، اما هفت هفته متوالی از راه رسید که حتی یک بار هم طعم پیروزی را نچشیدید. بعد هم پنج پیروزی در شش بازی اخیر که کمک کرد امتیازات از دست رفته قبلی جبران شود. در خلال این بالا و پایین‌ها حتی در دو مرحله شایعه برکناری شما هم سر زبان‌ها افتاد... چرا اینقدر پرنوسان بودید؟

اصلی‌ترین دلیل این است که ما در نیمه‌های اردوی پیش‌فصل‌مان توانستیم تیم را جمع کنیم. آن هم در شرایطی که مجتبی جباری و آرش افشین هم شرایط خوبی نداشتند. افشین آسیب‌دیدگی داشت و جباری هم در فکر بازگشت به تهران بود. تنها انگیزه آنها از حضور در سپاهان این بود که از تیم‌های قبلی خودشان جدا شوند، اما فراموش کرده بودند که برای بازی در تیم جدید هم باید باانگیزه بود. در همین اوضاع محرم نویدکیا و جواهیر سوکای هم مصدوم شدند. همین‌ها کافی است یک تیم لیگ را با اختلال شروع کند. به همه این موارد ضعف در گلزنی را هم باید اضافه کرد. محمد غلامی لیگ را عالی شروع کرد، اما به یکباره افت کرد. ما در هفت بازی متوالی، در حالی شش بار مساوی کردیم که تیم برتر زمین بودیم، اما نتوانستیم از این برتری‌ها با به ثمر رساندن گل استفاده کنیم. در مجموع ما در سیر تمریناتی که داشتیم پرنوسان نبودیم، اما در نتیجه‌گیری نوسانات زیادی داشتیم. با این حال الان باید خوشحال باشیم که روند مثبتی را در پیش گرفته‌ایم.

آیا در شش هفته باقی مانده، باید منتظر یک نوسان دیگر بود یا این روند مثبت تا پایان ادامه خواهد داشت؟

نه! الان دیگر وقت کسب نتایج پرنوسان نیست. نتایج خوبی که در چند هفته اخیر کسب کرده‌ایم اعتماد به نفس و انگیزه بازیکنان را به شکل قابل ملاحظه‌ای بالا آورده است. انتظار من این است که تیم سپاهان با توجه به کیفیت بازیکنانش تا انتهای فصل در کورس قهرمانی باقی بماند.

خیلی از هواداران استقلال و پرسپولیس هم درباره نتایج سپاهان در هفته‌های باقیمانده، همچون شما فکر می‌کنند. استدلالشان هم بازی‌های نسبتا آسان‌تر تیم شما در این چند هفته است... .

من به هیچ وجه این حرف را قبول ندارم و معتقدم در هفته‌های پایانی هیچ بازی آسانی وجود ندارد. به نتایج سپاهان نگاه کنید. ما در بازی‌هایی امتیاز از دست دادیم که همه فکر می‌کردند بازی‌های آسانی هستند. بازی با فجر سپاسی در شیراز، بازی با راه‌آهن در اصفهان، بازی با ذوب‌آهنی که بحران‌زده بود و همین طور بازی با تیم‌های مس، ملوان و گسترش فولاد در اصفهان. شاید باورش سخت باشد، اما ما از همه این بازی‌ها که جز یکی بقیه در فولادشهر برگزار شد فقط سه امتیاز کسب کردیم. در رقابت‌های لیگ شما وقتی بازی‌های بزرگ را می‌برید باید جشن بگیرید، اما در پایان تیمی قهرمان می‌شود که در مقابل تیم‌های ضعیف‌تر بیشترین امتیاز را کسب کرده باشد.

خیلی‌ها لیگ سیزدهم را لیگ متوسط‌ها نامیده‌اند. شما هم این فرضیه را قبول دارید یا معتقدید لیگ امسال از ادوار گذشته لیگ یا حداقل همین چند سال اخیر باکیفیت‌تر است؟

تفاوت عمده لیگ امسال با سال‌های گذشته، در کاهش تعداد تیم‌های آن است، اما از نظر من این کاهش باعث نشده کیفیت آن پایین بیاید. سال گذشته پنج تیم برای قهرمانی می‌جنگیدند و پنج تیم هم در انتهای جدول تلاش می‌کردند تا سقوط نکنند. امسال هم دقیقا همین شرایط بر رقابت‌ها حاکم است. در مجموع برای من هر سه فصلی که در لیگ ایران حضور داشتم فوق‌العاده پرجاذبه بوده است. به هیچ وجه هم موافق نیستم با کسانی که می‌خواهند القا کنند که لیگ ایران، یک لیگ بی‌کیفیت است.

ظاهرا یکی از این افراد کارلوس کرش است؛ کسی که لیگ ایران را خوب نگاه نمی‌کند یا اگر هم نگاه می‌کند ترجیح می‌دهد انتخاب‌هایش، بیشتر از بازیکنان خارج از ایران باشد... .

من به عنوان سرمربی سپاهان یکی از منتقدان سرمربی تیم ملی هستم، زیرا او در این دو سال فقط بازی‌هایی را از سپاهان تماشا کرده که حریفان ما استقلال و پرسپولیس بودند. او باید همه بازی‌ها را ببینید نه فقط به تماشای دربی‌ها بنشیند. این وظیفه سرمربی تیم ملی است. من خودم در دو نوبت در تیم‌های ملی کرواسی و مونته‌نگرو حضور داشتم و خوب می‌دانم یک سرمربی چگونه باید همه بازی‌های لیگ را زیر نظر بگیرد.

اتفاقا پرسش من هم همین است. شما دو سال در تیم ملی کرواسی سرمربی بودید و یک سال و نیم هم در تیم ملی مونته‌نگرو. تا چه حد موافقید که سرمربی تیم ملی مواردی چون اتمام زودهنگام رقابت‌های لیگ، برگزاری سریع رقابت‌های جام حذفی یا تحت فشار قرار دادن باشگاه‌ها برای واگذاری بازیکنان ملی‌پوش خود، همچون کارلوس کرش رفتار کند؟

من چنین رفتاری را نمی‌پذیرم. سرمربی تیم ملی باید با توجه به روزهای فیفا از ابتدای سال برای تیم ملی برنامه‌ریزی کند، نه این که برای اجرای برنامه‌هایش به دنبال تعطیل کردن رقابت‌های باشگاهی باشد. متاسفانه این اتفاق نه پارسال و نه امسال رخ نداد و ما شاهد وقفه‌های بیش از اندازه در رقابت‌های لیگ بودیم. نمی‌فهمم چرا الان باید لیگ فوتبال ایران به هر قیمتی در روز بیستم فروردین به پایان برسد. همه لیگ‌های باکیفیت دنیا بین روزهای بیستم تا سی‌ام اردیبهشت تمام می‌شوند و به فاصله سه هفته پس از آن، تیم‌های ملی آماده می‌شوند تا در جام جهانی حضور پیدا کنند. این یک اصل است که بازیکنان ملی‌پوش فقط با حضور در رقابت‌های باشگاهی باکیفیت می‌توانند خودشان را در سطح ایده‌آل نگه دارند، اما اینجا در ایران سرمربی تیم ملی می‌خواهد بازیکنان ملی‌پوش را از حضور در لیگ قهرمانان آسیا محروم کند تا دو ماه تمام فقط در اردوهای تیم ملی باشند. مرا ببخشید، اما باید بگویم در این دو سال گذشته هیچ استمراری در برنامه‌های تیم ملی ایران ندیدم.

شما از کیفیت مطلوب لیگ ایران می‌گویید، اما کرش معتقد است فوتبال ایران طی 40 سال گذشته همواره در یک مسیر حرکت کرده و هیچ پیشرفتی نداشته است. این گونه اظهارنظرها تا چه حد با واقعیت منطبق است؟

من با این نظر هم مخالفم. فوتبال ایران از سال 1998 تاکنون سه بار به جام جهانی صعود کرده است؛ این یعنی فوتبال شما در سه مقطع مختلف پیشرفت خود را تکرار کرده است. کشورهای زیادی هستند که چنین استمراری در آنها وجود نداشته است. من معتقدم تمرکز بسیار بزرگی از بازیکنان مستعد در ایران وجود دارد. به همین جام جهانی زیر 17 سال که چند ماه پیش در امارات برگزار شد نگاه کنید که چطور تیم ایران توانست پابه‌پای تیم‌های مطرحی مانند آرژانتین بازی کند. از همان تیم دو بازیکن در ترکیب سپاهان حضور دارند. فولاد هم بازیکنان جوان و خوبی را در آکادمی خود تربیت می‌کند. فقط کافی است این استعدادها بخوبی شناسایی شوند تا در آینده شاهد پیشرفت بیشتر فوتبال ایران باشیم.

سپاهان بازیکنان تاثیرگذاری زیادی در ترکیب خود دارد؛ افرادی همچون رحمان احمدی، هادی عقیلی، شجاع خلیل‌زاده، احسان حاج‌صفی، علی حمودی، حسین پاپی و امید ابراهیمی، اما جز رحمان که به دلیل اختلاف‌نظر سیدمهدی رحمتی و کارلوس کرش، در حساس‌ترین مقطع جای ثابتی در ترکیب اصلی تیم ملی پیدا کرد، دیگر نفرات زیاد مورد توجه نیستند. دلیل این موضوع را در چه می‌بینید؟

به نظر من همه این بازیکنان از ظرفیت‌های ملی برخوردار هستند و سرمربی تیم ملی در مورد آنها اشتباه می‌کند. البته هرکس صاحب افکار خودش است، اما اینها نفراتی هستند که در جام جهانی می‌توانند برای تیم ملی ایران تاثیرگذار باشند.

انتقادهای دیگری هم به سرمربی پرتغالی تیم ملی وارد است؛ این که مثلا چرا در شرایطی که از بازی‌های تدارکاتی خبری نیست، کرش براحتی پیشنهاد تیم بزرگی چون روسیه را به این بهانه که ایران باید با تیم‌هایی شبیه نیجریه یا بوسنی بازی کند رد می‌کند. فوتبالدوستان ایرانی حق دارند از چنین تصمیماتی ناراحت باشند.

قبل از هر چیز همه ما باید از نتایجی که کرش در تیم ملی کسب کرد راضی باشیم. راهیابی به جام جهانی در شرایطی که خیلی‌ها می‌گفتند این تیم حتی شانسی برای سوم شدن هم ندارد کار ارزشمندی بود. بابت این صعود باید به کرش و همکارانش در کادر فنی تیم ملی تبریک گفت، اما در بحث تدارک تیم برای حضور در جام جهانی باید برگزاری بازی‌های دوستانه در اولویت باشد تا متوجه شویم که در کجای مسیر قرار گرفته‌ایم. چرا نباید به مصاف تیم‌های بزرگی چون آلمان، ایتالیا، برزیل و روسیه برویم؟ ما باید با تیم‌های بزرگ بازی کنیم تا بهتر متوجه ظرفیت‌های تیم خودمان شویم. نمی‌توان بدون آماده‌سازی مناسب به جام جهانی رفت. در این راه نباید از باختن به تیم‌های بزرگ ترسید. اگر چنین ترسی وجود داشته باشد چطور می‌توان از مرحله گروهی صعود کرد. اگر به چیزی بیش از حضور در جام جهانی فکر می‌کنیم باید به بازی با تیم‌های بزرگ تن بدهیم. باید از روزهای فیفا کمال استفاده را کرد. در شرایطی که ایران در مذاکره با 1+5 هم توانسته به توافقات چشمگیری دست پیدا کند چرا نباید از این فضا برای برگزاری بازی‌های دوستانه خوب استفاده کرد. در این نقطه من با کرش موافق نیستم. بازی‌های تدارکاتی برای همین است و هیچ کس هم حق ندارد ناراحت شود اگر تیم ملی در بازی با تیم‌های بزرگ با شکست‌های سنگین مواجه شود.

به لیگ برگردیم... در فاصله شش هفته تا پایان لیگ سیزدهم، بدون در نظر گرفتن سپاهان، شانس کدام یک از دیگر تیم‌های مدعی را برای کسب عنوان قهرمانی بیشتر از سایرین می‌دانید؛ استقلال، پرسپولیس، فولاد، نفت یا تراکتورسازی؟

به نظر من فولاد خوزستان. آنها تیمی باکیفیت هستند و اگر بتوانند در بازی‌های مستقیمی که با استقلال و تراکتورسازی دارند پیروز شوند، بدون شک شانس اول قهرمانی خواهند بود.

چقدر برای سپاهان شانس قهرمانی قائل هستید؟

نمی‌توانم با اطمینان بگویم که قهرمان می‌شویم ولی جاه‌طلبی‌هایی در من و بازیکنانم وجود دارد که ما را به کسب این عنوان امیدوار می‌کند.

در شش بازی آینده چند امتیاز برای سپاهان در نظر گرفته‌اید؟

من برای شش هفته باقی مانده فقط یک اشتباه برای تیمم در نظر گرفته‌ام. به عبارتی فکر می‌کنم باید 15 امتیاز دیگر کسب کنیم تا بدون توجه به نتایج دیگر تیم‌ها بتوانیم در کورس قهرمانی باقی بمانیم. اگر تمرکز لازم را داشته باشیم می‌توانیم حداکثر امتیازات را کسب کنیم. البته در این میان بازی خیلی مهمی با پرسپولیس داریم که تعیین‌کننده است. اگر در این بازی نبازیم و برنده شویم همچنان امیدوار باقی خواهیم ماند که در کورس بمانیم. ما کار خودمان را انجام می‌دهیم، اما نگاهی هم به نتایج رقیبان‌مان در صدر جدول داریم و امیدواریم آنها هم امتیاز از دست بدهند.

برای پرسپولیس هم شانس قهرمانی قائل هستید؟

همه چیز درباره این تیم به نتیجه بازی جمعه بستگی دارد. اگر پرسپولیسی‌ها بتوانند این بازی را ببرند دوباره به جمع مدعیان اضافه خواهند شد، اما اگر بازی با برتری ما یا مساوی تمام شود کار این تیم برای عبور از چهار تیم بالای جدول خیلی دشوار خواهد بود.

این پرسش را به این دلیل پرسیدم که کرانچار یک حسرت بزرگ برای هواداران پرسپولیس است. زیرا بلافاصله پس از جدایی از این تیم، با سپاهان به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کرد. هنوز هم خیلی‌ها نمی‌دانند چرا کرانچار در پرسپولیس موفق نبود... .

مسئولان پرسپولیس صبور نبودند، فقط همین. ما در رقابت‌های لیگ در رده سوم بودیم و در جام حذفی هم تا نیمه‌نهایی پیش رفته بودیم، اما برای کسب عناوین بهتر صبر و تحمل وجود نداشت. سپاهان این امکان را برای من فراهم کرد تا بتوانیم به اهداف مشترکی که ترسیم کرده بودیم، برسیم.

دوست دارید یک بار دیگر فرصت مربیگری در پرسپولیس را تجربه کنید؟

قبل از پاسخ دادن به این پرسش می‌خواهم به یکی از اتفاقات آن فصل اشاره کنم. ما شش امتیاز از سپاهان عقب بودیم که در بازی مستقیم با این تیم دو بر یک شکست خوردیم. پرسپولیسی‌ها آن بازی را که در هوای برفی فولادشهر انجام شد خوب به خاطر دارند. ما ده نفره بودیم، اما پس از زدن گل مساوی یک پنالتی را از سوی عادل کلاه‌کج از دست دادیم. در دقایق پایانی هم یک پنالتی دیگر توسط هادی نوروزی از دست رفت تا آن بازی با برتری دو بر یک سپاهان تمام شود. آن شکست شانس ما را برای نزدیک شدن به صدر جدول و قهرمانی کاهش داد، اما ما می‌توانستیم با بردن یک تیم دسته دومی خیلی راحت به فینال جام حذفی برویم و قهرمان شویم. با این حال مدیریت باشگاه به دنبال تصمیمی بود که بتواند به‌واسطه آن هواداران و رسانه‌ها را راضی نگه دارد. به همین دلیل اقدام به تغییر سرمربی کردند که البته در حرفه ما امری کاملا طبیعی است. حبیب کاشانی، علی دایی را که از اسطوره‌های فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس است جایگزین من کرد و من هم بدون کوچک‌ترین اعتراضی از جمع بازیکنان جدا شدم. مطمئن باشید اگر در آن مقطع صبوری وجود داشت من هم مثل دایی پرسپولیس را قهرمان جام حذفی می‌کردم و برای فصل بعد با توجه به تجربیاتم می‌توانستم این تیم را به یکی از مدعیان اصلی قهرمانی تبدیل کنم.

حالا می‌خواهم پرسشم را دوباره تکرار کنم. آیا دوست دارید بار دیگر در پرسپولیس مربیگری کنید؟

این را فقط خدا می‌داند. البته اگر این ظرفیت وجود داشته باشد، چراکه نه!

بعد از قهرمانی در لیگ و جام حذفی همراه با سپاهان، کرانچار در فوتبال ایران به دنبال چه هدفی است؟

مسیر ما مربیان همیشه مبهم است و لحظه‌ها درباره آینده کاری ما تاثیرگذار هستند. الان تمام تمرکزم روی سپاهان است و تلاش می‌کنم این تیم را تا پایان فصل در کورس رقابت برای قهرمانی نگه دارم. پس از آن هم لیگ قهرمانان آسیا را داریم، اما این که برای فصل آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، هیچ کس نمی‌داند. صادقانه می‌گویم با وجود آن اتفاقی که به جدایی من از پرسپولیس منجر شد من خاطرات بسیار شیرینی از این تیم دارم. پرسپولیس به من کمک کرد تا هر چه زودتر بتوانم با شرایط حاکم بر فوتبال ایران آشنا شوم و خودم را بیشتر با این فوتبال درگیر کنم. من بخشی از موفقیت‌هایم در سپاهان را مدیون پرسپولیس هستم.

برای کرانچار کدام اتفاق احتمالی برای فصل آینده هیجان‌انگیزتر است؛ سرمربیگری پرسپولیس، سرمربیگری تیم ملی ایران، سرمربیگری تیم ملی کرواسی یا سرمربیگری تیمی که نیکو کرانچار در آن حضور دارد؟!

(با خنده) چرا سپاهان در میان این گزینه نیست؟ بازیکنان جوان تیم من تازه دارند خود را در فوتبال ایران مطرح می‌کنند.

درست است، اما ماندن در سپاهان شاید به اندازه چهار گزینه پیشنهادی ما، هیجان‌انگیز نباشد. حالا انتخاب شما از میان این گزینه‌ها کدام است؟

(بعد از چند ثانیه فکر کردن) باید اعترف کنم پاسخ دادن به این پرسش واقعا سخت است چون هر چهار گزینه برای من هیجان‌انگیز است. البته انتخاب فعلی من سپاهان است و امیدوارم شرایط به گونه‌ای پیش برود که بتوانم در این تیم باقی بمانم.

برای کرانچار سخت‌ترین روزهای حضورش در سپاهان کدام روزها بودند؟

برمی‌گردم به دو فصل پیش. زمانی که قهرمان ایران شدیم و به جمع هشت تیم برتر آسیا صعود کردیم، اما در فصل نقل و انتقالات نتوانستیم ترکیب اصلی تیم‌مان را حفظ کنیم. رحمان احمدی به سایپا رفت، سیدجلال حسینی و محسن بنگر راهی پرسپولیس شدند، فابیو جانواریو به استقلال بازگشت و برونو سزار هم سر از لیگ امارات درآورد. در ازای همه این بازیکنان ما فقط توانستیم محمدرضا خلعتبری را جذب کنیم. آن تیم اگر دچار گسست نمی‌شد می‌توانست تا فینال آسیا پیشروی کند، اما در یک‌چهارم نهایی مغلوب الهلال شد.

اگر اشتباه نکرده باشم کرانچار در این سال‌ها 101 بار روی نیمکت سپاهان نشسته است. شیرین‌ترین لحظاتی که با این تیم داشتید کدام لحظات بودند؟

آن دو جامی که همراه با سپاهان به دست آوردم برای من شیرین‌ترین لحظات بود. سوای این دو قهرمانی، چیزی که من را راضی می‌کند این است که هر کجا می‌روم مردم ایران با احترام با من برخورد می‌کنند. این بزرگ‌ترین نمره مثبت برای من است.

از پسرت نیکو چه خبر؟

او و هم‌تیمی‌هایش در تیم کوئینزپارک رنچرز این روزها تلاش می‌کنند تا به لیگ برتر انگلیس صعود کنند. خوشبختانه نیکو آسیب‌دیدگی را پشت‌سر گذاشته و این روزها در ترکیب اصلی تیمش بازی‌های خوبی را انجام می‌دهد.

کرانچار کوچک شانس حضور در جام جهانی را هم دارد؟

خیلی زیاد. او یکی از بهترین بازیکنان این روزهای تیم ملی کرواسی است. فقط باید امیدوار باشد در چند ماه باقیمانده تا جام جهانی که خیلی هم روزهای سرنوشت‌سازی هستند یک مصدومیت جدید از راه نرسد.

درباره مقایسه کرواسی 2006 و 2014 چه نظری دارید. تیمی که خود شما سرمربی آن بودید بهتر بود یا تیم کنونی قوی‌تر است؟

آن زمان ما تیم باتجربه‌تری داشتیم، اما الان چند بازیکن جوان در ترکیب اصلی حضور دارند. به همین دلیل از نظر من تیم سال 2006 از تیم کنونی قوی‌تر است. البته این را هم باید بگویم که تیم 2014 از تیمی که من سرمربی آن بودم، آینده‌دارتر است. بازیکنان جوان تیم ملی کرواسی مسلما بعد از جام جهانی حرف‌های زیادی برای گفتن خواهند داشت و می‌توانند در مقدماتی یورو 2016 کیفیت واقعی خود را به نمایش بگذارند.

جام جهانی را برای دو تیم ایران و کرواسی چطور ارزیابی می‌کنید؟

هر دو تیم ملی برای آن که بتوانند از مرحله گروهی صعود کنند کار دشواری پیش رو دارند. همه گروه‌ها سخت است، آنجا حریف آسانی وجود ندارد که از پیش بازنده باشد. باید بپذیریم که فوتبال متحول شده و حتی تیم‌های کوچک هم این روزها برای پیشرفت بیشتر، سرمایه‌گذاری‌های خوبی انجام می‌دهند. برزیل برای همه بازیکنانی که به جام جهانی می‌روند یک نمایشگاه جهانی است و می‌تواند درهای جدیدی را به روی بسیاری از آنها باز کند. با این حال من معتقدم هر دو تیم ایران و کرواسی شانس صعود دارند.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.