سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چند تأمل درباره فرزندآوری

خداوند فرموده وقتی انسانی را می‌آفریند، روزی‌‌اش هم با اوست. مبانی دینی ما این را می‌گوید. ما باید خوشبینانه به قضیه نگاه کنیم. اصلاً خود زاد و ولد و افزایش جمعیت،‌ مسائل روزی را هماهنگ می‌کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، بحث «رشد جمعیت» و «کنترل جمعیت» دو مقوله‌ی اساسی است که امروزه در مسائل اقتصادی و اجتماعی ما مورد توجه است. مؤلفه‌ی اصلی‌ توسعه‌ی هر کشوری، جمعیت آن است. در هر کشوری اگر جمعیتش متعادل باشد، برنامه‌ریزی برای توسعه و تحقق شاخص‌های پیشرفت و رفاه آن راحت‌تر است. محور توسعه هم در کشورها معمولاً جمعیت جوان، پویا، بالنده و اهل کار و خلاقیت است و معمولاً این‌گونه جوامع، سرزنده و پویا هستند.

اما کشورهایی که رشد جمعیت منفی دارند، یعنی زاد و ولد در آنها کمتر از مرگ و میر است، اصطلاحاً می‌گویند که جمعیتشان رو به پیری و سالمندی می‌رود. مثل کشور آلمان که زاد و ولد در آن‌ کم است و رشد جمعیتش منفی است و لذا مشکلات عدیده‌ای در مورد جمعیت سالم این کشور به وجود آمده است. متقابلاً جمعیت جوان چند سال گذشته‌ی کشور ما یک فرصت بسیار خوبی بود که متأسفانه با عدم برنامه‌ریزی و جهت‌دهی لازم، این فرصت را به‌مثابه یک تهدید قلمداد کردند.

باید منتظر پدیده‌ی «سالمندی» باشیم

اگر کشوری بخواهد به توسعه‌ی متوازن برسد، هِرم جمعیتی‌اش باید توزیع متناسبی داشته باشد. می‌گویند اگر 40 درصد از کل جمعیت کشوری، تولیدکننده و جوان باشند، آن جامعه زنده و مولّد است. اما اگر این ترکیب به هم بخورد، لازم است که برنامه‌ریزی‌های کشور را هم با انعطاف‌پذیری لازم، بر اساس همان هرم جمعیتی تغییر داد. کاهش رشد جمیعت به معنی کاهش زاد و ولد و به معنی کم‌شدن جمعیتِ بین صفر تا 14 ساله در کشور است. پس متأسفانه در چند سال آینده ما باید منتظر پدیده‌ی «سالمندی» باشیم.

منتها بحث این است که ما به‌طور مطلق نمی‌توانیم بگوییم افزایش جمعیت چیز مطلوبی است. افزایش جمعیت تنها اگر با توسعه همراه باشد و زیرساخت‌های کشور نیز درست شود، منجر به رشد مطلوب خواهد شد.من مقایسه می‌کردم ایران را با انگلیس؛ جمعیت انگلیس حدوداً مثل ایران است، ولی مساحت آن کشور به اندازه‌ی خراسان قدیم است. آن‌ها توسعه‌یافته‌اند و ما در حال توسعه هستیم، یعنی بنابراین ما می‌توانیم بگوییم ظرفیت ما خیلی بالاتر از آن‌هاست.

من خودم سر کلاس‌هایم وقتی بحث جمعیتی پیش می‌آید، مقایسه می‌کنم و می‌گویم با توجه به نیروی انسانی و منابع و ظرفیت‌ها و شایستگی‌هایی که در کشورمان داریم، تا 200 میلیون نفر را هم می‌توانیم با شاخص‌های بالای زندگی اداره کنیم. وقتی در مورد جمعیت مطالعه می‌کردم، به صحت فرمایش امام خمینی (رحمه‌الله) برخورد کردم و باور کنید آن‌قدر خوشحال شدم که یکی از شادی‌های زندگی من همین بود.

ایشان فرموده بودند: ما کشوری داریم که می‌توانیم 150 الی 200 میلیون نفر را در آن بهره‌مند سازیم و از زندگی خوبی برخوردار باشیم. ما این ظرفیت را داریم، اما نمی‌خواهیم بی‌گدار به آب بزنیم و تولید مثل بی‌برنامه داشته باشیم. باید 40 درصد از جمعیت ما بین صفر تا 14 سال باشند تا یک جمعیت نرمال داشته باشیم و بشود روی آن برای توسعه‌یافتگی کشور حساب کرد.
مملکت ایران... وسعتش آنقدر است که برای 150 میلیون تا 200 میلیون جمعیت کافی است. یعنی اگر 200 میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی می‌کنند. (امام خمینی رحمه‌الله 1358/2/30)

حساسیت دشمن توهم نیست

من در این زمینه مطالعه کردم. بعضی افراد خیلی بر این مسأله‌ تأکید دارند ‌که دشمنان می‌خواهند جمعیت ایران و مسلمانان کم شود. نمی‌خواهم بگویم این عامل اول است، ولی واقعاً وجود دارد. عبارتی دارد ساموئل هانتینگتون که گفته است: یکی از مشکلات ما در مقابل کشورهای مسلمان، زاد و ولد زیاد در این کشورها است؛ جنبش‌های اجتماعی را آن‌ها به وجود می‌آورند.

ژ بنابراین تا چند سال دیگر که ما کشورهای غربی اُفت جمعیتی خواهیم داشت، این برای ما یک تهدید بزرگ است. او همچنین می‌گوید: تمدن اسلامی تمدنی است که چالش آن تا حدودی متفاوت از دیگر چالش‌هاست، چراکه این تمدن اساساً ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد. بعد ادامه می‌دهد: رشد بالای زاد و ولد که در اکثر کشورهای اسلامی شاهد آن هستیم، این چالش را متفاوت کرده است. امروزه بیش از 20 درصد از جمعیت جهان اسلام را جمعیت بین 15 تا 25 سال تشکیل می‌دهد که این خطر بزرگی برای اهداف غرب به حساب می‌آید.

ژاک شیراک هم گفته بود: اروپا در حال محو شدن است و به‌زودی کشورهای ما خالی می‌شوند. به همین دلیل است که بعضی کشورها مثل کانادا به‌طور جدی روی برنامه‌ی مهاجرت‌پذیری سرمایه‌گذاری کرده‌اند و از زاد و ولد حمایت می‌کنند.

چند کج‌فهمی درباره‌ی فرزندآوری

1. والدین برای خود زندگی کنند نه فرزندان!

یک کج‌فهمی در جامعه‌ی ما به وجود آمده، این است که والدین ما برای فرزندانشان زندگی می‌کنند و نه برای خودشان! این باعث می‌شود که فرزندان بی‌اراده بار بیایند و تقاضاهای بیش از حد بکنند. چرا؟ نه دین، نه روانشناسی و نه علم این شرایط را تأیید نمی‌کند.

شما باید در حد امکانات خود جهیزیه تهیه کنید و حتی اگر امکانش را ندارید، تهیه نکنید. چرا خودتان را به دردسر می‌اندازید؟ ما باید به آن‌چه که داریم، قناعت کنیم. خود این، یک کار فرهنگی است، ولی چون مسئولان ما و دولتی‌های ما و صداوسیمای ما این کارها را می‌کنند، مردم هم یاد می‌گیرند. ساده‌زیستی باید از آن‌جا شروع شود تا به مردم عادی هم برسد.

2. نباید زن‌ها خانه‌نشین شوند اما...

یک بحث دیگری هم وجود دارد که البته نظر شخصی من است. ببینید، در جامعه‌ی ما زن‌ها از پایگاه خودشان خارج شده‌اند. مثلاً می‌گویند زایمان اندام خانم‌ها را به‌هم‌می‌ریزد و زنی که می‌خواهد در جامعه فعالیت کند، نباید تیپش به هم بخورد. این‌گونه عقاید باعث می‌شود زاد و ولد کمتر شود. وقتی خانم‌ها از جایگاه خودشان بیرون آمدند، چنین مشکلاتی هم ایجاد می‌شود. ما نمی‌گوییم خانم‌ها خانه‌نشین بشوند، بلکه باید تعادل ایجاد شود.

3. سهل بگیرید

نکته‌ی دیگر این است که خانواده‌ها باید سهل بگیرند. یک جوان نمی‌تواند هم سربازی برود، هم تحصیلاتش را ارتقا بدهد، هم خانه بخرد، هم کار پیدا کند و هم مهارت‌های زندگی را داشته باشد. خود ازدواج در واقع یک فرایند و یک روندی است که زندگی را می‌سازد.

یعنی افراد پس از ازدواج برای ساختن زندگیشان باید زحمت بکشند و رشد ‌کنند. گاهی من به کسانی که برای مشاوره می‌آیند، می‌گویم اگر یک پسر جوان همه‌ی این خواسته‌های شما را داشته باشد، پس دیگر چه نیازی به زن و همسر دارد؟! آیا اگر او طراوات جسمی و روان‌شناختی داشته باشد، بهتر است یا این‌که ماشین و خانه داشته باشد؟

معروف است که حضرت امام (رحمه‌الله) وقتی برای زوج‌های جوان عقد می‌خواندند، می‌گفتند: «بروید با هم بسازید.» یعنی هم بروید خودتان را بسازید و خودسازی معنوی کنید، هم با هم سازش داشته باشید و هم زندگی را بسازید. جوانانی که با تلاش خودشان همه چیز را فراهم می‌کنند، قدر آن زندگی را بیشتر می‌دانند. لذا با هم بهتر زندگی می‌کنند و عموماً طلاق و جدایی بین ایشان پیش نمی‌آید؛ عاملی که زاد و ولد را می‌آورد پایین.

4. با نظام آفرینش همگام باشیم

یک بحث دیگر این است که زوجین می‌گویند اگر فرزندان ‌ما چندتا باشند، درد سرشان زیادتر است و تربیتشان سخت است و پول نداریم و ...! حال آن‌که در فرهنگ ما این هست که: «هر آن‌کس که دندان دهد نان دهد.» ما باید با نظام آفرینش همگام باشیم.

خداوند فرموده که وقتی انسانی را می‌آفریند، روزی‌‌اش هم با او است. مبانی دینی ما این را می‌گوید. ما باید خوشبینانه به قضیه نگاه کنیم. اصلاً خود زاد و ولد و افزایش جمعیت،‌ مسائل روزی را هماهنگ می‌کند و این‌ها به صورت خودکار همدیگر را پوشش می‌دهد.

خداوند فرموده: شما از ترس فقر فرزندانتان را نکُشید؛ ما روزی شما و آن‌ها را می‌رسانیم.1 یا فرموده: از ترس فقر زوجیت را به تأخیر نیندازید؛ ما از جاهایی به شما می‌دهیم که اصلاً شما نمی‌توانید حساب کنید. ما از فضل خودمان شما را غنی می‌کنیم.2لذا امیدواری، توکل به خداوند متعال و دید مثبت نسبت به نظام آفرینش و جهان هستی باعث می‌شود ما تشویق شویم که از عهده‌ی فرزندان بیشتری بربیاییم و این را باید در جامعه نهادینه کرد.

دکتر فرامرز سهرابی

دانشیار دانشکده‌ی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبای


منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی)



تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.