به گزارش
گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، در زندگي همه ما پيش آمده که هنگام صحبت با شخصي متوجه شويم که به ما دروغ
ميگويد يا به صحت حرفهايي که ميشنويم شک کنيم. در بعضي از موارد اين
دروغ شنيدنها يا شک کردنها چندان اهميتي ندارد اما اگر پاي خانواده در
ميان باشد به خصوص در مواقعي که مقابل همسرتان قرار گرفتهايد اهميت اين
قضيه صدچندان خواهد شد.
فرض کنيد با نامزدتان (فردي که قرار است همسر شما
باشد) روبهرو هستيد و ناگهان در ميان صحبتهايش شک ميکنيد که حرفهايش،
ابراز علاقههايش و قول و قراري که به شما ميدهد حقيقت دارد يا خير. در
اين مواقع چه کاري از دست شما ساخته است؟ ما روشهايي را به شما معرفي
خواهيم کرد تا مچ دروغگوها را باز کنيد. گفتوگوي کوتاهي با عارف لرستاني
در اين زمينه داشتيم که در ادامه ميخوانيد.
از صحنه تئاتر تا مصر
از تکنيک به حس برسيدفرض
کنيد بازيگري قرار است نقش يک پزشک را ايفا کند. وقتي هنرپيشه از قواعد و
قوانين زبان بدن در جهت درست استفاده ميکند در حقيقت يکي از مهمترين اصول
بازيگري را که همان تکنيک است، مورد استفاده قرار داده است. اگر بازيگري
که قرار است در نقش پزشک ظاهر شود ابتدا از تکنيک (ژست) استفاده کند
ناخودآگاه حس پزشک بودن هم در او به وجود خواهد آمد. يا موقعيتي را فرض
کنيد که قرار است هر شب به مدت 2 ماه روي صحنه تئاتر نقشي را بازي کنيد و
هر شب در قسمتي از اين نمايش مجبور هستيد گريه کنيد. مطمئنا دفعاتي پيش
ميآيد که نميتوانيد گريه کنيد. در اين مورد شما بايد از فرم گريه کردن
استفاده کنيد تا در نهايت به حس آن برسد که اين همان باديلنگوئج است.
زبان بدن در کشتيگيريتمام
رفتارهاي ما و برخوردهاي اجتماعي ما همراه باديلنگوئج يا همان زبان بدن
معنا و مفهوم پيدا ميکند. در حقيقت زبان بدن نوعي بازيگري با اعضاي صورت و
بدن است. من در سنين نوجواني کشتي کار ميکردم و کشتي يک ورزش تکنفره
است. در کشتي وقتي قرار است با يک حريف قدرتمند مسابقه بدهيد بايد با شجاعت
وارد ميدان شويد. حريف شما نبايد متوجه ترس در چهرهتان بشود. مشابه اين
قضيه در بازيگري هم وجود دارد و در ابعاد وسيعتر در زندگي اجتماعي ما هم
موثر است.
نکته مهمزبان بدن هم مثل يادگيري زبان فارسي (يا همان
زبان مادري) از ابتداي کودکي به ما آموخته ميشود شايد همه ما دانش
باديلنگوئج را نداشته باشيم اما همگي از آن استفاده ميکنيم.
به زبان انگليسي مسلط نيستمحتي
در زندگي واقعي هم لحظاتي پيش ميآيد که شما مجبور ميشويد براي انتقال
بهتر حرفهايي که ميزنيد از زبان بدن استفاده کنيد. چند وقت پيش من سفري
به مصر داشتم و از آنجا که اصلا به زبان انگليسي مسلط نيستم برقراري ارتباط
با افراد خارجي برايم مشکل بود اما با استفاده از زبان بدن به حدي راحت و
حتي شيرين توانستم با ديگران ارتباط برقرار کنم که نميتوانيد تصور کنيد.
هميشه در زندگيام از باديلنگوئج استفاده کردهام؛ چه در روابط کاري و چه
در روابط خانوادگي و حتي شخصيام بارها و بارها استفاده کردهام.
دانش باديلنگوئجبه
کرات پيش آمده که وارد محيطي شدهام و از برخورد ديگران اين احساس را
داشتهام که بايد با حس طلبکارانه صحبت کنم يا بالعکس بايد حس شاگرد و
استاد را در آنجا رعايت کنم و متواضع برخورد کرد. هر کدام از اين مثالها
صدها بار براي من و شما اتفاق افتاده و تنها راهحل پيش رويمان استفاده از
زبان بدن بوده است. زبان بدن هم مثل يادگيري زبان فارسي (يا همان زبان
مادري) از ابتداي کودکي به ما آموخته ميشود شايد همه ما دانش باديلنگوئج
را نداشته باشيم اما همگي از آن استفاده ميکنيم.
وقتي مطالب غيرواقعي
يا فريبآميز ميبينيم، ميگوييم و ميشنويم اغلب سعي ميکنيم دهان، چشم يا
گوشهايمان را با دست بپوشانيم. کودکان از اين اشارههاي فريبآميز به
وضوح استفاده ميکنند. اگر کودکي دروغ بگويد دهانش را با دست ميپوشاند و
اگر نخواهد به توبيخهاي والدينش گوش دهد، خيلي ساده گوشهايش را با دست
ميگيرد.
1. سرفه کردن يا گرفتن دست جلوي دهانبيشتر مردم سعي
دارند تا اشاره دهان را با سرفهاي مصنوعي پنهان کنند. «همفري بوگارت»
وقتي در نقش گانگستر يا مجرم بازي ميکرد اغلب هنگام صحبت درباره کارهاي
مجرمانه با ديگر گانگسترها يا وقتي که توسط پليس بازجويي ميشد از اين
اشاره استفاده ميکرد تا به طور غيرکلامي نشان دهد که راست نميگويد. اگر
شخصي در حال حرف زدن از اين اشاره استفاده کند نشان دروغگويي است و اگر
هنگام حرف زدن شما دهانش را بپوشاند علامت اين است که فکر ميکند شما داريد
دروغ ميگوييد.
نتيجهگيري: کسي که هنگام دروغ گفتن سرفه ميکند يا با
دستهايش جلوي دهانش را ميگيرد، فردي بدون اعتمادبهنفس است، توجه ديگران
برايش مهم است و زود به اطرافيان وابسته ميشود. او قابل کنترل است در کل
از همسرش توقع زيادي جز محبت کردن ندارد. فردي مهربان و دليل
دروغگفتنهايش جلب رضايت طرف مقابلش است.
نکته مهم: وقتي فردي از اشاره
دست به صورت استفاده ميکند، هميشه به معناي دروغگويي نيست با اين حال
نشان ميدهد آن فرد ممکن است در حال فريب دادن شما باشد.
2. لمس کردن بينيدر
اصل اشاره لمس بيني نوع پيشرفته و پنهاني حفاظ دهان است. امکان دارد شامل
چند مالش آرام در زير بيني يا يک لمس تقريبا سريع و نامحسوس باشد. بعضي از
زنان اين اشاره را با يک ضربه کوچک محتاطانه برگزار ميکنند. توجه داشته
باشيد که اين نوع اشاره و لمس بيني با خاراندن بيني خيلي متفاوت است. اين
اشارهاي که نشان از دروغگويي است تنها يک لمس کوتاه است و نبايد آن را با
خاراندن بيني اشتباه گرفت.
نتيجهگيري: فردي باهوش و بسيار ريزبين است،
قبل از اينکه براي کاري اقدام کند آن را حسابي بررسي ميکند. او داراي حس
ششم بالايي است و خانواده براي او از اهميت ويژهاي برخوردار است و سعي
ميکند هميشه حامي آنها باشد. منطقي فکر ميکند و بيش از اينکه اهل دروغ
گفتن باشد پنهانکار است.
3. مالش چشممردان معمولا چشمانشان را
قاطعانه ميمالند و اگر دروغ بزرگي باشد اغلب به طرف ديگر نگاه ميکنند،
به طور طبيعي به سمت کف اتاق. زنان از حرکت مالش آرام و ملايم در زير چشمان
خود استفاده ميکنند، آنها همچنين با نگاه کردن به سقف از خيرهشدن به
گوينده اجتناب ميورزند.
نتيجهگيري: او سياستمدار خوبي است و ميتواند
در سختترين شرايط منافع خود را حفظ کند. روابط عمومي خوبي دارد و اين
روابط را مديون قدرت رياستي است که ذاتا در وجودش قرار دارد. ميزان
دلبستگياش در حد معمول است و از عشق و عاشقي فرار ميکند، اما اطرافيانش
هيچ وقت متوجه اين قضيه نخواهند شد. نسبت به رعايت نظم در محيط کار و
زندگياش حساس است. کمتر ميخندد و چهرهاش اکثر مواقع جدي است.
نکته مهمعبارت
«دروغ شاخدار گفتن» عبارتي مرسوم است. اين عبارت اشاره به مجموعه حرکات
به هم فشردن دندانها و يک لبخند دروغين دارد که با مالش چشم و روي
برگرداندن ترکيب شده است. بازيگران سينما اين اشاره را براي نمايش نداشتن
صداقت به کار ميبرند
4. خاراندن گردندر اين مورد انگشت اشاره
دستي که با آن مينويسيم زير نرمه گوش را ميخاراند يا امکان دارد يکي از
طرفين گردن را بخاراند. نکته جالب توجه اين است که فرد پنجبار گردن را
ميخاراند. به ندرت خارشها کمتر از پنجبار است و نيز کمتر پيش ميآيد که
بيشتر از پنجبار باشد. اين حرکت اشارهاي است به ترديد يا نداشتن اطمينان و
از ويژگيهاي فردي است که ميگويد، مطمئن نيستم که موافق باشم. بسيار قابل
توجه است که وقتي فردي چيزي شبيه به اين ميگويد: «ميفهمم چه احساسي
داري» زبان کلامي با اين اشاره در تضاد است.
نتيجهگيري: فردي متفکر است
و بيش از آنکه حرف بزند فکر ميکند. اهل مطالعه و به خواندن کتابهاي
فلسفي علاقهمند است. به هر کسي نميتواند اعتماد کند، پنهانکاري براي او
تفنن است و بيشتر اوقات اين کار را براي آزمايش انجام ميدهد. در شرايط
دشوار به راحتي ميتواند داستاني را سر هم کند که اطرافيانش به راحتي آن را
باور کنند. تنهايي را به حضور در جمعهاي شلوغ ترجيح ميدهد.
5. مالش گوشاين
اشاره در واقع اقدامي است از سوي شنونده براي شنيدن حرفهاي بد و متوقف
ساختن صحبتهاي ديگران که با گذاشتن دست در اطراف يا بالاي گوش انجام
ميشود. اين اشاره نوع پيشرفته اشاره پوشاندن هر 2 گوش با دستها که کودکان
هنگام شنيدن توبيخ والدين ميخواهند از شنيدن آن امتناع کنند. ديگر حرکات
مالش گوش شامل مالش پشت گوش؛ کشيدن نرمه گوش يا خم کردن تمام گوش به جلو
براي پوشاندن سوراخ گوش. اين حرکت آخري پيام ميدهد که فرد به اندازه کافي
شنيده است يا ميخواهد حرف بزند.
نتيجهگيري: بسيار حساس، مهربان،
دلسوز و دلرحم است. او زياد ا هل مخالفت کردن نيست و کمي هم در تصميماتش
سست اراده است. به طبيعت علاقهمند است و به خانوادهاش وابستگي دارد و به
خصوص به پدر و مادرش. زندگي آرام و بيدغدغه رادوست دارد و از انجام
کارهايي که ريسک بالايي دارند، خودداري ميکند. او به خورد و خوراکش اهميت
ميدهد و بهترين تفريح برايش، استراحت کردن است.
6. کشيدن يقهتحقيقات
در زمينه اشارههاي بدني دروغگوها نشان داده است که دروغگويي سبب احساس
مورمور در صورت و گردن ميشود و براي برطرف کردن آن مالش يا خارش لازم است.
به نظر منطقي است که چرا برخي هنگام دروغگويي از اشاره کشيدن يقه استفاده
ميکنند و گمان ميرود رفتار ناپسندي دارند. هرگاه شخصي را مشاهده کرديد که
اين حرکت را انجام ميدهد با سؤالاتي مانند «امکان دارد»، «دوباره تکرار
کنيد» يا «امکان دارد اين مسئله را روشنتر بيان کنيد» باعث شويد که او به
اصطلاح دست از فريبکاري بردارد.
نتيجهگيري: ظاهرش با درونش متفاوت
است. به ندرت ميتوانيد متوجه شويد که ناراحت است يا خوشحال و به راحتي
ميتواند احساساتش را پنهان کند. او به لباسهايش اهميت ميدهد و نحوه
لباس پوشيدن همسرش خيلي برايش مهم است، در کل ديگران را با نوع پوشش و
لباسشان مورد قضاوت قرار ميدهد.
نکته: وقتي شخصي عصباني يا نااميد است
احتياج دارد يقهاش را کمي به عقب بکشد تا اجازه دهد جريان هواي تازه و
خنک به اطراف گردنش راه يابد.
7. پلک زدن بيش از حدپلک زدن بيش
از حد از اشارههاي ناخودآگاهي است که در فرد دروغگو پديدار ميشود و اصلا
قابل جلوگيري نيست. فرد با اين اشاره سعي ميکند از تماس چشمي با شما
خودداري کند و به محض اينکه چشمش را به نقطه ديگري بيندازد پلکزدنهاي پي
در پي او متوقف ميشود. هروقت با چنين موردي برخورد کرديد پيشنهاد ميدهيم
که موضوع مورد بحث را عوض کنيد. اگر با اين کار پلکزدنهاي طرف مقابل قطع
شد، مطمئن باشيد که به شما دروغ ميگفته است، اما اگر همچنان ادامه پيدا
کرد دليلي بر دروغگويي او نيست و احتمالا مشکلي فيزيکي برايش پيش آمده است.
نتيجهگيري:
فردي صادق و راستگوست و در معدود مواقعي دروغ ميگويد. کلا انسان مثبتي
است و انرژي مثبتي هم دارد. سرش به کار خودش مشغول است و از دروغ گفتن و
حاشيهسازي فراري است. زندگي آرامي دارد و اين آرامش را با هيچ چيزي عوض
نميکند. بسيار پايبند به سنت و خانواده است. براي حفظ آرامش خانوادهاش
حاضر است آرامش خود را سلب کند. مهربان و دلسوز است و مدافع حقوق حيوانات.
به گلکاري علاقهمند است و زندگي در اطراف شهر را به زندگي شهر ترجيح
ميدهد.
8. اشاره دستاين اشاره اقدامي کاملا خودآگاه است که فرد
براي دور کردن ذهن و حواس شما و باور کردن صحبتهاي دروغي که تحويلتان
ميدهد. اصولا شخصي که با حرکات دست حواستان را پرت ميکند دو هدف عمده
دارد: اولا سعي ميکند حرفهايش را به شما اثبات کند و از نظر روانشناسي
هم اين کار بسيار موثر است. ثانيا وقتي اشارات دست بيش از حد معمول باشد
شنونده بيش از آنکه روي حرفهايي که ميشنود تمرکز کند روي دست و حرکات دست
فرد گوينده تمرکز ميکند. اين روش از جمله روشهايي است که به سختي
ميتوان آن را آزمايش کرد. اما در اين شرايط تنها کاري که از دست شما ساخته
است دقت روي مميک صورت فرد گوينده است و تا جايي که ميتوانيد به بدن و
دستهاي او نگاه نکنيد.
نتيجهگيري: فردي باهوش، زرنگ و پرانرژي است. از
معاشرت با او احساس خوبي خواهيد داشت. زياد اهل سفر نيست اما همسفر خوبي
است ولي به هيچ عنوان شريک کاري خوبي نيست. اگر مشکلي برايتان پيش بيايد
به راحتي ميتوانيد با او مشورت کنيد و مطمئن باشيد که راهحلهاي
خلاقانهاي به شما پيشنهاد ميدهد اما براي حل کردن مشکلاتتان از او کمک
نگيريد. رفيقباز است و از حضور در جمع خيلي لذت ميبرد.
خوردن انواع
شکلات، شيريني و بستني را به خوردن غذا ترجيح ميدهد به موسيقي علاقه خاصي
دارد و به روزترين موسيقيها را دنبال ميکند.
نکته مهم: هنگام فشار و
استرس، فرد انگشتان را در دهان خود قرار ميدهد. اين اشاره اقدامي
ناخودآگاه است که فرد براي بازگشت به امنيت زمان شيرخوارگي خود به کار
ميبرد. در حالي که بيشتر اشارههاي دست بر دهان بيانگر دروغگويي يا فريب
است. اشاره انگشتان به دهان بروز بيروني، احتياجي دروني براي جلب دوباره
اطمينان است. در زمان ظهور اين اشاره، اطمينان و تضمين دادن به فرد ضروري
است.