به گزارش خبرنگار حوزه‌ی سینمای جهان
باشگاه خبرنگاران به نقل از ورایتی؛ اجرای قوی کریستین استوارت در نقش نگهبان تازه‌کار زندان گوانتاناما و کارگردانی توانای پیتر ساتلر، حس تماشاگر فیلم را به زندان گوانتاناما عوض می‌کند.
دوستی فریب‌آمیز سرباز خشن و حساس (استوارت) و مرد خاورمیانه‌ای (پیمان معادی)،کسی که توصیه شده او را زندانی نخوانند، کم کم شکل می‌گیرد. پیتر ساتلر، کارگردان و نویسنده، فیلم را بسیار عالی به تصویر کشیده است.
بیشتر دیالوگ‌های فیلم مربوط به علی (معادی) است و کول(استوارت) ترسیده اما بازهم هم‌صحبتی‌اش را با علی ادامه می‌دهد. علی از پنجره‌ی کوچک سلول با نگهبانش صحبت می‌کند استعاره‌ای از هم‌صحبتی "بره‌ها" (سکوت بره‌ها) دارد، مخصوصا وقتی کول از فرمانده‌اش با عنوان "لکتر" یاد می‌کند. مثل کلاریس استارلینگ (شخصیتی در فیلم" سکوت بره‌ها" با بازی جودی فاستر) سرباز کول زن جوانی که از شهر کوچکی آمده و وقتی زندانی او را دست می‌اندازد و گاهی تحقیرش می‌کند، سعی دارد خونسرد باشد. شباهت استوارت و فاستر قبلا توسط دیوید فینچر، با تصویر کردن این دو در نقش مادر و دختر در فیلم "اتاق وحشت" کشف شده بود و حالا شباهت کلاریس در "سکوت بره‌ها" و کول در "کمپ ایکس ری"، این دو شخصیت را به هم نزدیکتر می‌کند.
شروع فیلم با اخباری است که سال 2001 از تلویزیون پخش می‌شود و تصاویر واژگون شدن برج دو قلو را نشان می‌دهد و بعد تصاویر سه مرد خاورمیانه‌ای که دستگیر شده‌اند و یکی از آنها علی است. نیمه‌ی اول فیلم ساتلر با کارگردانی قوی خود توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند و تصویر استوارت به عنوان یک سرباز عبوس و زمین خورده‌ای که تصمیم می‌گیرد در زندان گوانتاناما هشت سال بعد از واقعه یازده سپتامبر کار کند، بسیار تحسین برانگیز است. متاسفانه فیلم در نگاه اول وعده‌ای از نشان دادن واقعیت‌های زندان مرکزی امریکا به ما می‌دهد اما رفته رفته این نمایش‌ها قابل باور نیستند.
علی فرد کتاب‌خوانی است که قرآن را بارها خوانده و به کتاب‌های هری پاتر بسیار علاقه دارد. وقتی زیرکانه می‌خواهد کول را به حرف وا دارد، وقتی شیوه‌ی تقسیم کتاب‌ها توسط کول بین زندانیان را بررسی می‌کند، کول غافگیر می‌شود نگهبانان گوانتاناما از پخش قسمت اخر هری پاتر در بین زندانیان خودداری می‌کنند و همین موضوع باعث می‌شود کول تصمیم تازه‌ای بگیرد.
"کمپ ایکس ری" برای به تصویر کشیدن ارتش آمریکا از نگاه یک زن، ستودنی است.مخصوصا وقتی سرجوخه‌ای کول را اذیت می‌کند و کول با گزارش دادن این مسئله به فرمانده دلیرانه جنگی مخفی را آغاز می‌کند.
بنابراین فیلم با شخصیت‌هایش، نگهبان یا زندانی، با دلسوزی آشکار برخورد می‌کند.
دو بازیگر نقش اول فیلم استادانه کار خود را به پایان می‌رسانند. معادی با صورت ریشدار خود که از پشت پنجره‌ی سلولش می‌بینیم، ترکیب شوخی، خشم، ناامیدی و صبر و تحمل شخصیتش را به خوبی سنجیده است.
استوارت را که منحصرا با بازی در سری فیلم‌های "گرگ و میش" میشناسیم، بازی تاثیرگذار و قدرتمندی را در این فیلم ارائه داده است. استوارت در "کمپ ایکس ری" میخ خود را کوبیده، مخصوصا در صحنه‌ی آخر وقتی ساتلر دوربین را می‌چرخاند و کول را در پسِ پنجره‌ی سلول شاهد هستیم که نشانگر زندانی بودن نگهبانان گوانتاناما است.
فیلمبرداری عریض جیمز لاکستون آشکارا تنش را هم در صحنه‌های باز و هم بسته نشان می‌دهد.
انتهای پیام/