سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مروری بر دو عملیات بزرگ کربلای 4 و 5

عبور ازآتش در زمستان 65

سپاه یکصد هزار نفری برای اجرای عملیات بزرگ تشکیل و پس از اجتماع در ورزشگاه آزادی عازم مناطق جنگی شد. از سوی دیگر دولت عراق هم در پی یک تصمیم سیاسی کلیه امکانات کشورش را برای مقابله با حمله احتمالی ایران بسیج کرده و بزرگترین حامیانش یعنی امریکا و شوروی که نگران پیروزی ایران بودند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در سال 1365 ایران اقداماتی گسترده برای کسب پیروزی در جنگ را آغاز کرد. دلایل بسیاری بر ضرورت این راهکار تأکید داشتند، از جمله دخالت چند کشور بزرگ و منطقه‌ای در سرنوشت جنگ و پشتیبانی مالی – تسلیحاتی و اطلاعاتی – تبلیغاتی آنان از طرف عراقی تا حد به تعادل رساندن توان دفاعی ارتش بعثی عراق در برابر توان رزمی نیروهای ایرانی که منتج به فرسایشی شدن جنگ و تحمیل حالت «نه جنگ نه صلح» در مناطق جنگی شده بود.

سپاه پاسداران برای برون‌رفت از این وضعیت طرحی تهیه و حمله‌ای بزرگ را پیش‌بینی کرد که تمام محدوده عملیاتی جنوب را دربرمی‌گرفت. اجرای این طرح مستلزم تدارک 1500 گردان نیرو با امکانات و تجهیزات ضروری و پشتیبانی‌های لازم بود که ظرفیت آن روز کشور امکان تأمین این تعداد نیرو و تجهیزات را نداشت. ناچار دامنه طرح محدود شده و با بسیج 250 گردان در یکی از محورها، عملیات به اجرا درآمد. ایران در نتیجه این عملیات که کربلای 4 نام گرفته بود، امید داشت با تصرف اطراف بصره شریان‌های اصلی ارتش بعث عراق در منطقه جنوب را قطع و با به تصرف درآوردن چندین سر پل مهم، جنگ را به مرحله‌ای برساند که صدام و حامیانش مجبور به تن دادن به خواسته‌های بحق جمهوری اسلامی ایران شوند و شرایط برای فیصله یافتن جنگ فراهم شود.

این در شرایطی بود که ایران دو عملیات آزادسازی فاو و مهران را به تازگی با موفقیت پشت سر گذاشته و پیش‌بینی راهکار نظامی در حالی که ایران در محاصره اقتصادی و تحریم به سر می‌برد برای پایان دادن به سرنوشت جنگ امری منطقی به نظر می‌رسید. از آنجا که پشتوانه‌های اقتصادی و نیروی انسانی کافی در پیشبرد اهداف عملیاتی آن هم عملیات‌های بزرگ تعیین کننده‌اند، اجرای این طرح عملیاتی مهمترین دغدغه کلیه مسئولان وقت شد و به منظور تأمین نیروی انسانی طرح‌ها و برنامه‌هایی به اجرا درآمد. حضور نیروهای داوطلب مردمی (بسیج) که در عملیات‌ها نقش کلیدی داشتند بسیار ضروری بود لذا اقدامات گسترده‌ای صورت گرفت تا نیروهای رزمنده داوطلب به جبهه‌ها اعزام شوند. امام خمینی(ره) در این مقطع حضور در جبهه‌ها را واجب کفایی اعلام و مسئولان مربوطه با ضرورت تأمین ملزومات یک عملیات سرنوشت‌ساز تلاش مستمری را سامان دادند.

سرانجام سپاه یکصد هزار نفری برای اجرای عملیات بزرگ تشکیل و پس از اجتماع در ورزشگاه آزادی عازم مناطق جنگی شد. از سوی دیگر دولت عراق هم در پی یک تصمیم سیاسی کلیه امکانات کشورش را برای مقابله با حمله احتمالی ایران بسیج کرده و بزرگترین حامیانش یعنی امریکا و شوروی که نگران پیروزی ایران بودند، برای حفظ مدیریت و کنترل انرژی منطقه در ربلیکا ایسلند با یکدیگر به گفت‌وگو نشستند و تدابیری اندیشیدند.

وزیر خارجه وقت امریکا – جورج شولتز – پس از این نشست در مصاحبه با مجله کرسنت اینترنشنال گفت: در صورت پیروزی ایران در جنگ، ایالات متحده دخالت نظامی خواهد کرد و چنین دخالتی از حمایت کامل شوروی نیز برخوردار خواهد بود. زیرا هر دو کشور دارای منافع متقابل در پایان این جنگ هستند. وی در همین ارتباط می‌افزاید: این تفاهم بر این واقعیت استوار است که پیروزی ایران در جنگ، تعادل نظامی منطقه را برهم می‌زند و وضعیت سیاسی آن را کاملاً تغییر می‌دهد. در این مرحله امریکا دور جدید تحریم‌ها علیه ایران را آغاز و دولت‌های اروپایی را در «طرح استانچ» (تشدید تحریم تسلیحاتی ایران) با خود همراه کرد و تهیه سلاح و قطعات یدکی را برای ایران دشوارتر ساخت.

به دنبال آن در شهریور 1365 گروهی از زبده‌ترین افسران سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (CIA) به عراق رفتند و در یکی از بناهای سازمان استخبارات عراق در کرانه رود دجله مستقر شدند و در یک همکاری یک سویه عراقی‌ها را از طرحها و برنامه‌های عملیات بزرگ ایران باخبر کردند و اتاق فکری جهت بازماندن ایران از پیروزی تشکیل دادند. درنتیجه این اقدامات، عراق در اقدامی پیشدستانه حملات بی‌وقفه‌ای به مراکز صنعتی و اقتصادی کشور را آغاز کرد.

در چنین فضایی جمهوری اسلامی ایران که تلاش خود را معطوف به کسب پیروزی در جبهه‌های جنگ کرده بود، عملیات کربلای 4 را به اجرا درآورد.

در زمان برنامه‌ریزی برای عملیات کربلای 4 تصور این بود که یک عملیات گسترده و مؤثر می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد و دولت عراق را وادار به پذیرش شرایط ایران کند. طبیعتاً پذیرش شرایط ایران در آن زمان از سوی عراق منجر به سقوط سیاسی رژیم بعثی می‌شد.

از سوی دیگر در تمام دوران جنگ رسیدن به اطراف شهر بصره به دلیل اهمیت سیاسی و نظامی آن جزو اهداف نیروهای نظامی ایران به شمار می‌رفت. تلاش اصلی در عملیات کربلای 4 این بود که با عبور یگان‌های رزمی از اروند رود از یک سو و حمله از محور شلمچه به عنوان یکی از راه‌های رسیدن به بصره، بخشی از اهداف عملیات بیت‌المقدس در سال 61 محقق شود و سرپل فاو را توسعه دهد. عبور موفقیت‌آمیز نیروهای ایران از اروندرود در عملیات تصرف فاو موجب هوشیاری ارتش عراق نسبت به این تاکتیک عملیاتی رزمندگان اسلام شده بود و دیگر اروند را به عنوان یک مانع طبیعی و دفاع مناسب تلقی نمی‌کرد. لذا به منظور جلوگیری از حمله دیگری از مسیر اروند‌رود، تدابیر پدافندی جدیدی را اتخاذ و نقاط ضعف خود را برطرف ساخته بود.

 با شروع عملیات کربلای 4، محور اصلی عملیات که قصد عبور از اروند‌رود در جنوب شهر خرمشهر و مقابل آبادان را داشت با 250 گردان وارد عمل شد، اما با ارتش آماده عراق مواجه گردید و نتوانست از اروند عبور کند. همه چیز حکایت از لو رفتن برنامه و طرح عملیات داشت. مرحوم سردار احمد سوداگر مسئول وقت اطلاعات عملیات قرارگاه قدس در خاطرات خود می‌گوید: من در حین عملیات کربلای 5 کالکی را از یکی از سنگرهای دشمن در جزیره بوارین پیدا کردم که مربوط به طرح عملیاتی کربلای 4 بود. در آن کالک نام همه لشکرها و یگان‌های عمل‌کننده در عملیات کربلای4 آمده بود.  مفهوم آن این بود که عملیات قبل از اجرا لو رفته بود و بعدها معلوم شد که امریکایی‌ها اطلاعات نیروهای ایران را از طریق هواپیماهای آواکس که تحرکات نظامی ایران را کنترل می‌کردند، در اختیار عراق قرار داده‌اند.

  عملیات کربلای 5

پس از عملیات کربلای 4 فرماندهان تصمیم گرفتند عملیات جدیدی را بلافاصله در همان منطقه عملیاتی اما از محوری جدید (محور شلمچه) به اجرا درآورند.

ظرفیت‌ها و استعداد پای کار یگان‌ها نیز این امکان را به آنان می‌داد. زیرا عقبه یگان‌ها در همین منطقه بود و نیازی به جابه‌جایی یگان‌ها و نقل‌‌و‌انتقال‌ آنها به منطقه عملیاتی نداشت. همچنین نیازی به اقدامات جدید مهندسی زمان‌بر برای آمادگی اجرای عملیات نبود و دشمن که سرخوش از عدم موفقیت ایران در عملیات قبلی بود و نیروهایش را به مرخصی فرستاده بود غافلگیر می‌شد، راهکار دیگری هم جهت انتخاب یک منطقه مهم برای عملیات بزرگ در جبهه جنوب به غیر از این محور وجود نداشت.

تصمیم‌گیری برای طرح‌ریزی و اجرای عملیاتی دیگر کار بسیار مشکلی بود،‌ اجرای عملیات در منطقه محدود شلمچه که عمده قوای دشمن در آن مستقر و استحکامات بسیاری را در آنجا فراهم آورده بود، ابهامات فراوانی را برای تصمیم‌گیرندگان ایجاد کرده بود. ضمن اینکه منطقه دیگری جز محور شلمچه برای عملیات آماده نبود.

فرماندهان یا باید تأخیر چندماهه‌ای را در اجرای عملیات بعدی می‌پذیرفتند یا اینکه برای پاسخ به فشارهای دشمن و به دست‌آوردن ابتکار عمل عملیات جدیدی را اجرا می‌کردند.    سرانجام عملیات جدید با عنوان کربلای 5 با قصد تصرف منطقه عمومی شرق بصره از محور شلمچه به اجرا درآمد. هر کیلومتر پیشروی در محور شلمچه از نظر نظامی برابر با 10 کیلومتر پیشروی در سایر نقاط ارزش داشت. دشمن به اهمیت این ناحیه واقف بود و همه تدابیر لازم را برای دفاع مطمئن از این منطقه اندیشیده بود.

ارتش بعثی با به کارگیری توان مهندسی خود د ر آنجا استحکامات زیادی ایجاد کرده بود و قوی‌ترین یگان‌های خود را به پدافند از آن محور به کار گرفته بود. پیش از آن 8بار در این محور عملیات شده بود اما به دلیل مستحکم بودن مواضع دفاعی ارتش عراق کاری از پیش نرفته بود.

زمین منطقه عملیات عرضی حدود 10 کیلومتر و عمقی حدود 15 کیلومتر داشت که بشدت با فعالیت‌های مهندسی مسلح بود. وسعت کم و محدودیت فضای منطقه عملیاتی موجب مؤثربودن آتش توپخانه دشمن روی نیروهای رزمنده خودی بود. ارتش عراق با استعداد 45 گردان توپخانه صحرایی و حدود هزار عراده توپ، حجم انبوهی از آتش را بر روی این منطقه سازماندهی کرده بود.
به طوری که رزمندگان سالم مانده از آتش دشمن بر اثر دود انفجار گلوله‌های توپ، همگی سیاه شده بودند.

همچنین گسترده‌ترین مناطق مین، استحکامات هلالی شکل که در درون هریک یک دسته تانک می‌توانست موضع بگیرد و با امنیت خاطر شلیک کند و خاکریزهای متعدد و... در این منطقه پیش‌بینی شده بود. محورهای مواصلاتی برای تدارک نیروها در حین عملیات نیز محدود بود و ارتش عراق می‌توانست با 5 گردان توپخانه همه عقبه یگان‌های عملیاتی ما را زیر آتش سنگین خود بگیرد. بنابراین کارشناسان نظامی این محور را برای پیشروی غیرقابل نفوذ تلقی می‌کردند. به هرحال با استفاده از آخرین اطلاعات نیروهای شناسایی و با استفاده از غافلگیری نسبی ارتش عراق عملیات در دی ماه سال 1365 به اجرا در آمد.

برای شکستن خط دشمن در این منطقه و عبور از خطوط مستحکم دفاعی دشمن نیاز به انگیزه بسیار قوی رزمندگان خط‌شکن داشت. در برخی مواقع شرایط برای نفوذ به خط دشمن آن قدر سخت می‌شد که شجاع‌ترین و دلاورترین رزمندگان نیز فتح سنگرهای دشمن را غیرممکن می‌پنداشتند. در دو روز اول به دلیل عدم آمادگی نیروهای دشمن عملیات به خوبی پیش می‌رفت. اما از روز سوم به بعد ارتش عراق جنگ سختی را علیه رزمندگان ایرانی آغاز کرد. حملات ارتش عراق به مواضع نیروهای ما به شدت ادامه یافت به طوری که روز هفتم عملیات، ارتش بعثی با تمام قدرت و توان خود سعی کرد تمام منطقه تصرف شده را باز پس بگیرد. تا این زمان رزمندگان توانسته بودند خود را به 15 کیلومتری شهر بصره برسانند و یک خط پدافندی ایجاد کنند. صدام با به کارگیری دوسوم استعداد ارتش بعثی یعنی 110 تیپ شدیدترین و گسترده‌ترین نبرد در تمام 90 عملیات سپاه در طول دوران دفاع مقدس را شکل داد تا آنجا که دود و گاز ناشی از  انفجار گلوله‌ها در صحنه نبرد آن قدر زیاد بود که تنفس را برای رزمندگان مشکل کرده بود.

صدام در این عملیات فرمانده سپاه سوم خود را به دلیل شکست برکنار کرد و پس از 20 روز پاتک مداوم نتوانست منطقه را از تصرف رزمندگان خارج کند. در این عملیات مستحکم‌ترین و پیچیده‌ترین خطوط دفاعی دشمن در منطقه شلمچه که آن را به خط بارلو تشبیه کرده بودند و با انواع موانع ایذایی و استحکامات دفاعی پوشانده شده بود با تاکتیک ویژه رزمندگان اسلام شکسته شد و نیروهای ایرانی به عقبه یگان‌های ارتش عراق نزدیک شدند و 150کیلومترمربع از مواضع دشمن به تصرف نیروهای ما در آمد. در عملیات کربلای 5 تعداد شهدا و مجروحین ایرانی نیز نسبت به بقیه عملیات‌ها بیشتر بود و شماری از فرماندهان رده‌های مختلف به شهادت رسیدند.

 از جمله؛ حسین خرازی فرمانده دلاور لشکر 14 امام حسین(ع) ، حجت‌الاسلام شیخ عبدالله میثمی مسئول دفتر نمایندگی امام در قرارگاه خاتم‌الانبیا، اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر 9 بدر، یدالله کلهر قائم‌مقام لشکر 10 سیدالشهدا، حاج قاسم میرحسینی قائم‌مقام لشکر 41 ثارالله، محمد فرومندی قائم‌مقام لشکر 5 نصر، هاشم اعتمادی فرمانده تیپ امام حسن(ع) محمد علی شاه‌مرادی فرمانده تیپ 44 قمر بنی هاشم ، خلیل مطهرنیا مسئول عملیات لشکر 33 المهدی، مرتضی جاویدی قوی‌ترین فرمانده گردان خط‌شکن لشکر المهدی، نوری جانشین لشکر 27 محمد رسول‌الله، کمال ذوالانوار رئیس ستاد لشکر 19 فجر، محمدی‌زاده جانشین لشکر 7 ولیعصر(عج) و... به شهادت رسیدند.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.