به گزارش
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، اولين باري که دختر هفت سالهام "مريم" ، از کلاس ورزش با يک کادو به خانه آمد ، فکر کردم که اين کادو را دوستاش "گلي" ، به او داده است. وقتي دومين بار گفت که گلي يک اسباببازي به او هديه داده ، تعجب کردم و بار سوم زماني که مريم يک صندلي کوچک از خانه عروسکي "گلی" را توي روسرياش پيچيده بود، متوجه شدم که فرزندم اين لوازم را دزديده! واقعا ناراحت و عصباني شده بودم.
تنها فکري که به نظرم رسيد اين بود که مجبورش کنم به خانه گلي برود و همه آنها را پس بدهد اما از تکرار اين رفتار خيلي نگران هستم. . . .
اينها مشتي نمونه خروار از گلايههاي والديني است که از رفتارهاي عجيب و غريب بچههايشان سر در نميآورند و مفهومش را نميفهمند. حتماً شما هم با مساله سرقت کردن بچهها روبهرو شدهايد. شايد فرزند شما بدون اجازه شما از کيفتان پول برميدارد يا اسباببازيهاي دوستاناش را بدون اطلاع آنها برميدارد و حتي در مدرسه لوازمالتحرير دوستاناش را با خود به خانه ميآورد.
بسياري از والدين از خود ميپرسند چگونه بايد با اين مساله برخورد کرد ؟ قبل از آنکه هرگونه واکنشي نشان دهيد، بهتر است اين مقاله را درباره علت دزدي بچه ها بخوانيد و از راه هاي کمکي مطلع شويد.
چرا کودکان و نوجوانان دزدي مي کنند: بچه ها در هر سني ، از پيش دبستاني تا نوجوان ، ممکن است به دلايل مختلف وسوسه شوند که دزدي بکنند.
بچه هاي خيلي کوچک بدون آنکه درک کنند بعضي چيزها هزينه بردار هستند و برداشتن آنها بدون پرداخت پول اشتباه است، ممکن است گاهي چيزهايي را بردارند و بدزدند.
بچه هاي مدرسه اي معمولاً مي دانند که نبايد بدون پرداخت پول چيزي آن را بردارند ، ولي اين کار را مي کنند زيرا خويشتنداري و خودداري کافي ندارند.
بچه هاي بزرگتر و نوجوانان مي دانند که نبايد دزدي کنند ، ولي ممکن است بخاطر جالب بودن و هيجان اين کار، يا بخاطر اينکه دوستانشان اين کار را مي کنند ، دست به دزدي بزنند. بعضي از آنها فکر مي کنند که دستشان رو نمي شود. زيرا به آنها کنترل بيشتري بر زندگي شان داده شده است ، و بعضي از نوجوانان از سر شورش و ياغيگري اين کار را مي کنند.البته دلايل پيچيده ديگري هم ممکن است در اين مورد نقش داشته باشند.
ممکن است بچه ها عصباني باشند يا دنبال جلب توجه باشند. رفتار آنها انعکاسي از استرس در خانه ، مدرسه يا در کنار دوستان است . بعضي از آنها بخاطر خشونت فيزيکي و رواني که بر آنها وارد مي شود ، دزدي مي کنند و در واقع اين عمل آنها فرياد درخواست کمک است.
در موارد ديگر، کودکان و نوجوانان دزدي مي کنند زيرا پول کافي براي خريد آنچه مي خواهند يا نياز دارند را در اختيار ندارند . براي مثال ممکن است اشيا يا اسباب بازي هاي گران قيمتي را بدزدند که پول خريدش را ندارند. در بعضي موارد نيز آنها دزدي مي کنند تا هزينه هاي اعتياد خود را بپردازند. دليل دزدي هرچه باشد ، والدين بايد ريشه اين رفتار را بيابند و مشکلات را از پايه حل کنند.
چه بايد کرد: قدم اول: زماني که والدين پي بردند که بچه چيزي را برداشته است، به هيچ عنوان نبايد واکنش شديد نشان دهند. در آن لحظه بايد رفتاري مناسب و سنجيده از خود نشان دهند. بايد بکوشند آرامش خود را حفظ کرده و روشي منطقي اتخاذ کنند ، در غير اينصورت باعث احساس گناه و دلخوري در خود والدين ميشود و از طرف ديگر عزت نفس کودک را نيز به مخاطره مياندازد. اعتراف خواستن از کودک و تهمت زدن به او در نزد ديگران، عملي بسيار غير عاقلانه و ناصحيح است.
زيرا با اينگونه روشها به ندرت ميتوان به ريشه اصلي و علت بنيادي مشکل پي برد. اين عمل غالبا به دروغگويي کودک يا ريختن آبروي او براي عملي که ممکن است هرگز تکرار نشود منتهي خواهد شد. پس بايد توجه داشته باشيم که وقتي پاسخ سوالي را ميدانيم، نبايد بخواهيم از کودک تحت فشار پاسخ مثبت بگيريم. اين کار مشکل دروغ گفتن را بر مشکل قبلي ميافزايد.
قدم دوم: همان موقع بايد رفتارش را به درستي نامگذاري کنيد. براي مثال نبايد برداشتن بياجازه چيزي که متعلق به او نيست را امانت گرفتن بناميد، بنابراين به بچههايي که مفهوم مالکيت را درک ميکنند بگوييد که برداشتن بياجازه متعلقات ديگران کاري خلاف قانون است.
قدم سوم: بلافاصله رفتارش را اصلاح کنيد (اصلاح کردن يعني ايجاد نوعي جبران .) براي مثال کودکي که از مغازه کيک برداشته ، بايد به آنجا برگردد و کيک را به جايي که برداشته بگذارد (البته اگر دست خورده نشده است) يا اگر مغازه دار آن را پس نگيرد، پول آن را پرداخت کند. در اين گونه از موارد از بزرگترهايي که کودک از آنها چيزي را بر داشته است بخواهيد، از طرف کودک قول ندهند و عذرخواهي نکنند و نگويند که اين کار براي بچهها طبيعي است.
اگر بچه پولي براي پرداخت آنچه که برداشته است، نداشت؛ والدين ميتوانند به او قرض دهند و بعدا از پول ماهيانه او کم کنند يا بايد کاري در خانه (مثل شستن ظروف براي دو روز) انجام دهد تا پولي براي پرداخت آن به دست آورد. همچنين از فردي که از او چيزي دزديده است عذرخواهي کند. اين نکته اهميت دارد که کودک مسؤوليت رفتار نادرستاش را به عهده بگيرد.
قدم چهارم: براي اصلاح رفتار، ميتوان از پيامدهاي طبيعي استفاده کرد . مثلا به کودکي که طي دوره بيماري سرماخوردگي ، بدون اجازه شکلات برداشته، اجازه ندهيد دو روز شيريني بخورد .
والدين بايد بدانند بچههايشان در چه وضعيتي هستند اما نبايد به صورت مداوم کيف و وسايل شخصي کودک مورد جستجو قرار گيرد . اين کار احساس عدم اعتماد در کودکان ايجاد ميکند.
اگر ميخواهيم کودکمان براي دست زدن به کيف ما، از ما اجازه بگيرد، در ابتدا ما بايد براي بررسي کيف کودک از او اجازه بگيريم. با اين کار ميتوان احساس مثبت داشتن حريم شخصي را به کودک انتقال داد. پس داشتن الگوي مناسب رفتاري ، ميتواند موجب ايجاد رفتارهاي مثبت در کودک شود . بچههايي که مورد نظارت نزديک والدين قرار ندارند با احتمال بيشتري به سوي دزدي و ديگر مشکلات رفتاري کشيده ميشوند .
قدم پنجم: از خودتان بپرسيد چرا؟ علت انجام اين کار را نبايد از کودک سوال کرد چون به احتمال زياد پاسخي که والدين به آن نياز دارند را به دست نميآورند . گاه برخورد نامناسب و شديد اوليه با چنين رفتاري در کودکان خردسال موجب تداوم و حتي تشديد رفتار ميشود . کودکان به دلايل گوناگون وسايل ديگران را برميدارند ، به همين دليل تعيين علت اين رفتار مهم است.
شايد بهتر باشد که پدر و مادر شرايط زندگي کودک را مورد بررسي قرار دهند و در مواردي از کمک متخصصان استفاده کنند. قدر مسلم ، پس از روشن شدن علت ، ميتوان کمک بهتري به کودک ارايه کرد. بعضا ديده ميشود که وقتي درگيري و اختلافات زناشويي زيادي در خانه وجود دارد، کودکان سعي ميکنند با بروز مشکلات رفتاري ، از ميزان درگيري والدين بکاهند و در واقع خود را کانون اصلي توجه قرار دهند.
اگر بچه اي به دزدي ادامه داد چه کنيم: اگر فرزند شما بيش از يک بار اقدام به دزدي کرد ، بايد از کارشناسان کمک بگيريد. تکرار اين کار مشکلات بزرگتري براي شما ايجاد مي کند . يک سوم بچه هايي که حين دزدي از فروشگاه دستگير شده اند مي گويند که ترک اين کار برايشان سخت است. پس بايد به آنها کمک شود تا بفهمند که دزدي اشتباه است و اگر به اين کار ادامه دهند ، عواقب سختي در انتظار آنهاست.
افراد ديگري که مي توانند در اين مورد به شما و فرزندتان کمک کنند عبارتند از: مشاور خانواده
، پزشک خانواده ، مشاور مدرسه
گروه هاي حمايتي و غيره با آنکه بيشتر دزدي هاي معمولي عمدي هستند ، ولي بعضي از افرادي که دزدي مي کنند ممکن است جنون سرقت (کلپتومانيا) داشته باشند. دراين اختلال نادر که بخش کوچکي از افرادي که دزدي مي کنند را تشکيل مي دهد ، فرد قبل از دزدي حس تنش و اضطراب فراواني مي کند ، ولي بعد از عمل دزدي احساس آرامش و رضايت خاطر مي کند . اين فرد بعد از دزدي احساس گناه مي کند و اغلب اشياي دزدي را دور مي اندازد . اين گونه افراد اختلال هاي ديگري همچون اختلال غذايي يا وسواس نيز دارند.
دليل اصلي دزدي هرچه باشد، اگر دزدي تبديل به عادت کودک يا نوجوانتان شده است، حتماً با پزشک يا روان شناس مشاوره کنيد و دليل اين رفتار را بيابيد. بر رفتار فرزندتان نظارت داشته باشيد و او را از موقعيت هايي که براي دزدي وسوسه ايجاد مي کنند ، دور کنيد. براي او عواقب سخت سنگين دزدي را مشخص کنيد.
انتهای پیام/
به اش برخورد ملایم کردم تنها پیامدو گفتم قوا داد تکرار نکنه دیشب باز همین کارو کرده نمیدونم چیکار کنم
با محبت کردن و خرید خوراکی از جانب خودتان او را از این کار دور نگه دارید.نه تذکر لسانی