جامعه بین المللی امروز بازیچه سیاست رژیم آل سعود در حمایت از تروریسم و تشویق به ارتکاب جنایاتی است که گروه های تروریستی مزدور در مراکز مختلف منطقه ای از جمله در سوریه ، لبنان ، عراق و حتی در روسیه انجام می‌دهند. این اقدام آل سعود در حمایت مالی و تجهیزاتی و لجستیکی از تروریست ها موید این حقیقت است که این رژیم اصلا به حل بحران سوریه و حتی پرونده هسته‌ای ایران تمایلی ندارند. بی حیایی سران آل سعود به جایی رسیده است که در اظهارات خود به طور علنی به ارائه کمک های مالی و تجهیزات نظامی به عناصر القاعده و هم پیمانان آنان و آموزش تروریست ها در کشورهای مجاور سوریه و سپس انتقال آنان به داخل خاک سوریه برای انجام اقدامات تروریستی اشاره می‌کنند. اما براستی علت سکوت کاخ سفید در قبال اقدامات تروریستی آل سعود چیست؟ در این گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به این موضوع می‌پردازیم:
سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان به تازگی در سخنانی در قاهره گفت که این کشور مخالفان سوری را مسلح می‌کند و هیچ اهمیتی برای قانون بین المللی و قوانین حقوق بشر قائل نیست.
نکته قابل تامل این است که همه توطئه ها و جنایات ال سعود علیه سوریه نشات گرفته از کینه شخصی با مقامات این کشور است. دخالت عربستان در امور داخلی سوریه از روی دلسوزی برای مردم این کشور نیست نه ابدا چنین نیست بلکه کینه ای شخصی است. رژیم آل سعود اصلا کاری ندارد که چه گروهی در سوریه علیه نظام بشار اسد می جنگد زیرا تنها در اندیشه سرنگونی نظام اسد به هر طریقی است و به همین علت از سرتاسر جهان جنایتکاران و تروریست ها را در قبال پرداخت پول های کلان به سوریه فرا می خوانند و حتی از آزاد کردن زندانیان خطرناک هیچ ابایی ندارند و آنان را به شرط حضور در سوریه و قتل عام انسان های بی گناه شامل زنان و کودکان آزاد می کنند.آل سعود برای تخریب سوریه و کشتار مردم آن از استفاده علنی از گروه های تروریستی مسلحی وابسته به القاعده و دیگر گروه های تروریسم بین المللی هیچ ابایی ندارد و انان را تحت توجیه و ادعای جهاد به منظور ارتکاب جنایات فجیع عازم سوریه می کنند.
از سوی دیگر امریکا و برخی دیگر از کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» سیاست ریاکارانه‌ای را در قبال واقعیت و آینده سوریه اتخاذ کرده‌اند. مقامات کاخ سفید مدعی هستند که به مبارزه با تروریسم در جهان و حل دیپلماتیک و سیاسی بحران سوریه مصمم هستند ولی عملا از طریق همدستی با عربستان ، قطر و ترکیه در مسیر حل بحران سوریه مانع تراشی می کنند و گروه های تروریستی را که ده ها هزار نیروی خونخوار در سوریه دارند بسان سگان گرسنه به جان مردم مظلوم سوریه می‌اندازند.
کارشناسان بر این باورند که آمریکا نقش منفی و متناقضی را در قبال بحران سوریه ایفا می کند و این چیزی است که در طول سه سال گذشته برای همگان آشکار شده است.آمریکا در قبال جنایت تروریست های بین المللی در حق مردان و زنان و کودکان سوری و لبنانی و عراقی سکوت معناداری اختیار کرده است.کاخ سفید چشمان خود را به روی حمایت های مختلف از منابع مختلف از تروریست ها بسته است. آمریکا به همه چیز واقف است و از همه چیز اطلاع دارد.بر کسی پوشیده نیست که عربستان با چراغ سبز و هماهنگی آمریکابرای ایجاد ناآرامی و بی ثباتی در منطقه تلاش می کند. آمریکا حمایت از ارتش عراق و تجهیز آن برای نابودی گروه های تروریستی در الانبار و دیگر مناطق عراق اعلام کردو مدعی شد از تلاش های بین المللی برای حل سیاسی بحران سوریه از طریق کنفرانس ژنو 2 حمایت می کند در همین زمان اعلام کرد واشنگتن کمک های غیرمرگبار را به مخالفان سوری بررسی می کند. رسانه های آمریکایی فاش کردند که کمک های آمریکا به مخالفان سوری فقط به موارد غیر مرگبار ختم نمی‌شود بلکه برنامه سری را در دستور کار دارد که بر اساس آن با دلارهای عربستان و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به آموزش تروریست ها در کشورهای مجاور سوریه و انتقال آنان به خاک این کشور مبادرت می‌ورزد.
آمریکا از زمان جنگ افغانستان ضد اتحادیه شوروی سابق در دهه هشتاد قرن بیستم به عربستان اجازه داد از تروریسم در ابعاد گوناگون حمایت کند. در همین زمان بود که عربستان نزدیک به شش میلیارد دلار به گروه های جهادی کمک کرد. حقیقت این است که شراکت آمریکا و عربستان به فاصله بسیار دور تر از این موضوع باز می‌گردد.
روزنامه « یو اس نیوز آند وورلد ریپورت » گزارش و تحقیق گسترده ای را تحت عنوان « روابط سعودی » برگزار کرد و به نتایج مهمی دست یافت که یکی از مهم ترین آن ها این است « عربستان متحد و هم پیمان آمریکاست و این کشور نفت خیر ( عربستان ) از زمان های دور به مرکز تامین و تجهیز تروریسم در جهان تبدیل شده است.
بر اساس اطلاعات درز یافته ، عربستان در اکثر کشورها و مناطق جهان اردوگاه ها و مراکز مخفی را برای آموزش تروریست ها و سرباز گیری دایر کرده است و سخاوت و دست و دلبازی های سران آل سعود مقامات آمریکایی را به چشم پوشی از واقعیت های موجود ترغیب می کند. تاکنون میلیاردها دلار سعودی به صورت رشوه و هبه و باج به دستگاه های اطلاعاتی ، امنیتی و حتی مقامات سیاسی آمریکا پرداخت شده است تا دید را به ندید بگیرند و در مورد اقدامات آل سعود در زمینه حقوق بشر و حمایت از تروریسم سرپوش گذاشته شود.
بر اساس این اطلاعات درز یافته ، آل سعود فقط از القاعده حمایت نمی کند بلکه حامی همه گروه های تروریستی در سرتاسر جهان است و از آن ها در جهت منافع خود سوء استفاده می‌کند.
رسانه‌های آمریکایی در سال 2003 فاش کردند که آل سعود و آل بوش از روابط گرم و صمیمی برخوردارند و سعودی ها برای اجرای هر جنایتی نیاز به اجازه آمریکایی ها ندارند زیرا این مجوز از مدت ها قبل برای آل سعود صادر شده است و روابط شخصی و تجاری و سیاسی محکمی از بیست سال قبل تاکنون بین مقامات آمریکایی و آل سعود قرار دارد.
عربستان سعودی همه خصلت های بد یک بازیگر منطقه ای را دارد. این کشور تحت حاکمیت یک دیکتاتوری خانوادگی است که هیچ مخالفتی را تحمل نمی کند و طرفداران حقوق بشر و ناراضیان سیاسی را به شدت تنبیه می کند. صدها میلیارد دلار درآمد نفتی این کشور تحت کنترل دیکتاتورهای پادشاهی عربستان قرار دارد و همین امر موجب از بین رفتن هر گونه بخت شرکت های خارجی برای دریافت سود بیشتر سرمایه گذاری در این کشور شده است.
نخبگان حاکم این کشور برای حفاظت از خود به خرید تسلیحات خارجی و وابستگی به پایگاههای نظامی آمریکا روی آورده اند. ثروت کشورهای تولید کننده در قالب دلارهای نفتی در خدمت ولخرجی های خاندان حاکم قرار گرفته است. نخبگان حاکم عربستان حمایت مالی از متعصب ترین، مرتجع ترین و ضد زن ترین نسخه اسلام یعنی وهابیت را به عهده گرفته‌اند.
دیکتاتورهای سعودی که با انتقادات شدید بین المللی درباره سرکوب اقلیت های نژادی و مذهبی روبرو هستند، از هر سو خطر را احساس می کنند: در خارج، سکولار، ملی گرا، دولت های شیعی و در داخل ملی گرایان سنی میانه رو، دموکرات ها، طرفداران حقوق بشر، و در داخل حلقه خاندان حاکم نیز سنت گرایان افراطی و نوگرایان افراطی دیگر تهدید های پیش روی دیکتاتورهای حاکم هستند.
آنها در واکنش به این تهدید ها رو به حمایت مالی، آموزش و مسلح کردن شبکه بین المللی تروریست های بین المللی آورده اند و به آنها دستور حمله به رژیم های مخالف خود را داده اند.
مغز متفکر شبکه تروریسم عربستان سعودی بندر بن سلطان است که مناسباتی طولانی و عمیق با مسئولان بلندپایه سیاسی، نظامی و اطلاعاتی آمریکا دارد. بندر در پایگاه نیروی هوایی مکسول آمریکا و دانشگاه جانز هاپکینز آموزش دیده و شستشوی مغزی شده است و بیش از دو دهه (از 1983 تا 2005)سفیر عربستان در آمریکا بوده است. وی همچنین بین سالهای 2005 تا 2011 میلادی دبیر شورای امنیت ملی عربستان بود و در سال 2012 نیز به سمت مدیر کل آژانس اطلاعات این کشور منصوب شد.
بندر مدتهاست در عملیات شبکه های تروریستی وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا حضوری عمیق دارد. از جمله "عملیات های کثیف" متعددی که بندر در دهه 1980 برای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا صورت داده است انتقال 32 میلیون دلار به گروههای تروریست نیکاراگوئه با هدف سرنگون کردن دولت انقلابی ساردینیا است.
بندر با استفاده از تجربه و آموزش هایی که در مدیریت عملیات مخفی تروریستی دیده که ریشه در دو دهه همکاری وی با آژانس های اطلاعاتی ْآمریکا دارد، اکنون در جایگاه سازماندهی یک شبکه تروریستی جهانی برای خود با هدف دفاع از پادشاهی عربستان قرار گرفته است.
بندر بن سلطان عربستان سعودی را از یک رژیم درگیر مسائل داخلی و قبایلی که برای بقا به طور کامل به قدرت نظامی آمریکا وابسته بود به یک مرکز منطقه ای برای شبکه گسترده تروریسم، و حامی فعال دیکتاتوری نظامی مصر و رژیم های دست نشانده اش از جمله یمن و بحرین تبدیل کرده است.
بندر حمایت مالی ، دادن سلاح به طیف گسترده عملیات مخفی تروریستی، استفاده از وابسته های القاعده، اعضای فرقه وهابیت و نیز دیگر گروههای مسلح سنی را به عهده داشته است.
بندر همچنین یک فرمانده تروریست مصلحت گرا است وی همه مخالفان القاعده در عربستان سعودی را سرکوب می کند و از شبکه های تروریستی وابسته به القاعده در عراق، سوریه، افغانستان و کشورهای دیگر حمایت می کند. به رغم اینکه بندر سرمایه دراز مدت سرویس های اطلاعاتی آمریکا به شمار می رود، اخیرا مسیری مستقل را پیش گرفته است و بیشتر پیگیر منافع منطقه ای عربستان مستقل از منافع آمریکا است.
به همین ترتیب در حالی که عربستان سعودی سابقه خصومت طولانی با اسراییل دارد، بندر "تفاهم و همکاری پنهانی" با رژیم نتانیاهو حول دشمنی مشترک با ایران و به طور مشخص در مخالفت با توافق موقت میان اوباما و ایران دارد.
بندر به طور مستقیم یا از طریق مزدوران خود در تلاش برای شکل دادن دوباره جناح بندی های سیاسی، بی ثبات کردن دشمنان و تقویت و گسترش حوزه تسلط عربستان از شمال آفریقا تا جنوب آسیا از قفقاز روسیه تا شاخ آفریقا است. وی در این امر برخی مواقع با امپریالیسم غرب همکاری کرده و برخی مواقع تلاش کرده با تکیه بر تقویت تسلط عربستان در منطقه به اهداف خود دست یابد.
بندر میلیاردها دلار برای تقویت رژیم های راست گرای افراطی به تونس و مغرب تزریق کرده و تلاش کرده است سرکوب جنبشهای طرفدار دموکراسی را تضمین کند. براساس این حمایت تندرو ترین شخصیت های این کشور که حمایت مالی عربستان را دریافت می کنند تشویق می شوند از طریق ترور رهبران سکولار و دموکرات و دیگر رهبران مخالف دولت رژیم های حاکم را حمایت کنند. سیاست های بندر تا حد زیادی با سیاست های آمریکا و فرانسه در مناطق مختلف جهان هم راستاست.
افراد تحت حمایت بندر در لیبی اکنون ماموریت گسترش عملیات نظامی به سوریه را پیدا کردند.
در مصر بندر رو به همکاری با اسراییل آورد. وی به استراتژی تضعیف حکومت محمد مرسی رییس جمهور تقریبا مستقل این کشور آورد که عضو اخوان المسلمین بود. بندر و دیکتاتوری عربستان از کودتای نظامی و حکومت دیکتاتوری ژنرال سیسی حمایت کردند.
استراتژی آمریکا از توافق شراکت قدرت میان اخوان المسلمین و رژیم نظامی و نیز مشروعیت انتخاباتی دولت مرسی مورد تهاجم گروههای وابسته به بندر بن سلطان قرار گرفت.
بندر با کمک 15 میلیارد دلار و قول کمک های بیشتر تا حد زیادی به بقای ارتش مصر کمک کرد و آن را در برابر هر گونه قطع حمایت های بین المللی به نوعی واکسینه کرد.
نتیجه آن شد که ارتش مصر، اخوان المسلمین را سرکوب کرد و سران این کشور را که به طور دموکراتیک انتخاب شده بود زندانی کرد. ارتش همچنان مخالفان لیبرال چپگرا را که از آنها برای توجیه غصب قدرت استفاده کرده بود، گروهی غیرقانونی اعلام کرد.
بندر با حمایت از کودتای نظامی، در واقع به حذف یک رقیب که در واقع یک حکومت اسلامی بود که به طور دموکراتیک انتخاب شده و مخالف شیوه حکومت پادشاهی عربستان بود، حذف کرد. وی تلاش کرد حکومتی دیکتاتوری در مصر به قدرت برسد که نظراتی شبیه به حاکمان عربستان داشته باشد حتی به رغم اینکه آنها سکولارتر، طرفدار غرب، طرفدار اسراییل و کمتر ضد اسد هستند.
موفقیت بندر در تسهیل کودتا در مصر موجب تولد یک متحد سیاسی برای عربستان شد با این حال آینده این اتحاد در هاله ای از ابهام قرار دارد.
احیای جنبش اعتراضات مردمی ضد دیکتاتوری در مصر می تواند ارتباط کنونی ریاض و قاهره را با مشکلات عمده روبرو کند، به علاوه این شیوه عمل بندر بن سلطان موجب وارد شدن لطمات جدی به وحدت و یکپارچگی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس شده است. قطر کمک های گسترده مالی زیادی برای حفظ مرسی بر سر قدرت صورت داده بود.
شبکه تروریستی بندر همچنین حمایت های گسترده مالی، تسلیحاتی و آموزشی از تروریست ها ساکن، آمریکا، اروپا، خاورمیانه، قفقاز، شمال افریقا و مناطق دیگر می کند.
تروریست های القاعده در عربستان سعودی در سوریه کشته می شوند. دهها گروه مسلح در سوریه به شدت برای گرفتن سلاح ها و منابع مالی عربستان رقابت دارند. پایگاههای آموزشی با مربیان آمریکایی و اروپایی و منابع مالی عربستان، در کشورهای اردن، پاکستان و ترکیه تشکیل شده است. بندر همچنین به طور مستقیم حمایت مالی از گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام را به عهده دارد.
با توجه به حمایت حزب الله از اسد، بندر پول و تسلیحات زیادی به گردان های عبدالله عزام تزریق کرده است که در جنوب بیروت، مقابل سفارت ایران و نیز در طرابلس بمب گذاری کنند.
البته آمریکا و فرانسه نیز در آموزش شورشیان سوری همکاری دارند اما عربستان با تزریق پول بیشتر و نیز تلاش گسترده تر برای استخدام تروریست ها بندر نقشی رهبری به عهده گرفته است و تبدیل به رهبر این شبکه در سه جبهه مبارزه نظامی و دیپلماتیک با ایران، سوریه و حزب الله شده است.
به عقیده بندر پیروزی شورشیان تحت حمایت وی در سوریه می تواند منجر به حمله سوریه در حمایت از القاعده به لبنان برای شکست دادن حزب الله به امید منزوی کردن ایران شود. در نتیجه ایران تبدیل به هدف نهایی عربستان، اسراییل و آمریکا خواهد شد. با این حال این استراتژی بندر بیشتر شبیه رویا است تا واقعیت.
بندر در حال دور شدن از واشنگتن است. عربستان سعودی همزمان با این که یک مزدور بسیار مفید برای واشنگتن است اما برخی مواقع خارج از کنترل آمریکا عمل کرده است. این مسئله به ویژه پس از آنکه بندر ریاست سازمان اطلاعات عربستان را به عهده گرفته است مشخص شده است. وی که از داراییهای دراز مدت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به شمار می رود برخی مواقع برای گرفتن امتیاز بابت خدماتش آزادی عمل زیادی دریافت کرده است به ویژه اینکه اگر این امتیاز به قدرت گرفتن وی در ساختار قدرت عربستان سعودی منجر شود. بنابراین برای مثال توان وی در گرفتن سامانه هوابرد آواکس از آمریکا به رغم مخالفت لابی اسراییلی ایپک امتیازات زیادی برای وی به دنبال داشته است.
همچنین توان بندر در تضمین خروج صدها عضو خانواده حاکم عربستان از آمریکا که مناسباتی با عاملان حملات یازده سپتامبر داشتند جایگاه وی را در تشکیلات حاکم این کشور تقویت کرد. این اعضای خاندان حاکم عربستان در حالی از عربستان خارج شدند که پس از حملات یازده سپتامبر تدابیر گسترده ای برای جلوگیری از خروج افراد مرتبط با این حملات اتخاذ شده بود.
در حالی که بندر پیش از این در فواصل زمانی کوتاهی از آمریکا دور می شد اما اکنون این فاصله بسیار جدی تر شده است. وی همچنان در این مسیر پیش می رود و شبکه تروریستی خود را تشکیل داده است و از طریق آن هدف افزایش و گسترش هژمونی آمریکا را دنبال می کند.
بندر با اعتماد به نفس و غرور زیادی که دارد شاید بر این باور است که یک صلاح الدین جدید است و در حال ساخت یک امپراطوری جدید اسلامی است با این حال در واقع وی با این حال اقدامات خود را بیشتر در معرض خطر قرار داده است و پادشاه عربستان در صورتی که احساس کند وی بیش از اندازه قدرت گرفته است می تواند به سرعت وی را برکنار کند. از طرف دیگر اقدامات تروریستی مزدوران وی می تواند منجر به بحرانی بین المللی شود و عربستان را با انتقادات بین المللی روبرو کند.
در واقع بندر بن سلطان شاگرد مکتب و جانشین اسامه بن لادن است. وی تروریسم جهانی را تعمیق و سازماندهی کرده است. شبکه تروریستی بندر بیش از شبکه بن لادن افراد بیگناه را کشته است و البته که پس از خرج میلیارد ها دلار از خزانه عربستان توانسته است مصافحه با نتانیاهو را نیز برای وی به ارمغان بیاورد.