به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، رنجبر بندرت در سریالهای تلویزیونی بازی میکند و بیشتر در تئاتر فعالیت دارد. او قبل از آوای باران در سریالهای تاوان، نون و ریحون و پنج کیلومتر تا بهشت بازی کرده است. با او درباره بازی در سریال آوای باران به گفتوگو نشستیم.
به نظر میرسد ایفای نقش کیانوش کار راحتی نبوده چون او شخصیت چندبعدی دارد، معرفت دارد و سعی میکند به کسی آسیب نزند. وقتی قرار شد این نقش را بازی کنید چه برداشتی از این شخصیت داشتید؟
راستش هنوز خودم را بازیگر نمیدانم و دارم شاگردی میکنم. اعتقاد شخصیام این است که بازیگری سیر و سلوک خودش را دارد و باید به مرحلهای برسیم تا خود را بازیگر بدانیم. من از چهارده سالگی کارم را با بازی در تئاتر آغاز کردم و تا امروز در تئاترهای زیادی نقش اصلی را بازی کردهام.
همانطور که اشاره کردید من خیلی کم کارهای تصویر را انتخاب میکنم و بعد از گذشت دو سال و نیم از بازی در سریال تلویزیونی پنج کیلومتر تا بهشت در سریال آوای باران به ایفای نقش پرداختم. در کارهای تصویری کمتر بازی میکنم چون فیلمنامه خوب کم است، به همین دلیل ترجیح دادم بیشتر در تئاتر مشغول بازیگری و کارگردانی باشم.
قبل از بازی در این سریال سال ۹۱ قرار بود با آقای سهیلیزاده در سریالی همکاری کنم اما بنا به دلایلی این سریال ساخته نشد. بین من و سهیلیزاده رابطه شاگردی و استادی وجود دارد. ایشان آخرین کار مرا با عنوان ریچارد سوم دیده بودند که نقالی دو نفره بود که آن را همراه آیدا آبپرور اجرا کردم. این کار با استقبال زیادی روبهرو شد.
وقتی نقش کیانوش به من پیشنهاد شد، خیلی شگفتزده شدم؛ چون شخصیت تکبعدی نبود، به همین دلیل برای اجرای این نقش انرژی کافی گذاشتم. ترجیح میدهم به جای ایفای نقش اول تکبعدی، شخصیتهای پیچیده و چند بعدی را بازی کنم. خوشبختانه مردم از این سریال استقبال کردند و نسبت به ما لطف دارند.
برای اجرای نقش کیانوش تا چه میزان با کارگردان مشورت میکردید؟ آیا همه چیز به فیلمنامه ختم میشد یا نظر خودتان را راجع به نقش به کارگردان میدادید؟
خوشبختانه آقای سهیلیزاده جزو کارگردانانی است که تحلیل خوبی برای کارش دارد و مرتب درباره نقشها با بازیگران صحبت میکند. صادقانه بگویم بعد از گریم نوید فرحمرزی که زحمت زیادی هم کشید، در ذهنم به طرحهای خاصی رسیدم. البته مو و سبیل کیانوش مال خودم است و کلاهگیس نیست، چون برخی فکر میکنند کلاه گیس بر سرم گذاشتم اما باید بگویم که موهای خودم است.
علاوه بر آن راهنمایی آقای سهیلیزاده و مهران احمدی هم در کنارم بود و کمکم میکرد تا به نقش کیانوش نزدیک شوم. بده و بستانهای خوبی بین من و مهران احمدی وجود داشت. احمدی خیلی انسان شریفی است. او فقط همبازی من نیست بلکه یک دوست و مشاور خوب است.
البته در سریال آوای باران رابطه کیانوش و شکیب خیلی هم خوب نیست!
بله، شکیب و کیانوش چالشهای خودشان را دارند. من و مهران احمدی قبل از بازی هر سکانس و پلانی با هم درباره آن صحبت میکنیم البته از راهنماییهای کارگردان هم استفاده میکنیم.
شخصیت کیانوش ۱۸۰ درجه با من تفاوت دارد اما تلاش کردم این شخصیت را درست بازی کنم تا برای بینندگان هم جذاب باشد.
تا امروز سریال آوای باران گرههای زیادی داشته است. تعلیقهای این سریال در ۱۵ قسمت باقیمانده بیشتر از این خواهد شد و بینندگان از دیدن برخی صحنهها هم تعجب میکنند. من اهل تبلیغ نیستم اما بدون اغراق میگویم که قسمتهای باقیمانده جذابتر است. خدا را شاکریم که زحمت گروه در سریال آوای باران جواب داد و مردم از این سریال استقبال کردند. واقعا کار دشواری است که مخاطبان تلویزیون را از دیدن سریالهای ماهواره جدا کنیم و پای سریالهای خودمان بنشانیم که این اتفاق در سریال آوای باران افتاده است.
کیانوش در محیط نامناسبی بزرگ شده اما برخلاف بقیه زورگیری نمیکند یا به کسی آسیب نمیزند. فکر نمیکنید این مساله در تضاد با چنین زندگی است؟
من در کنار بازیگری و کارگردانی، مستندسازی هم کردهام و با چشم خود دیدهام که برخی از این بچهها که در چنین محیطهایی هستند اگر حمایت میشدند به این روز نمیافتادند. از سوی دیگر کیانوش از دوران کودکی نشان داده که اهل زورگفتن نیست و سعی میکند هوای بچهها را داشته باشد.
اگر ما کیانوش را در دوره کودکی نمیدیدیم با حرف شما موافق بودم اما او در کودکی هم با معرفت است به همین دلیل این ویژگی از کودکی در او رشد کرده و هنوز هم ادامه دارد. در قسمتهای باقیمانده شاهد اتفاقات دیگری خواهیم بود که برای او رخ میدهد.
در پایان گفتوگو به این نکته اشاره میکنم که بازیگران تئاتر خیلی بااستعداد هستند. این حرف را برای خودم نمیگویم، چون خودم را بازیگر نمیدانم. بهتر است مسئولان، تهیهکنندگان و کارگردانان نگاه دیگری به این بازیگران داشته باشند و تئاترهای آنها را ببینند. ما بازیگران خوبی همچون امیر جعفری و هدایت هاشمی داریم که از تئاتر به تلویزیون آمدند و نشان دادند که میتوانند موفق باشند.