سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نگاهی به اثرات کتب کمک آموزشی؛

کتاب کمک آموزشی آری؛ حل‌المسائل نه

یک لقمه حاضر و آماده که فقط باید قورتش داد ؛ این می‌شود حل‌المسائل، می‌شود کلیدی برای باز کردن همه قفل‌های درسی، می‌شود یک پشتگرمی برای دانش‌آموزان درس‌نخوان.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  کتاب حل‌المسائل شبیه یک شاه کلید است، با آن می‌شود همه سوالات سخت و آسان را پشت سر گذاشت و از همان ابتدای راه، میانبر زد و خیلی راحت به جواب‌های آماده رسید.

برخی مسئولان به دانش‌آموزانی که به این کتاب‌ها متوسل می‌شوند، می‌گویند پخته‌خوار چون آنها نه تنها برای رسیدن به پاسخ تلاش نمی‌کنند، بلکه تفکر و خلاقیت را هم کنار می‌گذارند و تبدیل به رونویس‌های حرفه‌ای می‌شوند.

مشکل کتاب‌های حل‌المسائل همین است. این کتاب‌ها دانش‌آموزان را به مصرف‌کنندگانی تبدیل می‌کند که فقط محصول نهایی را می‌شناسند، نه فرآیند تولید آن را. در واقع این دانش‌آموزان فقط پاسخ هر سوال مطرح شده در کتاب درسی را می‌دانند در حالی که اگر درباره چرایی پاسخ‌ها از آنها سوال شود، سکوت می‌کنند. اینها از پس حل مسائل مشابه نیز برنمی‌آیند چون اساس مفاهیم درسی را یاد نگرفته‌اند و ارتباط بین پدیده‌ها را درک نمی‌کنند.

به همین علت است که حل‌المسائل‌ها آفت نظام آموزشی تلقی می‌شود و خیلی‌ها موافق حذف آن هستند، اما با این حال در بازار نشر کسانی فعالیت می‌کنند که از نبود نظارت‌های قاطع و مستمر بهره می‌گیرند و به داغی بازار این کتاب‌ها دامن می‌زنند و چون همیشه مخاطبان خاص خود را دارند و سودشان تضمین شده است، به انتشار حل‌المسائل‌ها ادامه می‌دهند.

حل‌المسائل با کمک آموزشی قاطی نشود!

از همان ابتدای راه باید حساب حل‌المسائل‌ها را از کتاب‌های کمک آموزشی جدا کرد. هر چند عده‌ای معتقدند که چون در کشور تعریف درستی از کتاب کمک آموزشی وجود ندارد، نمی‌شود با قاطعیت حریم این کتاب‌ها را مشخص کرد، اما به طور کلی مردم به همه کتاب‌هایی که محتوایی نزدیک به کتاب‌های درسی دارد، کمک درسی می‌گویند.

البته با این تعریف، کتاب‌های تست و حل‌المسائل هم زیرمجموعه کتاب‌های کمک آموزشی قرار می‌گیرد، اما واقعیت این است که کتاب کمک آموزشی استاندارد به یادگیری بهتر مفاهیم درسی کمک می‌کند نه این که لقمه‌ای حاضر و آماده به اسم جواب سوال را در اختیار دانش‌آموز قرار دهد. در واقع تفاوت این دو نوع کتاب در این است که در هیچ‌کدام از انواع حل‌المسائل‌ها فرآیند یادگیری طی نمی‌شود و دانش‌آموز بدون تلاش و جستجو به پاسخ‌ها می‌رسد و در نتیجه، مسیر خلاقیتش مسدود می‌شود، در حالی که کتاب‌های کمک درسی استاندارد که مطالب تکمیلی در آنها درج می‌شود نه فقط لقمه‌ای آماده خوردن به دانش‌آموز نمی‌دهد، بلکه مطالبی بیش از کتاب درسی را به دانش‌آموز یاد می‌دهد و در نتیجه درک او را از متون درسی بالا می‌برد.

سره و ناسره کمک آموزشی‌ها

بازار نشر شاید در بیشتر حوزه‌ها بی‌رونق و حتی زیان‌ده باشد، اما وقتی نوبت به کتاب‌های کمک آموزشی، تست یا آمادگی کنکور می‌رسد، این بازار رونق خاصی می‌گیرد. تب نمره و قبولی در دانشگاه‌های برتر، سال‌هاست رنگ و لعابی خاص به این بازار داده و سودهای کلانی که از این بابت عاید ناشران شده، انگیزه‌ای برای ورود افرادی بیشتر به این حوزه شده است.

در واقع این بازار رقابتی و سودآور سبب شده رغبت ورود به آن افزایش یابد که آسان بودن ورود به این عرصه نیز باعث شده تا هر ناشری با هر نیتی (نیت آموزشی یا تجاری) دست به کار تولید کتاب شود. همین است که بازار کتاب‌های کمک آموزشی ملغمه‌ای از تولیدات خوب و بد است و تیغ نظارت‌ها نیز آنقدر بُرنده نیست که جلوی تخلفات این حوزه را بگیرد.

با این حال، آموزش و پرورش در صدر معترضان قرار دارد و موضع رسمی‌اش این است که استفاده از کتاب‌های درسی غیراستاندارد به در حاشیه قرارگرفتن معلم منجر می‌شود. در واقع نیش همه انتقادها در این عرصه رو به کتاب‌های غیراستاندارد است؛ یعنی کتاب‌هایی که به گفته مدیر کل دفتر انتشارات تکنولوژی آموزشی وزارت آموزش و پرورش با اهداف تجاری و کسب درآمد منتشر می‌شود. طبق آماری که محمد ناصری ارائه می‌دهد، نزدیک به 50 درصد از کتاب‌های کمک آموزشی موجود در بازار چنین ویژگی دارد و برخلاف برنامه‌های سند تحول آموزش و پرورش که به دنبال پرورش تفکر و خلاقیت در دانش‌آموزان است، حرکت می‌کند.

مطابق مصوبه 828 شورای عالی آموزش و پرورش، همه مواد و رسانه‌های آموزشی (بسته آموزشی، نرم‌افزارهای آموزشی، رسانه‌های الکترونیکی، چند رسانه‌ای، کتاب‌های راهنمای معلم و...) باید به چند اصل پایبند باشد تا مُهر تائید دریافت کند. یعنی مواد و رسانه‌های آموزشی باید با فلسفه تعلیم و تربیت هماهنگ باشد، به گسترش عدالت آموزشی منجر شود، به تفاوت‌های فردی توجه کند، با ویژگی و نیازهای مخاطبان تناسب داشته باشد، محتوای آن بدرستی سازماندهی شده باشد، به روز و متناسب با مقتضیات زمان باشد، قواعد زبان و خط فارسی در آن رعایت شده باشد، روش‌های ارائه مطالب همسو با کتاب‌های درسی باشد و در نهایت مطالب آن خلاقانه و نوآورانه نوشته شده باشد.

البته برای این که یک کتاب کمک درسی کاملا مورد تائید باشد نیاز به رعایت معیارهای دیگری نیز دارد به طوری که به گفته مسعود جوادیان، سرگروه داوری بخش تاریخ جشنواره کتاب‌های آموزشی رشد، کتاب‌هایی برگزیده می‌شود که در کنار تناسب حجم کتاب، ساماندهی درست محتوا، ارتباط با برنامه‌های درسی و رویکرد نوع‌آورانه، از نظر جلد، کاغذ، تصاویر و کیفیت چاپ نیز وضعی قابل قبول داشته باشد.

بدیهی است اگر حدود 50 درصد از کتاب‌های موجود در بازار در زمره کتاب‌های کمک آموزشی استاندارد قرار نمی‌گیرد، همه یا برخی از این شاخص‌ها در تدوین کتاب‌ها رعایت نشده است. اما سوال این است که وقتی این معضل به این وضوح شناسایی‌شده و مرز میان سره و ناسره مشخص است، چرا هیچ نهادی مانع ادامه انتشار و توزیع کتاب‌های غیراستاندارد در بازار نمی‌شود؟

عواملی که به مشکل دامن می‌زند

مدارس به یک نحو، والدین به نحوی دیگر، اما هر دو باد به خرمن بازار کتاب‌های کمک آموزشی می‌دهند. در برخی مدارس، معلمان دانش‌آموزان را به خرید کتاب‌های کمک آموزشی تشویق می‌کنند، بویژه به خرید کتاب‌های تست یا آنهایی که پاسخ تشریحی دارد. توجیه هم این است که بچه‌ها با نمونه سوالات آشنا می‌شوند و در اثر تکرار و تمرین، مفاهیم درسی را بهتر درک می‌کنند. برخی والدین نیز یا به سراغ همین کتاب‌ها می‌روند یا حل‌المسائل تهیه می‌کنند با این استدلال که کتاب‌های تازه تالیف درسی، مفاهیم سخت و پیچیده‌ای دارد که دست آنها را در کمک کردن به فرزندانشان می‌بندد و آنها برای این که بتوانند کمک درس دانش‌آموز خود در خانه باشند، چاره‌ای جز استفاده از کتاب‌های کمکی ندارند.

اما در کنار این دو عامل که در رونق بازار این قبیل کتاب‌ها موثر است، علت سومی نیز وجود دارد که کم‌اهمیت‌تر از دو عامل دیگر نیست. چندی قبل مدیر کل دفتر انتشارات کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش در گفت‌وگو با مهر توضیح داد که معلمان برای این‌ که بتوانند برنامه‌های درسی را بخوبی پوشش دهند، باید از اجزا و کتاب‌های دیگر هم بهره ببرند، برای مثال دشواری‌هایی در توضیح مفاهیم ریاضی یا در درس علوم و جغرافیا وجود دارد که اگر کتاب‌هایی وجود داشته باشد و این دشواری‌ها را برای دانش‌آموزان آسان کند، خوب است.

در واقع، گفته‌های محمد ناصری اگر چه گویای تائید کتاب‌های کمکی استاندارد از سوی آموزش و پرورش است، اما از برخی دشواری‌ها در کتاب‌های درسی حکایت دارد که نیاز به وجود کتاب‌های مکمل را بیشتر می‌کند. پس حالا که مشکل این است بی‌تردید اگر کتاب‌های درسی، روان و قابل فهم برای همه تدوین شود و به نیازهای آموزشی دانش‌آموزان پاسخ دهد، شاید بخشی از ولع جامعه برای ورود به بازار کتاب‌های کمک آموزشی حذف شود؛ البته با وجود این، نیاز به نظارت بر بازار این کتاب‌ها همچنان جدی است تا به این طریق فضایی ایجاد شود که متقاضیان کتاب‌های کمک آموزشی به کتاب‌های استاندارد دسترسی داشته باشند، نه این که کتاب‌های کم فایده یا حل‌المسائل‌های مخرب به خوردشان داده شود.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.