به گزارش
خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران جهان شاهی گفت: وقتی صحبت از فرسودگی بافت شهری میکنیم به معنای آن است که کالبد شهر دچار فرسودگی شده حال آنکه مقولههایی نظیر مقولههای اقتصادی و اجتماعی نیز دچار استحاله میشوند، بنابراین ترجیح میدهیم برای رساندن مفهوم اقتصادی و اجتماعی در حوزه بافت فرسوده از پهنههای رو به زوال شهری استفاده کنیم.
وی ادامه داد: با توجه به این تعریف پهنههای شهری یا رو به زوال میروند یا در حال رونق گرفتن هستند، یا میرا هستند یا در حال بالندگی و دقیقا از همین مفهوم میتوانیم در تعریف باز زندهسازی یا بازآفرینی استفاده کنیم. پس میتوان گفت باززندهسازی یا بازآفرینی به این معنا است که هم مردم، هم جامعه و هم محیط رو به نو شدن خواهد بود یا به بیان دیگر رو به تجدید حیات.
کارشناس ارشد معماری دانشگاه شهید بهشتی اضافه کرد: واضح است در تعریف بازآفرینی پهنههای شهری اهمیت نقش اقتصادی و اجتماعی به خوبی متبلور میشود. در بیان کلی تر میتوان گفت در باز زندهسازی پهنههای شهری تنها ساختمانها و جداره خیابانها نوسازی نمیشود بلکه زیر ساختهای اجتماعی و اقتصادی هم دچار دگرگونی خواهد شد.
جهان شاهی ابراز کرد: از این رو میتوان گفت باززندهسازی فراتر از نوسازی است و این امر باید در ادبیات مهندسی ما تطبیق گردد تا عمل اجتماعی ما تبدیل به عمل و نگرش مدیریتی شود.
وی همچنین خاطرنشان کرد: باززندهسازی در 4 پهنه صورت می گیرد که عبارت است از باززندهسازی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی.
اين كارشناس در ادامه افزود: با باززندهسازی در 4 پهنه فوق میتوان بیان کرد "ايجاد فضاي همبستگي اجتماعي و اقتصادي ناشي از مشاركت محلي، كاهش نابرابريهاي اجتماعي و اقتصادي همراه با سنجش پيشرفت و نتايج "باززندهسازي" اجتماعي و اقتصادي ناشي از راهبردهاي يكپارچه و اقدامات مشخص است".
وی به حکمروایی محلی به عنوان مهمترین عامل در توسعه تحولات شهری اشاره کرد و گفت: مشارکت رویکرد نوین و ویژهای در حکمروائی شهری است که به عنوان یک امکان در تحول و تغییر شرایط مورد بررسی قرار میگیرد، این مشاركت به عنوان يك تشكيلات با هدف راهبردي درك ميشود كه به دلايل مشخص، امكانات مثبتي را فراهم ميآورد:
امكان خلاقيت حاصل از همكاري ميان طرفين مشاركت
امكان تسهيم ريسك پروژه حاميان طرفين مشاركت
امكان دستيابي به ساير منابع سرمايه
امكان كاهش برخورد منافع در فضاي مبتني بر رضايت طرفين
امكان كاهش مطالبات اضافه از دولت محلي
كارشناس ارشد معماري ادامه داد: به بیان دیگر حکمروایی شهری به معنای واگذاری اقدامات اجرایی به خود مردم است یعنی حکومتهای محلی که امروزه میتوان نمونههای آن را در مدیریت شهری تهران مشاهده کرد، ساختار محله محوری یکی از نمونههای حکمروایی شهری است. از نظر مفهومي، حكمروايي شهري نمايش يا منظر سازمانهاي متعددي است كه با هم دريك فرآيند عمل ميكنند.
جهانشاهی به عوامل بروز شرایط زوال اشاره کرد و یاد آور شد: در ايران، مهاجران از روستاها و شهرهاي كوچك در جستجوي كار به مناطق شهري، شهرهاي بزرگ و كلان شهرها مهاجرت ميكنند، از اينرو بسياري از پهنههاي شهري در شرايط زوال شكل ميگيرند. افزايش و تراكم فعاليتها، كاهش سكونت در هر پهنه شهري يا جابجايي جمعيت و تحولات اجتماعي ناشي از آن، از جمله عوامل بروز شرایط زوال در پهنههای شهری است که در باززندهسازی شهری باید به این عوامل توجه داشت در حالی که در مفهوم نوسازی بافت فرسوده این مفاهیم جا نمیگیرند.