سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حضور یک طلبه در کمپ ترک اعتیاد!

بار نخست که خواستم وارد شوم کمی دلهره داشتم که چه می‌شود، اصلاً کمپ چه محیطی است و دیگران چه خواهند گفت؟ اما وقتی از جلسه بیرون آمدم سایر مبلغین را نیز به حضور در کمپ تشویق کردم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، وبلاگ محب المتقین نوشت: در دهه آخر ماه صفر در امامزاده حضرتین شهر قدس، بین تهران و کرج، پاسخگوی مردم بودم؛ روزی یک جوان جلویم نشست و از سحر و جادو و روش باطل کردنش پرسید، در ادامه مشخص شد که معتاد است؛ همسرش هم برای گفت‌وگو به ما ملحق شد، کارشناس حقوق بود.

به معتاد گفتم اگر برنامه‌ای برای ترک اعتیاد بدهم عمل می‌کنی یا نه؟ پاسخش مثبت بود و قرار شد روز بعد باز هم به امامزاده بیایند تا برنامه را دریافت کنند و گفت‌وگو ادامه یابد؛ شب با دو پزشک درباره برنامه ترک اعتیاد مشورت کردم.

ولی نیامدند؛ شب که شد همسر معتاد زنگ زد که رفقای معتادش آمدند و او را بردند...

چند تا پیامک هم فرستاد:

- مشکل کمپ اینه که فقط آهنگ میزارن، پنجشنبه مراسم شمع و شکرگزاری میزارن، یه طلبه نمیارن تو کمپ‌ها ایمانشونو قوی کنه، عشق به خدا، ایمان به او، آقام میگه اگه اسلام شراب رو حلال می‌کرد من برای رهایی از غصه مواد نمی‌زدم، گفتم مگه شراب خورهای خارجی مواد نمی‌زنن.

- مشکل تو یه جلسه حل نمیشه، خواهش می‌کنم تنهاش نذارین هیچوقت!

این جمله آخرش خیلی برایم سنگین بود اما احتیاط کردم و به پیام‌هایش جواب ندادم.

روز بعد تلفن زدم و آمدند جمعه بود و ترک اعتیاد از همان روز شروع شد، دوشنبه و چهارشنبه به منزلشان رفتم. می‌گفت با وجود هوای سرد زمستان شب‌ها در اتاق بدون بخاری پنجره را باز می‌کنم تا راحت‌تر باشم.

چند روز است خواب به چشمانم نیامده، گریه کرد.

زن و شوهر مشکل درک نکردن یکدیگر را هم داشتند؛ از معتاد اجازه گرفتم و به صورت خصوصی با خود و همسرش صحبت کردم...

پیامک همسر آن معتاد سبب شد با اجازه سرگروهمان به بهزیستی شهرستان قدس رفته، آدرس کمپ‌های ترک اعتیاد و مجوز ورود به آنها را گرفتم، بار اول که خواستم وارد شوم کمی دلهره داشتم که چه می‌شود، اصلا کمپ چه محیطی است و دیگران چه خواهند گفت؟

با وجود این که فضای داخل سالن گرفته و کمی تاریک بود جلسه به خوبی پیش رفت،  برخی از مدد جویان هنگام صحبت اشک می‌ریختند و سوال‌هایشان در پایان صحبت نشان از موفقیت بود.

خدا را شکر کردم؛ به آنان گفتم همین ترک اعتیاد می‌تواند ثواب داشته باشد و توبه محسوب شود؛ سعی کردم با استفاده از آیات و روایات امید به زندگی بدهم و بگویم انسان ارزش بالایی دارد و حیف است آلوده به گناه شود، اعتیاد هم یک گناه است.

از جلسه که بیرون آمدم  سایر مبلغین اوقاف را نیز تشویق به حضور در کمپ کردم؛ آنها هم کم نگذاشتند و در آن چند روز 14 مرتبه رفقای روحانی در کمپ‌ها حضور یافتند؛ صحبت‌های آنان پس از اولین حضور در کمپ نشان از این بود که بسیار راضی بوده‌اند؛ دیگه آنها بودند که درخواست تنظیم برنامه جهت حضور در کمپ داشتند!

قرار شد آن مددجو حدود 2 هفته دیگر جهت تجدید قوای مذهبی به قم و حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بیاید؛ ترک اعتیاد تازه نیمه راه است؛ دعا کنید تا آن روز ماهواره‌شان را کنار گذاشته باشند و آن مدد جو نمازخوان شده باشد.
برچسب ها: طلبه ، معتاد ، کمپ اعتیاد
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.