به گزاش حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در بیانه ای اعلام کرد:
متن كامل بيانيه جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در خصوص نقض پيمان ژنو توسط آمريكا به اين شرح است:
با حركت اخير كنگره و وزارت خزانهداری دولت آمریکا در تحريم هاي جديد عليه ملت ايران عملا توافقنامه ژنو از سوي ايالات متحده، نقض و شکسته شد و مهر پاياني بر اين توافقنامه خورد. صرفنظر از ماهیت مذاکرات و توافقات ژنو كه آن را توافقي يك طرفه و ظالمانه بدانیم یا ندانیم، بدبینانه یا خوش بینانه نگاه کنیم، و اینکه در سر جمع، چه آورده اي نصیب کشورمان شده و یا مىشود، عملكرد گذشته دولتمردان آمریکايي تاكنون، حاکى از تزلزل آنها در برداشتن کوچکترین گام براى ایجاد اعتماد در ملت ایران و پايبندي به توافق داشته و دارد كه اكنون نقض آشكار آن را جهانیان شاهد هستند. صداقت آمریکایی، پيمان شكني و غیرقابل اعتماد بودن آنها، خیلی زودتر از آنچه که برخي گمانه زني مي كردند روي داد. بر همين اساس جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي لازم مي داند نكات ذيل را مورد توجه قرار دهد:
1- بر اساس تصريح متن توافقنامه، دولت امریکا، بايستي مانع هرگونه تحريم يا توسعه جديد تحريم ها در دولت و کنگره شود، اكنون بايستي ناقضان پيمان ژنو، توضيح دهند كه چه اتفاق جديدي رخ داده كه به وضع تحريم يا توسعه تحريم هاي جديد دست زده اند؟ البته برخي خوشبينانه تصور مي كردند دولت آمريكا به روند نامطلوب و گذشته خود در بهانه جويي براي تحريم ها، پايان مي دهند كه متاسفانه اين بار، بي هيچ بهانه اي با پیمان شکنی های خود، نشان داند که قابل اعتماد نیستند.
اين در حاليست كه جمهوري اسلامي ايران، همواره در توافقات بين المللي، حسن نيت خود را اثبات كرده و در برخي برهه ها بالاتر از توافقات نيز حسن نيت خود را به اثبات رسانده است. در توافق اخير نيز براي اثبات اين موضوع، به طور داوطلبانه قبل از توافق ژنو، سطح فعاليتهاي هسته اي را كاهش داد، به برخي بازرسي هاي خارج از پادمان آژانس هسته اي تن داد و توافقي فراتر از مقررات را با مدير كل آژانس به امضا رساند ليكن بر عكس آمريكاييها از روز اول بعد از توافق، از هر اقدامي براي پايان دادن به توافق، فرو گذار نکردند.
2- جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، سخن حكيمانه مقام معظم رهبري مبني بر اينكه «آمریکا قابل اعتماد نیست و در سخن خود صداقت ندارد» را برآمده از یک عقلانیت كارآمد و تاريخي مي داند. آنچه از اين روزها بيش از همه بايد شكرگزار آن باشيم نعمت وجود ولي فقيه عادل و عالم است كه با بينش بالاي خود به خوبي، صحنه ديپلماسي خارجي را پيش بيني كردند. آمریکاییها در تجربههای تاریخی خودشان در مقابل جمهوری اسلامی ایران، تاکنون ثابت کردهاند که همواره ماهیتی سلطهطلبانه دارند و از هر منفذی برای رسیدن به اهداف خودشان سوءاستفاده میکنند. تحریم های جدید آمریکا علیه ایران بعد از مذاکرات ژنو سه، صحت پیش بینی مقام معظم رهبری و تاکید ایشان بر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را بيش از گذشته روشن ساخت. گرچه لازم بود اعضای دستگاه ديپلماسي از ابتدا با الهام از سخنان رهبر معظم انقلاب در خصوص لزوم پرهیز از امید به وعدههای دشمنان، تبعات اعتماد به استکبار را مورد توجه قرار مي دادند. تاریخ حكايت از آن دارد كه اعتماد به استکبار جهانی، تحقیر و وابستگی بیشتر کشورها به نظام سلطه را موجب شده است.
اگر نخواهيم خيلي به گذشته نگاه كنيم و عملكرد سالهاي اخير راس نظام سلطه را بررسي كنيم در مي یابيم كه دولت جمهوری اسلامی ایران در مباحثی مانند موضوع عراق و افغانستان وارد بحث با آمريكاييها شد و توانست در جهت حل این مشکلات همکاری کند، اما آمریکاییها به توافقات خود در همان مذاکرات نيز پايبند نبودند و نشان دادند که به هیچ وجه حاضر نیستند به ملت ایران، جمهوری اسلامی و منافع آن احترام بگذارند.
البته رييس جمهور عزيزمان در همان روزهاي اول بايستي غير قابل اعتماد بودن حاكمان كاخ سفيد را تشخيص مي داد كه با فاصله کمی از تماس تلفنی وي و اوباما، رييس جمهور آمريكا در دیدار خود با نتانیاهو دوباره به این موضوع اشاره کرد که همه گزینهها، از جمله گزینه نظامی، روی میز است.
البته بايستي در تحليل ها به اين نكته، دقت شود كه برخی از نخبگان متمايل به دولت كنوني، بر اين ادعا بودند كه که با مذاکره و دادن برخي امتيازها، میتوان بخشی از مشكلات با آمريكا را حل كرد. براي عبور از اين تحليل، مقام معظم رهبری صریحاً فرمودند که «اگر دولتی با رعایت خطوط قرمز، در برخی از موارد وارد مذاکره شود، مخالفت نمیکنند. دولتهای مختلف برنامهها و استدلالهایی دارند و میخواهند عملاً خودشان این موضوع را تجربه کنند.»
وقتی در عمل این اقدام انجام شد، در واقع نتیجه اعتماد به آمريكاييها روشن شد؛ یعنی آن بخش از نخبگان، که بعضاً متأثر از رسانههای خارجی یا رسانههای داخلی طرفدار مذاکره با آمریکا هستند؛ متقاعد شدند که این راه، نتیجهبخش نخواهد بود. از سویی دیگر، برای خود تصمیمگیران قوه مجریه هم این موضوع اثبات شد و به نوعی برایشان اتمام حجت شد که هضم در نظام بين الملل، راهحل مشكلات نيست.
3- نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به عنوان وكلاي ملت ايران لازم است در جهت مقابله با نقض پيمان ژنو از سوي آمريكاييها، با تشكيل جلسه فوق العاده، دستگاه ديپلماسي را مكلف به بازگشت به احقاق حق غني سازي اورانيوم و فن آوري پيشرفته هسته اي نمايند تا از اين رهگذر، حقوق ملت ايران كه در قرارداد ژنو ناديده انگاشته شده بود باز گردد. گر چه همين توافق ضعيف نيز با وجود تحريم هاي دولت و كنگره آمريكا چه بخواهیم یا نخواهیم چه آن را مرگ زودرس تلقی نکنیم، در عمل مهر پايان خورد ليكن بايستي با تصويب قوانيني پيش برنده در افزايش درصد و سطح غني سازي، گام هاي استوارتري در جهت رشد و پيشرفت ايران اسلامي برداشته شود. بايد به تيم مذاكرهكننده که آنها را فرزند نظام و انقلاب می دانیم، تاکید کنیم که برخی کم کاری ها در تصریح و برسمیت شناختن حق غنی سازی ملت ایران و زیاده خواهی های آمریکا در مذاکرات ژنو3 را در مذاکرات آتی جبران کنند و در توافق جامع اگر بنا به ادامه مذاکره علیرغم عهد شکنی دولت آمریکا دارند با دقت بيشترى وارد عمل شده و اشکالات اساسی توافقنامه و امتیازات نامتوازن آن را رفع نمایند. همچنين بايد نسبت به تكرار تجربه دوم خرداد (تعليق غنىسازى) هشدار داده شود. تیم مذاکره کننده بایستی احساس استغنا را کنار گذاشته و با برخورداری از یک تیم انقلابی و قوی در بخش های حقوقی و بین المللی و فنی، خصوصا در مباحث هسته ای ضعف خود را جبران کنند. مذاکرات باید افتخار امیز، مطالبه گرایانه و فعالانه باشد. در این صورت از حمایت ملت ایران برخوردار بوده و خواهند بود.
4- متأسفانه آنچه مورد اهتمام برخی عوامل دولت جدید از ابتدای فعالیت تاكنون بوده است، مبتنی بر این نگاه افراطی و خارج از اعتدال و تدبیر یعنی نگاه خوشبینانه به مذاکره و غفلت از نگاه به درون، اقتصاد مقاومتی، استحكام ساخت دروني نظام و فقدان یک نگاه کلان و ریشهای به مشکلات ساختاری اقتصاد است. به اذعان عمده اقتصاددانان داخلی و خارجی، کشور ما از نبود یک دید بلندمدت و ساختاری برای حل مشکلات اقتصادی خود رنج میبرد. دولت کنونی نیز همچون دولتهای گذشته، در صدد راهبری اقتصاد به صورت کژدارومریز است و برای برونرفت از مشکلاتش، به جای تعمیر و اصلاح موتور معیوب آن، که عبارت است از وابستگی شدید به نفت، به راهکارهای مسکن، موقتی و سطحی نظیر مذاکره برای کاهش تحریم و مانند آن متوسل میشود.
4- سناريوي دوقطبي سازي جامعه، همواره از سوي مخالفين ملت ايران طراحي و اجرا شده است و متاسفانه برخي آگاهانه و ناآگاهانه در اين موضع، دميده اند. متأسفانه یکی از ایرادهای بزرگی که در عرصههای سیاسی، فرهنگی و رسانهای کشور به چشم میخورد این است که مسایل، سیاه یا سفید و مطلق دیده میشوند یعنی یک نوع دو قطبی پیش رونده و خزنده که در تمامی حوزهها خود را نشان میدهد، در بحث هسته اي نيز متاسفانه برخي از دولتمردان، تلاش خود را بر اين نهاده اند كه اینگونه القا کنند که در داخل كشور یک دو قطبی وجود دارد میان کسانی که خواستار توافق درباره موضوع هستهای و آنها که با چنین کاری از اساس مخالفند. ساكت كردن منتقدين با اين شيوه، جز خسران براي مذاكره كنندگان دستاوردي نخواهد داشت. بايد به اين دوستان هشدار داد براي اينكه در مذاكرات بين المللي بتوان با حداكثر ظرفيت داخلي در پشت ميز مذاكره نشست و بالاترين امتياز را در مذاكره دريافت كرد، ايجاد يك وفاق و انسجام ملي، و اجازه نقد امري ضروريست.
5- جمهوري اسلامي ايران به دلیل نقش بیبدیلی که در احياي ارزشهاي انساني و اسلامي در دنيا و روند بيداري اسلامي داشته است همواره مورد هجمه نظام سلطه قرار گرفته است. غرب بر اساس نگاه سلطه طلبانه خويش و جلوگيري از روند رو به رشد گرايش به اسلام، شيعه و ايران؛ پروسه اسلام هراسي، شيعه هراسي و ايران هراسي را با استفاده از ابزارهاي رسانه اي و فرهنگي خود كليد زدند .
هر چند چهره مشعشع و تابناک اسلام و تشيع، چهرهای نیست که با ترفندهای کودکانه بتوان خدشهای بر آن وارد ساخت ليكن دستگاه ديپلماسي كشور به جاي برخي چانه زني هاي بيهوده و پنهان از نگاه ملت ايران، ديپلماسي عمومي را وجهه همت خود سازند و با ارتباط مستقيم با نخبگان، دانشگاهيان و روشنفكران جهان، در جهت زدودن ابرهاي تيره اسلام هراسي، شيعه هراسي و ايران هراسي، اقدام كنند و اين ظلم بزرگ غرب به اسلام و ايران را قدري در افكار عمومي بزدايند.
6- همانطور كه بارها مورد تاكيد قرار گرفته، مشكل نظام سلطه با نظام مقدس جمهوري اسلامي، صرفا فن آوري هسته اي، موشک های بالستیک، حقوق بشر، پیروزی مقاومت در سوریه، لبنان، فلسطین و دستاوردهاي نوين علمي و... نيست بلكه آنها با هويت و گفتمان غالب نظام اسلامي كشورمان مشكل دارند. غرب اساساً با موجودیت و هویتی به نام جمهوری اسلامی از ابتدا مشکل داشته و قصد نداشته و ندارد با واقعبینی با کشورمان، تعامل نمايد و لذا برای حذف و تضعیف این موجودیت از هیچ تلاشی فروگذار نبوده است. جنجال پیرامون بحث هستهای، حقوق بشر و... از اهرمها و روشهای فوقالعاده خطرناک غرب برای نیل به هدف شوم خود است که در واقع به دنبال حذف هویت ایران اسلامی در قامت نظام جمهوری اسلامی است.
انتهای پیام/