سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

برزخی میان درد و لذت

در فیلم با تضادهای تصویری مواجه هستیم، فضای زیبای مسحور کننده طبیعت و در مقابل آن خانه‌ای که به خرابه‌ای شبیه است، این تضاد، همان تضادی است که انسان در مواجهه با هستی با آن روبه روست.

حوزه سینما باشگاه خبرنگاران،‌ در نگاه اول که با فیلم "آسمان زرد کم عمق" اثر بهرام توکلی مواجه می‌شویم توقع فیلمی خوش ساخت همچون "پرسه در مه" در ذهن‌مان یادآور می‌شود. هرچند از فیلم‌های قبلی توکلی هم می‌شود نگاه هستي‌گرایی او را دریافت و این نوع فیلم ساختن با موضوع روانشناسی را دغدغه اصلی وی دانست. شاید موفقیت قابل ملاحظه کارگردان در فیلم "اینجا بدون من" توقع مخاطب را بالاتر برده‌باشد ولی با اینکه کارگردانی و پرش‌های زمانی کار قابل تحسینی برای توکلی است نسبت به کارهای قبلی او یک قدم رو به عقب محسوب می‌شود.

موضوع مالیخولیایی فیلم به‌نظر برگرفته از جهان‌بینی خاص توکلی که برگرفته از بینش اگزیستانسیالیستی اوست، می‌باشد اما متاسفانه بسیار گیج کننده‌است و کشف نقاط مبهم قصه را برای بیینده مشکل و پیچیده کرده‌است. مشکلات بوجود آمده برای این خانواده که منشأ آنها از تصادف غزل و خانواده‌اش شروع شده و باعث این شده که همسر وی کار اصلی خود را رها کرده و به پادویی برای یک بنگاه معاملات مسکن تن دهد و در ادامه با مشکلات خاص خودش مواجه شود.

فیلم "آسمان زرد کم‌عمق"، بدون اینکه قصۀ لازم را برای تبدیل‌شدن به یک فیلم سینمایی بلند داشته باشد، با بهره‌گیری از فرم‌های ابداعی فیلم‌ساز، میزان ساعت مندّظر کارگردان را پر می‌کند و تماشاگر در پایان فیلم، با قصه‌ای کوتاه درحد چند جمله، سالن سینما را ترک می‌کند. بیشترین صحنه‌های این فیلم را رفت‌و‌آمد‌های سردرگم و عصبی کاراکتر مهران در ساختمانی نیمه‌متروکه تشکیل می‌دهد. او به‌همراه همسر جوان خود برای آماده‌سازی این ساختمان نیمه‌متروک به‌منظور آمدن صاحب اصلی‌اش، به آن پا گذاشته است، مدام از این اتاق به آن اتاق می‌رود، اشیا و اثاث داخل ساختمان و چند قلم اثاث تازه، ازجمله تختی برای مسافری که احیاناً پیر و بیمار است، را جابه‌جا می‌کند و درهمین حین، مدام با همسرش بحث می‌کند. البته در فاصلۀ این بحث‌ها، معدود افرادی هم وارد قصه می‌شوند که حضور آن‌ها نیز به سردرگمی بیشتر بیننده می‌انجامد؛ مانند عروس و دامادی که بعد از عروسی‌شان، قصد دارند به مسافرت بروند.

آخر سر، آنچه دستگیر تماشاگر می‌شود، احتمال وجود نوعی جنون آنی در همسر جوان مهران است که آن هم خود مهران طرح کرده و همسر جوان او این مسئله را رد می‌کند. مهران که به رفتارهای همسر جوان خود در روزهای بعد از تصادف او که به مرگ اعضای  خانوادۀ وی منجر شده است، مشکوک می‌شود، رفتارهای او را با دقت زیر‌نظر می‌گیرد و حالا احتمال می‌دهد همسرش که در آن تصادف پشت فرمان بوده، عمداً باعث آن تصادف شده است. همۀ ماجرای فیلم «آسمان زرد کم‌عمق» همین است.

در فیلم با تضادهای تصویری مواجه هستیم، فضای زیبای مسحور کننده طبیعت و در مقابل آن خانه‌ای که به خرابه‌ای شبیه است، این تضاد، همان تضادی است که انسان در مواجهه با هستی با آن روبه روست، مهران و غزل، زن و مرد درون بهرام توکلی هستند، خانم روانشناس موجودیت حقیقی ندارد، خانم روانشناس همان ذهن غزل است  که مدام موضوع پایان اوج زیبایی را به او القا می‌کند، غزل با پیشی گرفتن از تقدیر، راننده اتومبیلی می‌شود که قرار است همه خانواده را راهی سفر کند. مهران نماد عشق و غزل نماد عقل است، انسان در طول حیاتش به صورت موازی در برزخ میان گذشته و آینده، حال را قربانی می‌کند،  انسان در مسیر زیستنش در برزخ میان شیدایی و پریشانی سرگردان است، در برزخ میان زشتی و زیبایی، در برزخ میان درد و لذت، گاهی انسان در اوج درد زندگی‌اش را به انتخاب خودش پایان می‌دهد، یا با درد زندگی را تجربه می‌کند به امید رسیدن لذت، و گاه تا پایان عمر ناآگاهانه برای تسکین دردهایش، فرار از زندگی را تجربه می کند، زنده می‌ماند و از زندگی فرار می‌کند، در این فیلم  كارگردان وجه دیگری از تجربه نسانی و وسعت اختیار انسانی را به نمایش می‌گذارد ، ترس و فرار از جبر این برزخ  در انسان سهم او را از هستی، آسمانی نه آبی، که زرد، همراه با تشویش و نه عمیق، بلکه کم عمق می سازد، و "آسمان زرد کم عمق" بهرام توکلی نمایش برزخی است که هر لحظه انسان با آن مواجه است، غزل می‌خواهد با جبر هستی یعنی تجربه این برزخ مقابله کند، و در دیالوگهای اولیه فیلم نشان می‌دهد که می‌خواهد به همه چیز مسلط باشد، پیش‌گویی می‌کند و قصد دارد از دیوار بگذرد.

در كل "آسمان زرد کم عمق" براي كساني كه خواهان ارزش گذاري هستند در سطحي نيست بخواهند براي او درجه‌اي قائل شوند چراكه بهرام توكلي با اين نگاه به نوع جديد، خود، اين فيلم را از سطح ارزش گذاري خارج كرد.



یادداشت از فائزه آقابابایی



انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.