اعظمی که به زبانهای فارسی و اردو مسلط است، قصیده خود را اینگونه ترجمه میکند:
این شام غریبان حسین(ع) است، فردا چه خواهد شد؟ امام مظلوم جنازه همه شهدا را خواهد آورد، درباره جنازه مظلوم چه خواهد شد؟
ای شب عاشورا! بگو که از تاریکی شام غریبان، پرده حجاب زینب مضطر چه خواهد ماند؟ وقتی سحر یازدهم طلوع میشود، چه خواهد شد؟
شاهزاده رباب خیلی علیاصغر را دوست داشت؛ وقتی که گهواره علی اصغر در شعلهها میسوزد، چه خواهد شد؟ و بانوی مضطر چگونه آن را میبیند؟
وقتی پیکر امام حسین علیهالسلام زیر سم اسبان خواهد رفت، گیتی به زلزله خواهد افتاد! وقتی که حضرت فاطمه(س) این منظره را ببیند، چه خواهد شد؟