شمار آمريکاييهايي که در سن کار هستند ولي شغلي ندارند از سال دو هزار ميلادي تاکنون حدود 27 ميليون نفر افزايش يافته است اما در رسانه هاي آمريکا اخبار خوبي درباره بهبود وضع کار در ماه اکتبر منتشر مي شود.
در واقع رسانه هاي آمريکا با مردم اين کشور صادق نيستند و بحران بيکاري را شفاف بازگو نمي کنند.
در اين گزارش ، ده واقعيت درباره بحران بيکاري رو به افزايش در آمريکا عنوان شده که به شرح زير است :
1- درصد آمريکاييهايي که در سن کار هستند و شغلي دارند در ماه اکتبر به 58 و سه دهم درصد کاهش يافت.
پايين ترين رقم از سال دو هزار ميلادي تاکنون 58 و دو دهم درصد بود. به عبارت ديگر هيچ بهبودي در بازار کار آمريکا حاصل نشده است.
در آخرين دوره رکود ، نسبت جمعيت شاغل از حدود 63 درصد به کمتر از 59 درصد رسيد.
2- اقتصاد آمريکا ماه گذشته 623 هزار شغل تمام وقت خود را از دست داد اما اينگونه گفته شد که اوضاع اقتصادي بهبود يافته است.
3- شمار زنان آمريکايي شاغل در ماه اکتبر حدود 357 هزار نفر کاهش يافت.
4- ميانگين دوره بيکاري در اکتبر سال 2013 ميلادي به حدود سه برابر اکتبر سال دو هزار ميلادي رسيد.
5- تعداد آمريکاييهايي که در ماه اکتبر جزو نيروي کار نبودند به حدود 932 هزار نفر رسيد. به عبارتي ديگر ، حدود يک ميليون آمريکايي ظرف يک ماه از نيروي کار اين کشور محو شدند.
6- شمار آمريکايي هايي که جزو نيروي کار نبودند از زمان ورود باراک اوباما رئيس جمهوري اين کشور به کاخ سفيد بيش از 11 ميليون نفر افزايش يافته است.
7- در ماه اکتبر ميزان مشارکت نيروي کار آمريکا از 63 و دو دهم درصد به 62 و هشت دهم درصد کاهش يافت که کمترين رقم از سال 1978 ميلادي تاکنون به شمار مي رود.
8- اگر ميزان مشارکت نيروي کار همچنان مشابه زمان انتخاب اوباما در سال 2008 ميلادي باشد ، ميزان رسمي بيکاري هم اکنون حدود يازده درصد خواهد بود.
9- داشتن شغل الزاما به اين معنا نيست که فرد بتواند بدون هيچ کمکي از خود و خانواده اش مراقبت کند. در واقع از هر چهار آمريکايي داراي شغل نيمه وقت ، يک آمريکايي زير خط فقر زندگي مي کند.
10- در ژانويه سال دو هزار ميلادي ، 75 ميليون آمريکايي در سن کار بودند که شغلي نداشتند. اما امروز 102 ميليون آمريکايي در سن کار ، بيکار هستند.
بنابراين سياستمداران درباره اين مشکل چه اقدامي کرده اند ؟ آيا آنها نبايد شبانه روز براي حل اين بحران تلاش کنند؟
باراک اوباما فقط به مردم آمريکا چنين وعده هايي داد :
"مي خواهم همه شما بدانيد تا زماني که هر آمريکايي جوياي کار ، شغلي پيدا نکند ، نمي توانم آسوده باشم. فقط صرفا درباره داشتن يک شغل حرف نمي زنم بلکه درباره داشتن شغل خوبي حرف مي زنم که داراي درآمد و مزاياي خوبي باشد."
متاسفانه ، هنوز به هيچ يک از اين وعده ها عمل نشده است.
در عين حال از آنجايي که شغل کافي وجود ندارد ، شمار آمريکاييهايي که در فقر زندگي مي کنند رو به افزايش است.
بر اساس آمارهاي جديد ، 49 ميليون و 700 هزار آمريکايي در فقر زندگي مي کنند.
در حال حاضر يک ميليون و 200 هزار دانش آموز در آمريکا بي خانمان هستند.
آينده طبقه متوسط جامعه آمريکا به ايجاد مشاغل خوب بستگي دارد.
بنابراين ، واقعيت اينست که در آغاز راه بحران بيکاري در آمريکا قرار داريم و اوضاع نامساعد کنوني ، ممکن است وخيم تر شود.