؛ "ترور" نوعی آدمکشی با اهداف سیاسی یا عقیدتی است. واژهای نام آشنا برای جمهوری اسلامی ايران که بهعنوان کشوری با بالاترین قربانیان ترور محسوب میشود. جمهوری اسلامی ایران بابیش از 17 هزار شهید ترور، سند زندهای از پشت پرده اقدامات وحشیانه مدعیان حقوق بشر از سالهای ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون بوده است. از این رو جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای پس از انقلاب اسلامي و در سی و پنج سال گذشته یکی از بزرگترین کشورهای قربانی تروریسم و به عبارت صحیحتر و واقعی "بزرگترین قربانی تروریسم در جهان" است که از نخستین روزهای وقوع انقلاب اسلامي در سال 1357 آماج عملیاتهای گوناگون تروریستی بوده است که در این زمینه وجود بیش از 17 هزار شهید ترور سندی روشن و مبرهن بر اثبات این ادعاست.
براساس آمار و اطلاعات، جمهوری اسلامی ایران بیش از 17 هزار نفر از شهروندان و مقامات سیاسی خود را در مواجهه با گروهکهای مختلف تروریستی از دست داده است که بیش از 12 هزار نفر آنان به دست عوامل "گروهک تروریستی و جنایکار منافقین" شهید شده و بقیه نیز به دست عوامل گروهکهای تروریستی دیگر وابسته به دشمنان از جمله کومله، دموکرات، پژاک، جندالشيطان (عبدالمالک ریگی)، جيش العدل، خلق عرب، خلق بلوچ و تندر(انجمن پادشاهي ايران) به شهادت رسیدهاند.
از مهمترین اهداف اين گروهکهاي تروريستي، میتوان به ایجاد فتنه و دامن زدن به مسائلي همچون اختلاف بین مذاهب اسلامی (شیعه و سنی)، درگیر کردن قوميتها و ایجاد منازعات فرقهای و قومی در بین مردم کشور و خدشه دار کردن چهره حقیقی اسلام و زير سوال بردن ماهيت الگو محور ایران اسلامي عنوان نمود و همچنین هدف حمله اکثر این گروهکهای تروریستی صدمه زدن به کيان نظام جمهوری اسلامی ایران و ایجاد هرج و مرج و ناامنی در داخل کشور ايران است که مورد حمایت کشورهای غربی و عربي بخصوص آمریکا، رژيم صهيونيستي و عربستان سعودي قرار میگيرد که اين کشورها فقط در راستاي تامين منافع خويش از این گروهکهای تروریستی حمایت میکنند.
اگر چه تمامی گروهکهای تروریستی که چه در داخل و چه در خارج فعالیت دارند، دارای عملکردهای مختلفی میباشند اما اهداف مشابهی را پيگيری میکنند. نکته جالب در اين ميان توجيه حملات تروریستی از طرف این گروهکها به بهانه احقاق حقوق ملت ایران است!
باشگاه خبرنگاران به بهانه حمله تروریستی اخير در سراوان که منجر به شهادت 14 نفر از نیروهای هنگ مرزی سراوان شد، گزارشی درباره گروهکهای تروریستی و جنایتهای آنان درحق ملت ايران تهیه کرده است.
در تاریخ 35 ساله انقلاب اسلامی ایران، جنایتهای بی شمار از فرقه رجوی (سرکرده گروهک تروریستی منافقین) ثبت شده است. در طی این سالها، افراد بیگناه زیادی، در جریان ترورهای کور، در محل کار و تحصیل خود هدف گلولههای فرقه رجوی قرار گرفتند.
"مسعود رجوی"، خود مدعی است که از سال ۱۳۶۰ تا ۶۱ منافقین تعداد دوازده هزار تن از نیروهای جمهوری اسلامی را ترور کردهاند. همچنین بنا به گزارش منابع گروهک تروریستی منافقین در سال ۶۶ و بعد از تاسیس ارتش این فرقه، مجموعا ۲۳ بار عملیات نظامی در منطقه نوار مرز ایران و عراق با کمک و پشتیبانی ارتش رژیم صدام، صورت گرفته است که در این عملیاتها، جمعا ۵۸۸۰ نفر از نیروهای جمهوری اسلامی، شهید شدهاند.
خصومت منافقین با نظام جمهوری اسلامی ایران فقط به عملیات ترور منتهی نمیشود و جاسوسی برای اسرائیل و آمریکا هم در پرونده منافقین ثبت شده است. عناصر منافقین در سالهای اخیر در موضوع هستهای نیز با اسرائیل و آمریکا همکاری کردهاند. ترور 4 دانشمند هستهای ایران در سالهای اخیر و ارائه گزارشهای جعلی درباره مراکز هستهای ایران، از جمله همکاریهای منافقین با آمریکا و صهیونیستهاست.
برخی کشورهای غربی بر اساس مدارک جعلی منافقین در موضوع هستهای، ایران را تحت فشار قرار داده و ضد ملت ایران، تحریم وضع کردهاند. رژیم صهیونیستی در حالی از منافقین برای جلوگیری از پیشرفت هستهای ایران استفاده میکند که همه فعالیتهای هستهای ایران، صلح آمیز و تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی است. برنامههای هستهای اسرائیل اما کاملا نظامی است و صدها بمب و کلاهکهای هستهای رژیم صهیونیستی، تهدیدی برای امنیت جهانی محسوب میشود.
خارج کردن نام اين گروهک تروریستی از لیست گروههای تروریستی توسط برخی کشورهای اروپایی و آمریکا نمونه بارزی از همراهی این کشورها با اين گروهک و تروریسم بین المللی است.
"حزب حیات آزاد کردستان" یک گروهک تروریستی شبه نظامی و چپگرا در کردستان ایران است. فعالیت این گروهک بیشتر در مرز بین ایران، عراق و ترکیه و منطقه "قلعه رش" در استان "آذربایجان غربی" و منطقه "اورامانات" از توابع استان کرمانشاه و "ایوان" از توابع "ایلام" و "مریوان" و منطقه "چهل چشمه" از توابع استان کردستان و بخش شرقی "کوهستان قندیل" در کردستان عراق است و تحت هدایت و رهبری "حزب پکک"، "حزب کارگران کرد ترکیه"، فعالیت میکند.
گروه پژاک در ۴ آوریل ۲۰۰۳ سالروز تولد عبدالله اوجلان سرکرده گروه پکک تاسیس شد. گروهک شبه نظامی پژاک، خود را شاخه ایرانی پکک معرفی میکند.
ساختار سیاسی پژاک"پژاک" در سال ۲۰۰۴ اولین کنگره خود را برگزار نمود. رئیس این گروهک تروريستي" عبدالرحمان حاجیاحمدی" نام دارد. پژاک تاکنون چندین انشعاب درونی داشته است. منابع شمال عراق گزارش میکنند که حاجیاحمدی، تنها اسماً رئیس پژاک است و هیچ کاری بدون اجازهٔ پکک انجام نمیدهد!
فعالیتهای نظامیگروهک پژاک در حملات مختلف به نیروهای امنیتی در خاک جمهوری اسلامی ایران دست داشته است، یکی از این حملات در شهرستان مریوان صورت گرفته است که به گفته فرمانداری شهرستان مریوان این عملیات ساعت ۷ بامداد روز ۱۳ فروردین ماه سال ۹۰ صورت گرفت که طی آن افراد مسلح به پاسگاه مرزی واقع در "روستای سیاناو" در نزدیکی "روستای کانی کبود" حمله کردند.
در نتیجه حمله پژاک در "مریوان" یک پرسنل کادر و سه سرباز وظیفه کشته و دو سرباز وظیفه دیگر نیز زخمی شدند. گروه پژاک این حمله را پاسخ به اعدام یکی از اعضای خود عنوان کرد.
طبق اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای فرودین ماه سال ۹۰ چهار اقدام تروریستی در کردستان روی داده است که طی آن ۶ نفر از پرسنل نیروی انتظامی و مرزبانی کردستان کشته و نزدیک به ۱۰ نفر دیگر زخمی شدهاند. حاجیاحمدی، به ایالات متحده سفر داشته و در آنجا تماسهایی برقرار کردهاست.
او میگوید: هدف ما یکی است. ما در مورد براندازی حکومت صحبت نمیکنیم، ولی خواهان تغییر دموکراتیک در ایرانیم. در این سطح حاضریم با آمریکاییها همکاری کنیم.
سایت خبری آمریکایی "نیوزمکس" در آگوست ۲۰۰۷ مصاحبهای با رحمان حاج احمدی انجام میدهد. حاج احمدی که به واشنگتن سفر کرده بود در این مصاحبه میگوید: امیدوارم در دیدار با مقامات ارشد دولت آمریکا درباره وضعیت جاری در ایران و کمک واشنگتن به پژاک گفت و گو و رایزنی کنم.
سرکرده این گروهک تروریستی در این مصاحبه ادامه میدهد: با کمک آمریکا اقوام کرد را در شورشی که میتواند به کل ایران گسترش یابد هدایت میکنیم.
در سال ۲۰۰۴ و درست یک سال پس از اشغال نظامی عراق توسط آمریکا، روزنامه واشنگتن پست و خبرگزاری انگلیسی رویترز گزارشهایی منتشر کردند که بر طبق آن نیروهای سازمان تازه تاسیس پژاک را در حالی که سلاحهای آمریکایی در دست داشتند، در اطراف پایگاه نظامی ایالات متحده در سلیمانیه عراق رویت کردند.
"سیمور هرش"، خبرنگار تحقیقاتی" مجله نیویورکر" در شماره ۲۷ این مجله گزارش ميدهد "پژاک" هم از ایالات متحده و هم از اسرائیل کمک دریافت میکند.
"ارلیش روزنامه نگار مستقل آمریکایی" نیز در دیدار از پایگاههای "پژاک" در "کوهستان قندیل" و پس از انجام مصاحبه با سرکردههای این گروهک صراحتا اعلام میکند: عملیات نظامی پژاک در راستای استراتژی آمریکا در منطقه است. یکی از محافظان این عضو پژاک نیز گفت که مسوولان این گروه سال گذشته در کرکوک با آمریکاییها ملاقات کردهاند.
تاکنون در حملات پژاک شاخه سازمان تروریستی پکک در ایران به جز پرسنل نظامی و نیروهای امنیتی، دهها شهروند ایرانی جان خود را از دست دادهاند.
دستگیری و آزادی سرکرده پژاک در آلمانحاجیاحمدی، سرکرده پژاک در اسفند ۱۳۸۸ در منزل خود در آلمان توسط ماموران ضد تروریسم پلیس آلمان و با درخواست دولت بلژیک دستگیر و پس از دو روز آزاد شد!
"مراد کارایلان"، از رهبران پکک میگوید نیروهای پژاک دست کم ۱۵۰ تن از سربازان و مسئولان ایرانی را در خاک این کشور کشتهاند.
گروهک تروریستی شبهنظامی جند الشیطان از سال 1382 با نظام جمهوری اسلامی ایران به مبارزه مسلحانه میپرداخت. جندالشيطان یک جریان بنیادگرای تروریستی و فرقهگرا و سازمانی تروریستی است که تحت حمایت آمریکا و برخی کشورهای عرب منطقه دست به ترور، قاچاق سوخت و مواد مخدر میزند.
معروفترین عضو ارشد این گروهک تروریستی، عبدالمالک ریگی، از طایفه ریگی بود که توسط جمهوری اسلامی دستگیر و به دار مکافات آویخته شد. بعد از دستگیری وی، این گروهک در اطلاعیهای اعلام کرد که محمدظاهر بلوچ را به عنوان سرکرده جدید این گروهک منصوب کردهاست. بعد از به هلاکت رسيدن "عبدالمالک ريگي" سرکرده اين گروهک شيطاني، نام اين گروهک به "جيش العدل" تغيير يافت.
به گفته مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران، اين گروهک تروريستي توسط سرویسهای اطلاعاتی سیا، موساد و فرماندهی ناتو حمایت میشود.
خبرگزاری "آسوشیتد پرس" در گزارشی اعلام کرد که تاکنون اطلاعات تایید شدهای مبنی بر نقش آمریکا در حمایت از جندالشيطان و کمک به آموزش نیروهای آن بدست نیامده است. اما گزارشهای برخی کارشناسان امور منطقه و مقامات امنیتی حکایت از آن دارد که اين گروهک از کمکهای آمریکائیان و پاکستانیها سود برده و همچنین به جنگجویان ضد شیعه مرتبط با عربستان هم نزدیک شده است.
"ژنرال اسلم بیگ"، رئیس سابق ستاد ارتش پاکستان که در ابتدای دهه ۱۹۹۰ ارتش را ترک کرده در مصاحبه با اسوشیتدپرس اظهار کرده روستای مرزی مند محل ارتباط آمریکائیها و تروریستهای جندالشیطان بوده و کمکهای آمریکائیها از طریق دو بندر پاکستانی "کوت کلمت" و "جیوانی" وارد منطقه شدهاست.
عبدالمالک ریگی در زندان، اعتراف کرد که آمریکا به او و گروهک جندالشيطان قول همکاری و حمایت داده بودند.
از جمله اقدامات این گروهک، عملیات تاسوکی در اسفندماه سال ۱۳۸۴ است که در جریان آن، افراد مسلح با بستن جاده زابل به زاهدان در نزدیکی پاسگاه تاسوکی، اتومبیلهای عبوری را متوقف کردند و بیست و دو تن از سرنشینان آنها را به شهادت رساندند.
اين گروهک شيطاني، مردم بیگناه را عوامل دولتی و امنیتی توصیف کرد اما شاهدان عيني خبر از به شهادت رسیدن افراد عادی دادند.
انفجاري که در مسجد امیرالمومنین زاهدان روی داد و در جریان آن، بیست و پنج نفر شهید و شماری زخمی شدند نيز توسط جندالشيطان انجام گرفت.
در حادثهای دیگر، حدود سی نفر از جمله تعدادی از فرماندهان و نفرات سپاه پاسداران در یک انفجار انتحاری در گردهمایی ریش سفیدان محلی و فرماندهان سپاه پاسداران در پیشین، واقع در استان "سیستان و بلوچستان" به شهادت رسيدند و بازهم اين گروهک مسئولیت این عملیات تروريستي را برعهده گرفت.
پس از دستگیری و فروپاشی گروهک جندالشيطان، تعدادي از بازماندگان اين گروهک با تاسيس گروهک ديگري به نام "جيش العدل" اقدامات تروريستي و خرابکارانه سلف خود را پيش گرفتند.
اين گروهک در یک عمليات تروريستي طي يک درگیری مسلحانه در سراوان 14 نفر از نیروهای هنگ مرزی سراوان را به شهادت رساندند. همچنين در درگیری مسلحانه بين نیروهای هنگ مرزی با عناصر اينگروهک معاند که در نزديکي پاسگاه مرزی "گزبستان" از توابع شهرستان "سراوان" رخ داد، هفت نفر از پرسنل هنگ مرزی نیز مجروح شده و به بیمارستان انتقال یافتند.
گروهک تروریستی کومله نیز مانند بسیاری از گروهکهای چپ گرا هم دوره خویش دست به سلاح میبرد و به رفتارهای تروریستی روی میآورد. هر چند پایگاه اصلی این گروهک از سال ۱۳۶۰ به بعد و بر اثر کنترل اوضاع توسط دولت به خاک عراق منتقل میشود، اما رفتار تروریستی آنها همچنان ادامه مییابد.
کاشتن مین بر سر راه پایگاههای نیروهای نظامی، اجرای کمین بر سر راه کاروانهای نظامی، حمله شبانه به پایگاههای قوای انتظامی و نظامی، حمله به تأسیسات دولتی در شهرها و روستاها و نفوذ در شهرها و درگیر شدن با نیروهای امنیت شهری، از تاکتیکهای نظامی این گروهک تروریستی است. به طور کلی کومله استراتژی خود را حمله چریکی و نامنظم تعریف کرده است.
اسناد به دست آمده از خانههای تیمی این گروهک پس از آزاد سازی سنندج نشان میدهد، کومله مردم بیگناه را به اتهام موهوم شرکت در جلسات ضد خلقی دستگیر کرده و بعضاً به قتل رسانده است. برخی گزارشها و اسناد دیگر نشان میدهد این گروهک در اوایل انقلاب تلفنهای مردم را کنترل میکرد، تلگراف مردم کردستان را ضبط کرده و از ارسال آن جلوگیری میکرد. آنها اتومبیلهای شخصی و دولتی را مصادره کرده و حتی نیمه شب به خانههای مردم یورش برده و آنها را دستگیر میکردند.
گروهک فاسد کومله میکوشد امنیت مردم عادی شهر و روستا را سلب کرده و با تهدید و ارعاب و دستگیری و شکنجه و بازجویی آنها را تحت انقیاد خود قرار دهد. تبلیغات ضد اسلامی این گروهک مخصوصاً موضع گیریهای شرم آور آنها نسبت به اخلاقیات دینی موجب انزجار مردم شده است. آنها حتی در مساجد با برگزاری سخنرانی و نشستهای سیاسی سعی در نفی مفاهیم دینی میکنند.
گرچه تروریستهای کومله برخی از این اسناد و مدارک را غیر واقعی میدانند، اما اسناد منتشر شده سیا مربوط به ۱۹۸۶ – ۱۹۸۰ نیز گوشهای از فعالیتهای تروریستی گروهک کومله را به تصویر میکشد. در آن اسناد میتوان نشانههایی از موارد زیر را مشاهده کرد:
_بمب گذاری در نقاط پراکنده شهرها یا روستاهای ایران
_حمله به مساجد و نصب تیربار و اجرای رقص مختلط (نمونه آن شهریور ۱۳۶۲ در سردشت)
_حمله به مدارس و ترور معلمها در کردستان به اتهام وابستگی به نظام جمهوری اسلامی به علت دریافت حقوق
_ترور و انفجار در جهاد سازندگی و سپاه (بیش از نوزده مورد)
_جنگ افروزی در سنندج و کمک به مهندسی اطلاعاتی استخبارات عراق
البته حافظه تاریخی و شفاهی مردم کردستان و از جمله اسرای این گروهک تروریستی خود بهترین شاهد و گواه بر این گونه رفتارهای تروریستی است.
در کنار اقدامات تروریستی گروهک خلق عرب عناصر وابسته به این گروهک به ترویج وهابیگری با هدف ایجاد شکاف و گسست مذهبی بین قومیتها، در دهه هفتاد، در ادامه سایر فعالیتهای قومگرایانه و تجزیهطلبانه گروهکهای عرب معاند میپردازند که مشخصاً با پشتیبانی برخی از سرویسهای اطلاعاتی، به ویژه سرویسهای اطلاعاتی برخی کشورهای عربی در حوزه خلیج فارس صورت میگیرد و اوج آن در سالهای اخیر نمود و ظهور جدی و قابل تأملی یافته است.
تهیه و توزیع کتاب، نشریه، اطلاعیه، لوحهای فشرده و دهها اقدام دیگر از جمله فعالیتهایی است که از ادامه فعالیتهای تبلیغی وهابیت در حوزه نرم از سوی متعصبان کجفهم و ضدشیعی در ابعاد وسیعی توسط عناصر این گروهک تروریستی صورت میگیرد. ضمن آنکه تاکنون از سوی عناصر سست بنیاد مذهبی، برخی از اقدامات عملیاتی چون تهدید انجام ترور و بمبگذاری در استان صورت گرفته است.
فرقه ضاله وهابیت و فتاوی آن، توجیه مناسبی برای اقدامات تروریستی و ضدشیعی گروهکهای تجزیهطلب بوده، لذا علاوه بر کنار گذاشتن مذهب تشیع، گرویدن به وهابیت با هدف توجیه اعمال ترویستی نیز راهکار اصلی آنها قرار گرفته است. آنچه که امروزه به عنوان جریان سلفیت جهادی یا وهابیت مطرح است، در حقیقت محصول فعالیت اولین گروهکهای سلفی است که در اواخر دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ آغاز گردید؛ پس از آن هستههای فکری و فرهنگی متعددی، متأثر از این جریان شکل گرفته و بدین ترتیب جریان جدیدی به نام حرکه السُنّی به عنوان هسته مهمی از جریان تبلیغی سلفیت شکل گرفت.
این گروهک خطرناک انگلیسی منش که توسط شیوخ عرب ابوظبی و ریاض تطمیع و تامین مالی میشود سودای جدایی اهواز –آبادان-خرمشهر-شادگان و دشت آزادگان از ایران را در سر ميپروراند که با بی اهمیتی مردم منطقه مواجه شده است. در سال 1384 سه رشته عملیات تروریستی در اهواز انجام داد و حدود 200 نفر را شهید و مجروح کرد.
6-گروهک انجمن پادشاهی ایران
گروهک معاند و تروريستي ديگري که دست به عمليات تروريستي در ايران ميزند گروهکي موسوم به "انجمن پادشاهي ايران" است. سرکرده اين گروهک تروريستي "فرود فولادوند" بازیگر و فعال سیاسی که از سال ۲۰۰۷ مفقود شده است سرکردگی آن را بر عهده داشت. وی در سال 1361 همسر و فرزندانش را رها کرد و به لندن رفت و چند سال بعد فرزندش کیانوش نیز در سال 1374 همسر و فرزندان 6 و 8 و 10 سالهاش را رها کرد و به لندن رفت. پس از مفقودشدن فولادوند، دو وبگاه متفاوت مدعی نمایندگی این گروهک شدند و هر کدام دیگری را به دروغگویی و پیروی از توطئهٔ نظام متهم کردند.
سابقه ظهور "فرود فولادوند" در میان مخالفان جمهوری اسلامی به چند سال قبل یعنی زمانی باز میگردد که وی شبکه ماهوارهای "تلویزیون شما" [Your TV] را تاسیس کرد. فولادوند یکی از اتاقهای آپارتمان خود در لندن را به یک استودیوی 16 متری تبدیل کرد، یک دوربین فیلمبرداری مجهز به کنترل از راه دور را مقابل خود قرار داد و به همین سادگی شبکه ماهوارهای تکنفرهای را به راه انداخت که نقش غیرقابل انکاری در معرفی ماهیت مخالفان مسلح نظام ایفا کرد. وی روزانه حدود 12 ساعت در مقابل این دوربین مینشست، با استفاده از کنترل دوربین، تصویر خود را جلو یا عقب میبرد و در تمام این 12 ساعت با بیسابقهترین و مشمئز کنندهترین کلمات و دشنامها به دین اسلام، قرآن، ائمه اطهار، پیامبر اکرم (ص) وخلاصه همه مقدسات مردم ایران اهانت میکرد. دشنامهای رکیک و ناموسی وی به نابترین مقدسات دین اسلام به قدری تکاندهنده و منزجر کننده بود که فقط 10 دقیقه تماشای این شبکه یک نفره، هر انسانی ولو مخالفان جمهوری اسلامی را به واکنش وا میداشت.
چندی پس از راهاندازی این شبکه و در حالی که هنوز ماهیت و گذشته فرود فولادوند آشکار نشده بود، دشنامهای رکیک و غیرقابل تصور وی به پیامبر اسلام (ص)، قرآن و ائمه اطهار باعث واکنش خودجوش جامعه، محافل مذهبی و حتی مخالفان جمهوری اسلامی شد. اپوزیسیون خارج کشور هشدار میدادند که وی با این دشنامها برای همیشه کار مخالفان جمهوری اسلامی را یکسره میسازد و موجی از نفرت را علیه معارضان ایجاد میکند.
با این حال او که ظاهراً تصور میکرد کاری کارستان کرده است! فاز دوم از اوهام خود را کلید زد. از این پس هر روزه در مقابل دوربین یک کلت کمری کالیبر 45 را در دست میگرفت، مسئولان جمهوری اسلامی را با ذکر نام به قتل تهدید میکرد و از بینندگان خود میخواست برای ترور مسئولان نظام، انجام عملیاتهای خرابکارانه و بمبگذاری در داخل کشور به او ملحق شوند. این سناریوی وحشتناک اما مضحک، نقطه آغازی شد که بعدها به یکی ـ دو عملیات تروریستی از جمله بمبگذاری در حسینیه رهپویان وصال شیراز و شهادت و مصدومیت صدها تن از جوانان معصوم رسید؛ جوانان بیگناهی که تنها جرم آنها گوش دادن به یک خطابه دینی ـ اخلاقی و عزاداری برای امام حسین (ع) بود.
این گروهک در فرودین 87 "حسینیه کانون رهپویان وصال شیراز" را منفجر کرد و حدود 100 شهید و مجروح بر جای گذاشت که عوامل آن نیز دستگیر شدند.
اين حقیقتي کتمان ناپذیر است که امروزه "تروریسم" به یکی از ابزارهای اصلی نظام سلطه برای گسترش و تقویت و تحکیم و تثبیت سلطه و حاکمیت خویش در سراسر جهان تبدیل شده است. بنابراین باید تأکید کرد که هدف قدرتهای سلطه طلب غربی به ویژه آمریکا، همچنان که به مناسبتهای گوناگون در توجیه تجاوزات نظامی و فرامرزی خود علیه سایر ملتها و دولتها همچون افغانستان و عراق و اکنون در سوریه ادعا کردهاند، مبارزه با تروریسم و آنچه که جنایت علیه بشریت نامیده اند نیست. آمریکا و رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی و سازمانهای حقوق بشری از مهمترین رژیمهای حامی تروریسم هستند. به همین علت میتوان باور داشت که "تروریست" هرگز نمیتواند با تروریسم مبارزه کند. محور آمریکایی، صهیونیستی و عربي و سازمانهای جاسوسی آنان که منشأ و سرچشمه بسیاری از اقدامات شوم تروریستی در جهان هستند، تحت هیچ شرایطی نمیتوانند عنوان مبارزه با تروریسم را با خود یدک بکشند، و نزد افکار عمومی جهان و ملل آزاده دنیا، به ویژه کشورهایی که در زمره قربانیان اصلی تروریسم هستند، قابل پذیرش باشند. آنچه در اين ميان بديهي مینمايد، پیشرفتهای روز افزون ایران در عرصههای مختلف سیاسی، علمی سبب به بن بست رسیدن و عجز و درماندگی دشمنان نظام شده و آنان را وادار به دست زدن به ترورهای کور همچون اوایل انقلاب و به شهادت رساندن دانشمندان و نخبگان کشورمان به ويژه در سالهاي اخير کرد.
انتهای پیام/
خدا نسلشونو از روی زمین برداره
الهی آمین
واقعا مظلوم بودند و الان هم مظلوم هستند