سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بشار اسد در مصاحبه با المیادین؛

آنچه که در سوریه می گذرد با همه کشورها تفاوت دارد/ با القاعده در حال نبرد هستیم

بشار اسد رئیس جمهور سوریه تاکید کرد:اوضاع در سوریه کاملا با تونس و همه کشور ها متفاوت است.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران  ؛"بشار اسد" رئیس جمهور سوریه در مصاحبه با شبکه المیادین تاکید کرد:اوضاع در سوریه کاملا با تونس و همه کشور ها متفاوت است و افزود:ما در حال حاضر با القاعده در حال نبرد هستیم و تظاهرات به خاطر پول بود و در این میان مقادیر زیادی اسلحه نیز وارد شد.
رئيس جمهور سوريه با اشاره به اين که ارتش اين کشور ضربات سنگيني به تروريست هاي مسلح وارد کرده است خاطرنشان کرد: در حال نبرد با القاعده هستيم.
بشار اسد در گفتگو با شبکه تلويزيوني الميادين در پاسخ به اين پرسش که چند هفته قبل از آغاز بحران در سوريه در گفتگو با نشريه وال استريت ژورنال در پاسخ به اين پرسش که آيا آنچه که در برخي از کشورهاي عربي به مانند مصر و تونس رخ داده در سوريه رخ خواهد داد، شما پاسخ منفي داديد، آيا محاسبات شما اشتباه بوده است، گفت: به صورت عملي مي توان گفت پس از اين مصاحبه و آنچه که در بيش از دو سال و نيم از بحران در سوريه رخ مي دهد تاييد کننده سخنانم است. آنچه در سوريه رخ مي دهد متفاوت با آن چيزي است که در تونس و مصر رخ داده به ويژه آنکه در بحران سوريه دخالت خارجي گسترده اي صورت گرفته است، تروريست ها از خارج به اين کشور اعزام مي شوند و از اين تروريست ها حمايت مالي صورت مي گيرد تا در سوريه هرج و مرج ايجاد  کنند. يک ماه قبل از آغاز بحران و مشخصا در ماه فوريه سال 2011 هر روز در رسانه ها براي برگزاري تظاهرات در سوريه اقدامات تحريک آميز صورت مي گرفت. 
پرسش نشريه وال استريت ژورنال مبتني بر اين اقدامات تحريک آميز رسانه اي بود و اين تحريکات نتوانسته بود باعث تظاهرات در سوريه شود تا اين که عنصر پول وارد ميدان شد و اين پول گروه هاي مزدور در سوريه را به تحرک واداشت. بنابراين همان طور که گفتم آنچه که در سوريه مي گذرد متفاوت از آن چيزي است که در برخي از کشورهاي عربي رخ داده است به ويژه آنکه جامعه سوريه ويژگي هاي متفاوتي با مصر،تونس و ديگر کشورها دارد. 
وضع ژئوپلتيک و سياست خارجي سوريه در پنجاه سال گذشته متفاوت با سياست کشورهاي مذکور است.
وي در پاسخ به اين پرسش که آيا فکر نمي کنيد بخش قابل توجهي از مردم سوريه خواهان ايجاد تغييرات و اصلاحات در اين کشور هستند و ضرورتا براي برگزاري تظاهرات پولي دريافت نکرده اند و مزدور نيستند و شايد بتوان گفت خواسته اين دسته از مردم مشروع و به حق است، بيان داشت: من به اين مسئله در سخنراني ها و مصاحبه هاي متعدد اشاره کرده ام ولي کساني که اين بحران را آغاز کردند از اين دسته از مردم به حق نيستند. زماني که اقدامات تحريک آميز رسانه اي آغاز شد، تظاهرات شکل گرفت. چند هفته پس از اين که اين تظاهرات آغاز شد اين دسته از مردم که خواسته هاي به حقي داشتند وارد تظاهرات شدند و فکر مي کردند تغييراتي رخ داده است ولي اين عده فريب خوردند و زماني که به اين حقيقت پي بردند از ميدان خارج شدند و تنها مزدوران در خيابان ها باقي ماندند و سپس تروريست ها و تندروها به اين مزدوران ملحق شدند.
بشار اسد در پاسخ به اين پرسش که مراحل اين بحران چگونه بوده است، بيان داشت: در مرحله نخست با اقدامات تحريک آميز رسانه اي  و مرحله دوم با پرداخت پول به تظاهرکنندگان آغاز شد و سپس گروه هاي مسلح به صورت پنهاني وارد اين تظاهرات کنندگان شدند تا به سوي مردم و نيروهاي پليس تيراندازي کنند و طرفين با يکديگر درگير شوند و خونريزي آغاز شود و در نهايت هرج و مرج مورد نظر رخ دهد. اين مسئله در چندين نقطه سوريه رخ داده است ولي اين تظاهرات پس از گذشت شش ماه و پس از ماه رمضان سال 2011 به شکل کافي براي سرنگون کردن نظام سوريه گسترش نيافت. 
پس از اين تاريخ شاهد افزايش حمايت تسليحاتي و حضور عناصر مسلح در خيابان ها تا پايان سال 2012 هستيم. پس از اين که نيروهاي مسلح سوريه ضربات سنگيني به تروريست ها و گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد وارد کردند، نيروهاي القاعده وارد ميدان شدند و ما در اين مرحله مشغول نبرد با القاعده و ديگر گروه هاي وابسته به آن نظير داعش و جبهه النصره هستيم.
وي در پاسخ به اين پرسش که آيا طرف هاي خارجي از اين تحولات در مراحل مختلف حمايت يا از آن بهره برداري مي کردند ، بيان داشت: ابتدا اين بحران از خارج شکل گرفت و اقدامات تحريک آميز از خارج آغاز شد و در ابتدا مردم سوريه به اين اقدامات تحريک آميز پاسخ مثبت ندادند.
وي در پاسخ به اين پرسش که آيا عناصر مسلح نيز در ابتدا در اين تظاهرات بودند، گفت: سلاح در سوريه و مشخصا از زمان حمله آمريکا به عراق وجود داشت و محموله هاي بزرگ سلاح وارد سوريه شد. مشکل اصلي درباره شرايط فراهم شده براي استفاده از اين سلاح و ورود محموله هاي ديگر سلاح به سوريه بوده است. همچنين در ابتداي اين بحران از مزدوران براي شرکت در تظاهرات حمايت مالي مي شد. تظاهرکنندگان براي نيم ساعت تظاهرات و فراهم کردن تصوير ويدئويي پول مي گرفتند و سپس به خانه خود مي رفتند. سپس گروه هاي مسلح با عناوين مختلف نظير حمايت وارد اين تظاهرات شدند و شروع به تيراندازي کردند.
رئيس جمهور سوريه در پاسخ به اين پرسش که بر اساس اظهارات شما، بينندگان ما اين برداشت را مي کنند در سوريه گروه مخالف، اعتراض و نارضايتي وجود ندارد ولي ما مي دانيم روشنفکران معترض و گروه هاي مخالف واقعي در سوريه حضور دارند که مواضع آن ملي گرايانه است و مواضع اين گروه ها در موارد زيادي نظير رويارويي با اسرائيل و کشمکش عربي-اسرائيلي همسو با مواضع نظام است، گفت: وجود اين نوع از تظاهرات و مزدوران رد کننده حضور گروه هاي مخالف واقعي در سوريه نيست. در هيچ کشوري از جهان نمي توان ادعا کرد همه مردم درباره سياست مشخصي توافق دارند و طبيعي است گروه هاي مختلف حضور داشته باشند و مواضع آنان با يکديگر ضد و نقيض باشد. اما مخالفت با دولت يک مفهوم سياسي است. گروه هاي مخالف بايد از برنامه سياسي و جايگاه مردمي برخوردار بوده و نبايد مزدور کشورهاي خارجي باشند، نبايد سياست کشورهاي خارجي را اجرا کنند، نبايد خواهان دخالت خارجي در سوريه باشند و نبايد سلاح در دست بگيرند. نمي توان گفت گروه هاي مخالف در کشور حضور داشته باشند ولي فعاليت مسلحانه نکنند. به محض اين که گروه مخالف سلاح به دست بگيرد به شورشي و تروريست تبديل خواهد شد.
وي در پاسخ به اين پرسش که بيش از دو سال و نيم از بحران سوريه مي گذرد، در برخي از مناطق اين کشور که در سيطره دولت قرار دارد بر اعتراضات افزوده شده است، شما در گذشته از توطئه هاي خارجي در سوريه و حمايت هاي تسليحاتي سخن گفته بوديد، آيا پس از گذشت دو سال و نيم از اين بحران مي توانيد اين مسئله را به رسميت بشناسيد که بحراني در اين کشور وجود دارد و بايد راهي براي حل اين بحران پيدا کرد، گفت: روشن است، زماني که دخالتي خارجي در کشوري رخ مي دهد مبتني بر نقص در داخل است و زماني که اين نقص نباشد، مداخله خارجي نمي توانست صورت گيرد. 
من هميشه اول از مسئوليت سوري ها درباره آنچه که در اين کشور رخ مي دهد سخن مي گويم. 
مي توان  کشورهاي غربي، کشورهاي عرب خليج فارس و ترکيه را سرزنش کرد ولي در نهايت مسئول نخست ما هستيم و در اين کشور زندگي مي کنيم. زماني که درهاي اين کشور را براي دزدان باز مي کنيم ، نمي توان  اين دزدان را سرزنش کرد چرا که دزد دزد است. مسئله مشکلات داخلي موضوع ديگري است. ما به اصلاحات نيازمنديم و فساد در کشور وجود دارد و قبل از بحران به اين موضوعات اشاره شده است. 
پرسش اساسي اين است که چگونه اين موضوعات به صورت صادقانه و جدي مطرح شده و چگونه از اين موضوعات براي پوششي جهت ايجاد هرج و مرج در سوريه استفاده شده است.

غسان بن جدو مجري مشهور شبکه الميادين در ادامه از بشار اسد پرسيد زمانيکه از مساله موازنه ها صحبت به ميان مي آيد بايد از برخي کشورها به شکل صريح نام برد. دوست دارم با  اجازه شما از عربستان سعودي شروع کنم اگرچه همگان انتظار دارند که ابتدا از قطر و ترکيه سخن به ميان آوريم. البته سخن گفتن از عربستان نه فقط به اين خاطر است که اکنون بحران سوريه در صدر قرار دارد بلکه به اين دليل که عربستان سعودي کشوري بزرگ و اساسي به شمار مي آيد و مهمتر اينکه شما يعني سوريه و مصر و عربستان در يک محور سه جانبه بوده ايد؟ چه اتفاقي افتاده است که روند اوضاع به شکل دراماتيک تغيير کرده است ضمن آنکه ما هنوز ديدار شما با پادشاه عربستان را در دمشق و سپس در بيروت به ياد داريم.

بشار اسد پاسخ داد: شما از سه کشور مصر و عربستان و سوريه به عنوان يک محور سه گانه نام برديد. زمانيکه اين محور وجود داشت دو کشور عربستان و مصر تحت خواسته هاي آمريکا بودند و از سياستهاي اين کشور دوري نگزيدند. تشکيل اين محور سه گانه در آن زمان يعني در دوران بوش پدر و کلينتون (در شرايط خاص جنگ آزاد سازي کويت) با موافقت آمريکا صورت گرفت. بن جدو با قطع سخنان بشار اسد پرسيد پس آيا اين محور سه جانبه با تمايل آمريکا بود ؟ بشار گفت: من مطمئن هستم شما اين پرسش را به صورت جدي مطرح نمي کنيد زيرا همه شهروندان عرب اين مساله را مي دانند. روابط عربي -  عربي يقينا تحت تاثير خواسته هاي غربي و بخصوص آمريکا است. بنابراين وقتي دولت بوش بر سر کار آمد و از سياستهاي سوريه اعلام نارضايتي کرد اين کشورها به تدريج از سوريه رويگردان شدند و تنها در صورت وجود رويکردهاي جديد يا مکلف شدن به ماموريتي براي رسيدن به هدفي مشخص با سوريه تعامل کرده اند. اين حقيقت روابط عربي - عربي است و اغلب آن و نه به طور مطلق تحت تاثير چنين مسائلي قرار دارد. طبيعتا چارچوب سياستهاي کشورهاي غربي نيز متفاوت بوده است. بسياري از کشورهاي عربي نيز به طور جزئي و نه کلي دنباله رو غرب بوده اند و بنابراين نمي توان گفت در اين خصوص استقلال کامل وجود داشته است.

زماني که دولت بوش روي کار آمد و از ايفاي نقش سوريه ابراز نارضايتي کرد روابط ما با کشورهاي عربي (وابسته به آمريکا) به تدريج کاسته شد بويژه در سال دو هزار و سه و پس از جنگ عراق و در سال دو هزار و چهار اين مساله کاملا آشکار و علني شد تا اينکه مساله ترور رفيق حريري پيش آمد و توجيه و بهانه لازم براي قطع روابط ايجاد شد. مجري پرسيد اما در مقطعي روابط (سوريه و عربستان) بهتر شد. بشار پاسخ داد اين همزمان با سياست گشايش غرب در قبال سوريه بود. اگر شما با دقت به طرحها و بيانيه ها نگاه کنيد متوجه خواهيد شد که همه چيز (بهبود روابط مقطعي با عربستان) مطابق و متاثر از روابط غرب و سوريه بوده و از هم جدا نبوده اند.

مصاحبه گر شبکه الميادين در ادامه پرسيد شما کشور عربستان سعودي را کشوري تابع و دنباله روي غرب و بخصوص دولت آمريکا توصيف کرديد؟
بشار پاسخ داد : آيا کسي جرأت مي کند به شکل عيني نقش اين کشور را مستقل توصيف کند؟
عربستان کشوري است که سياستهاي آمريکا را با امانتداري کامل اجرا مي کند.
بن جدو در ادامه اين سوال را مطرح کرد که شايد دلايلي وجود داشته باشد که با اين گفتار شما در تناقض باشد ؛ به عنوان مثال در خصوص مصر اکنون عربستان سعودي از تغييرات انجام شده در اين کشور پس از سي ام ژوئيه حمايت مي کند اما به نظر مي رسد دولت اوباما با اين مساله هم نغمه و هماهنگ نيست. دليل دوم اينکه عربستان سعودي به عنوان عضو غيردائم شوراي امنيت سازمان ملل نامزد و انتخاب شد اما بعداز بيست و چهار ساعت از پذيرش عضويت خود انصراف داد و آشکارا اعلام کرد که اين شورا معيارهاي دوگانه اي اجرا مي کند و به همين خاطر پيامي منفي و مستقيم به آمريکاييها ارسال کرد.

بشار اسد در پاسخ سوال بن جدو گفت: من از مصر دهه نود و پس از آن صحبت کردم اما اکنون تحولات گسترده اي در مصر در جريان بوده و زود است که بخواهيم در اين خصوص قضاوت کنيم.
ما بايد منتظر تحولات بمانيم و شتابزده قضاوت نکنيم. اما عربستان کشوري شناخته شده است و در طول تاريخ از زمان شروع روابط ميان آل سعود و دولتهاي آمريکا بيش از چند دهه ، روابط خاص ميان دو طرف وجود داشته است و اين موضوع جديدي نيست. تلاش عربستان سعودي براي متقاعد کردن برخي از کشورها در جهت اجابت خواسته هاي آمريکا براي همگان روشن است.
مجري پرسيد عربستان سعودي اکنون عملا در سوريه چه کارهايي انجام مي دهد؟
بشار اسد پاسخ داد: اين کشور به شکل علني و آشکار از گروههاي تروريستي در سوريه حمايت مي کند و کمکهاي مالي و تسليحاتي در اختيار آنها قرار مي دهد و از لحاظ سياسي و تبليغاتي نيز از آنها حمايت و پشتيباني مي کند.
بن جدو پرسيد آيا مي توان گفت حمايتي را که شما از آن سخن به ميان مي آوريد حمايت از  جانب يک طرف يا شخص است؟ به صراحت و وضوح گفته شده است که شاهزاده بندر بن سلطان پشت سر اين مساله قرار دارد در حاليکه چه بسا جناح ديگر رهبري در عربستان از اين مساله آگاهي ندارد يا از آن راضي نيست؟
بشار اسد پاسخ داد اين نوعي مبالغه و اغراق راجع به يک فرد در يک سازمان است. اين  سازمان و منظومه جزو  سازمانهاي اقماري غرب است که آمريکا آن را رهبري مي کند. همه اينها متاثر از يک سازمان يا منظومه بزرگ هستند و او (بندر بن سلطان) مجري است. به نظر من رسانه ها در اين خصوص اغراق کرده اند و موضوع اينگونه نيست. همه اين منظومه و سازمان عليه سوريه فعاليت مي کنند. حال ممکن است اين شخص يا آن شخص مجري سياستهاي آمريکا باشند.

بن جدو پرسيد پس بشار اسد رئيس جمهورسوريه به وضوح معتقد است که عربستان سعودي با ديگر اقمار آن به صورت دسته جمعي با سوريه در حال جنگ هستند؟
بشار اسد گفت: يقينا ، با اطمينان کامل . 
مجري در ادامه پرسيد آيا اين قطعي روابط شما دائمي و ثابت خواهد بود در حاليکه اين کشور يکي از کشورهاي تاثيرگذار و محوري در کشورهاي عربي است؟
بشار اسد گفت: عربستان بايد قدرت و کشوري محوري در سازندگي باشد نه در خرابکاري. اگر قرار است کشوري محوري باشد بايد در ايجاد ثبات محوري باشد نه در گسترش افراط گرايي و تروريسم و مداخله در امور داخلي  کشورهاي ديگر. بحث قطع روابط همانگونه که مي دانيد به مصلحت و منافع ملتها منوط است. هر رابطه اي که در جهت خدمت به منافع ملتها باشد بايد اين روابط ادامه يابد و از بين نرود. بازگشت روابط در صورتي است که اين کشورها از اشتباهات خود دست بردارند و سياستهايشان را تغيير دهند و اگر بازگشت روابط در راستاي خدمت به ملت سوريه باشد بايد آنرا جبران کنيم. البته بازگشت روابط بر اساس مزاج شخصي و تشبيه آن به رابطه دو نفر دوست که هرکدام در منصبي هستند و آنگاه بخواهند مسير دو ملت را در کنترل گيرند ؛ نمي تواند  کلام درستي باشد. مساله به موسسات و سازمانها و منافع ملتها برمي گردد. اگر بخواهيم از خودمان اين سوال را بپرسيم  که آيا روابط بايد از سرگرفته شود يا خير؛ پاسخ در نهايت اين خواهد بود که مصلحت و منفعت اين رابطه چه خواهد بود و اينکه آيا اصلا در اين کار منافعي وجود خواهد داشت.

بن جدو در ادامه پرسيد من اينگونه استنباط کردم که از نظر شما با توجه به آنکه عربستان سعودي را به صراحت به مداخله در سوريه و بخشي از منظومه و سازمانهاي خرابکار متهم کرديد ؛ آيا اگر حل و فصل صورت گيرد و موضع آمريکا تغيير کند موضع سعودي نيز تغيير خواهد کرد يا آنکه ثابت خواهد ماند؟
رئيس جمهور سوريه در پاسخ تصريح کرد با توجه به اينکه عربستان سعودي جزو اين منظومه و اقمار قرار دارد سياستش نمي تواند ثابت بماند و ناگزير به ايجاد تغيير است. سياست اين کشور به طور کلي متاثر از راس مجموعه است و بنابراين بخشي از تحول و تغيير خواهد بود و در غيراين صورت بايد خارج از منظومه باشد.
بن جدو در ادامه پرسيد با وجود اين شما خيلي توجهي به عربستان سعودي نداريد و بيشتر حواستان معطوف و متوجه آمريکا و طرفهاي ديگري است که حرف آخر را در خصوص سوريه مي زنند؟
بشار گفت: طبيعتا. شما بايد به گفتگو و بحث با طرفي بپردازيد که عمليات را مديريت و فرماندهي مي کند يعني فرمانده عمليات و گفتگو با مجريان بي فايده است.
بن جدو در ادامه گفت اين اظهار نظر شما منسجم و هماهنگ با ديدگاهتان مبني بر وابستگي مخالفان به خارج است و در عين حال از اين کشورها به گونه اي سخن به ميان آورديد که همگي ابزار دست آمريکا و اجراي ديدگاههاي آن هستند؟
بشار پاسخ داد بسياري از کشورهاي عربي همانگونه که قبلا هم گفتم قلبا با ملت سوريه هستند اما جرأت آشکار ساختن اين مساله را ندارند. برخي از آنها به ما اعلام کرده اند که ما با شما هستيم اما جرأت آشکار ساختن آنرا نداريم. آنها ضعف خود را در برخي از حالات اعلام کرده اند و برخي ديگر به صورت غيرمستقيم ضعفهاي خود را بيان مي کنند. آنها در کل اين مساله را مخفي نمي کنند. اظهار اين مساله شرم ندارد. بسياري از کشورهاي عربي و شخصيتهاي عربي چنين هستند.(جرات موضعگيري ندارند)
مجري الميادين در ادامه اين سوال را مطرح کرد که  بيش از چند مسئول عربستان از تناقض در سياستهاي شما  صحبت کرده اند و گفته اند مثلا شما ملت خود را سرکوب مي کنيد ، از ايران به عنوان کشوري حمايت مي کنيد که بر منطقه سلطه افکنده است. همچنين تناقضاتي از اين قبيل که شما در امور لبنان مداخله مي کنيد و شما هستيد که در بسياري از حوادث لبنان دست داريد ، تناقض ديگر اينکه مي گويند شما از يک گروه تروريستي به نام حزب الله حمايت مي کنيد؟ و حتي مي گويند در خصوص عراق نيز شما مواضع متناقضي داشته ايد. به اين سوالات چگونه پاسخ خواهيد داد؟
بشار اسد گفت: عربستان سعودي يا کشورهاي مشابه آن حق ندارند راجع به سوريه اينگونه اظهار نظر کنند. اولا در موضوع داخلي عربستان و کشورهاي نظير آن از عقب مانده ترين کشورها از لحاظ ايجاد اصلاحات سياسي هستند. کمترين حق شهروندي را ما در اين کشورها از جمله عربستان سعودي مشاهده مي کنيم. با توجه به سرکوب و استثمار ، آنها اصلا نمي دانند دمکراسي و معني  انتخابات چيست؟ شهروندان اين کشورها در قانون اساسي سهيم نيستند و حق ندارند در اين خصوص صحبت کنند. 

بشار اسد در ادامه گفتگو با شبکه تلويزيوني الميادين در پاسخ به اين پرسش که آيا بر اين باوريد هدف بحران تحميلي بر سوريه به دليل سياست خارجي و مواضع اين کشور است، گفت: اين مسئله قطعي است و نمي توان اين مسئله را رد کرد. رژيم هاي سياسي شماري از کشورهاي منطقه بسيار قديمي  و کهنه هستند و در آن انتخابات وجود ندارد و کسي درباره نبود دموکراسي در اين کشورها سخني نمي گويد.
وي در پاسخ به اين پرسش که چگونه مي توانيد اين مسئله را اثبات کنيد که سياست خارجي سوريه براي شماري از کشورها نگران کننده بوده است تا حدي که وارد مداخله در سوريه شدند، گفت: سوريه دهه هاست که تحت فشار قرار دارد و اين فشارها و تهديدات مسئله غافلگيرکننده نبوده است. حتي زماني که در حال گشايش با غرب بوديم تحت اين فشارها قرار داشتيم. سوريه در هر برهه اي تحت اين فشارها و تهديدات قرار داشته است. نمي توان گفت کشورهاي غربي به ناگاه تصميم گرفتند به دلايل مرتبط به سياست خارجي سوريه در اين کشور دخالت کنند.
وي در پاسخ به اين پرسش که شما از گروه هاي تندرو نظير جبهه النصره و داعش سخن مي گوييد که از خارج وارد سوريه شده اند ولي شمار قابل توجهي از شهروندان سوري نيز در اين گروه هاي تندرو و تکفيري حضور دارند، چگونه نظام سياسي سکولار در سوريه شرايط را براي افراط گرايي در اين کشور فراهم کرده است، گفت: زماني که از فضاي حاکم سکولار در سوريه سخن مي گوييم به معناي آن نيست که در اين کشور کانون هاي افراط گرايي وجود ندارد و اين افراط گرايي از دهه هاي گذشته در سوريه شکل گرفته است ولي پس از حادثه يازده سپتامبر و حمله آمريکا به افغانستان وعراق بر فعاليت افراط گرايي در سوريه افزوده شده است. 
ما هميشه در حال نبرد با اين گروه هاي تندرو هستيم و دليل اين نبرد نيز نگراني از گسترش افراط گرايي است و ما در گفتگو با مقامات غربي در اين زمينه هشدار داده ايم.
طبيعي است زماني که بحران در کشوري رخ مي دهد و از سيطره دولت در برخي از مناطق کاسته مي شود، افراط گرايي ظهور و خلا دولت را پر و فعاليت هاي خود را تشديد مي کند. سوريه بخشي از اين منطقه است و دهه هاست که فعاليت هاي تروريستي در اين منطقه عربي وجود دارد.
بشار اسد در پاسخ به اين پرسش که آيا آمريکا و ديگر کشورهاي غربي براي مقابله با افراط گرايي با دولت سوريه همکاري هاي سياسي و امنيتي داشتند، گفت: در سال 1985 و پس از عمليات تروريستي اخوان المسلمين در سوريه اين کشور موضوع ائتلاف براي مقابله با تروريسم را مطرح کرد. در آن زمان هيچ يک از کشورهاي جهان به اين موضوع اهميت نداد و حتي در آن زمان غربي ها از عبارت جهاد براي تروريسم در افغانستان استفاده مي کردند و رونالد ريگان رئيس جمهور افغانستان مبارزان مسلحي را که با نيروهاي اتحاد جماهير شوروي سابق مي جنگيدند مبارزان راه آزادي توصيف کرده بود. 
زماني که جهان سخن گفتن از مقابله با تروريسم را آغاز کرد در ائتلاف کردن با کشورهايي که مي خواهند با تروريسم مقابله کنند به ويژه آمريکا شک و ترديد به خود راه نداديم. همکاري براي مقابله با تروريسم به معناي توافق درباره راه هاي از بين بردن تروريسم نيست ولي به صورت اصولي با همه کشورها درباره مقابله با تروريسم تعاملاتي داشتيم و اين تعاملات پس از حوادث يازده سپتامبر افزايش يافت.
وي در پاسخ به اين پرسش که آيا آمريکايي ها در اين زمينه با سوريه همکاري امنيتي کردند،گفت: آمريکايي ها بر اين اساس کار مي کنند که بايد همه کشورها در خدمت آمريکا باشند و اين مسئله نقطه اختلاف زا در روابط واشنگتن و دمشق بوده است.
آمريکايي ها بدين گونه فکر مي کنند مقابله با تروريسم به اين شيوه است که بايد در برابر رايانه بازي کني و اگر دشمن ظاهر شد بايد کشته شود ولي شيوه ما متفاوت است. مبارزه با تروريسم مبارزه فراگيري است و مسئله همکاري امنيتي مبتني بر اطلاعات و نفوذ به گروه هاي تروريست است. 
ما به آمريکايي ها گفته بوديم شيوه آنان در از بين بردن تروريست ها باعث افزايش شمار تروريست ها خواهد شد و آمريکايي ها به اين هشدار دمشق متقاعد شدند. 
امروز دوازده سال از حادثه يازده سپتامبر مي گذرد و بر قدرت تروريسم در جهان افزوده شده است.
رئيس جمهور سوريه در پاسخ به اين پرسش که آيا فکر مي کنيد آمريکا به صورت مستقيم يا غير مستقيم به گروه هاي مسلح تروريست در سوريه کمک مي کند، گفت: اين دليل را در اختيار نداريم که آمريکايي ها به صورت مستقيم از القاعده حمايت مي کنند ولي زماني که واشنگتن از هرج و مرج در سوريه حمايت مي کند به معناي حمايت از تروريست هاست. زماني که آمريکا مخالف دولت سوريه اي است که با تروريست ها مقابله مي کند به معناي حمايت از تروريست است و زماني که واشنگتن حمايت سياسي خود را از هرج و مرج و تروريسم در سوريه قرار مي دهد به معناي آن است که آمريکا به صورت مستقيم از تروريسم در سوريه حمايت مي کند. 
سياست آمريکا ، بيشتر کشورهاي اروپايي و برخي از کشورهاي منطقه و عربي باعث ورود نيروهاي القاعده به سوريه شده است. 
اين وضع در برخي از موارد به صورت عمدي و در برخي از موارد به صورت غير عمدي بوده است.
وي در پاسخ به اين پرسش که اگر در اين سالها سوريه و آمريکا براي مقابله با تروريسم همکاري مي کردند، چرا آمريکا اين گونه با سوريه رفتار مي کند، گفت: اين طبيعت دولت آمريکاست چرا که براي اين همکاري ها ارزشي قائل نيست. آمريکايي ها خودپرست هستند و به منافع خود فکر مي کردند. آمريکايي ها همکاري با طرف ديگر را براي منافع خود و نه منافع مشترک مي دانند. سوريه هميشه بر مسئله منافع مشترک تاکيد دارد ولي آمريکايي ها تنها به منافع خود توجه دارند و زماني که منعفت آمريکايي ها حاصل شود، ديگر اين کشور براي طرف همکاري کننده ارزشي قائل نيست. 
آمريکا نه تنها اين رفتار را با کشوري نظير سوريه دارد که همسو با سياست هاي واشنگتن نيست بلکه اين رفتار آمريکا با متحدان اين کشور نظير شاه(مخلوع) ايران تا پرويز مشرف و افراد ديگر در کشورهاي عربي نير وجود دارد. اين افراد طي چند دهه به منافع آمريکا خدمت کرده بودند ولي در يک لحظه آمريکا اين افراد را رها کرد. 
کساني که به دنبال وفا و تعهد در دولت آمريکا مي گردند در خواب و خيال هستند. 
سوريه تنها بر اساس منافع مشترک با آمريکا همکاري خواهد کرد.
بشار اسد در پاسخ به اين پرسش که اگر در آينده شرايط همکاري با آمريکا ايجاد شد با اين کشور بر اساس منافع مشترک همکاري خواهيد کرد، بيان داشت: آمريکا کشور بزرگي بوده و بر روند تحولات در جهان تاثيرگذار است. در صورتي که آمريکا روابطي را با سوريه ايجاد کند که به سود منافع دو کشور باشد از آن استقبال مي کنيم. خطرناک است که اين روابط تنها به سود منافع آمريکا باشد و ما اين مسئله را رد مي کنيم.
وي در پاسخ به اين پرسش که نظام سوريه متهم به افزايش فعاليت گروه هاي تروريستي و تکفيري در سوريه است و اين اتهام وجود دارد که سوريه راه را براي اين گروه ها فراهم کرد تا وارد عراق شوند و از گروه هاي مقاومت در عراق حمايت کنند ، آيا سياست نظام سوريه نتيجه وارونه به همراه داشته است، گفت: اين اتهام به اين معناست که سوريه از تروريست ها به عنوان برگه امتيازي براي بهره برداري اهداف خود استفاده کرده است. 
موضع نظام سوريه روشن است مبني بر اين که نمي توان از تروريسم به عنوان برگه برنده استفاده کرد. 
من هميشه تروريسم را به عقرب تشبيه مي کنم که گزنده است. 
ما هميشه ضد تروريسم بوده ايم و اين مسئله هميشه در روابط عراق و سوريه وجود داشته است مبني بر اين که سوريه ضد تروريسم است ولي نمي توان کنترل کاملي بر مرزها داشت. امروز تروريست ها از اراضي عراق به صورت گسترده وارد سوريه مي شوند ولي اين کشور دولت عراق را متهم نمي کند چرا که مي دانيم کنترل تروريست ها از داخل و نه از مرزها آغاز مي شود. 
زماني که هرج و مرج در سوريه و عراق باشد دو کشور نمي توانند مرزهاي خود را کنترل کنند. بار ديگر تاکيد مي کنم ما هيچ روزي همراه با تروريسم نبوديم وهميشه در ضديت با تروريسم قرار داشتيم. 
ما عمليات نظامي، امنيتي و اطلاعاتي عليه تروريست ها در مرزها و داخل سوريه داشتيم و اين مسئله را اعلام نمي کرديم. 
تروريست ها از سوريه به عنوان نقطه عبوري به لبنان و عراق استفاده مي کردند و تلاش مي کرديم اين نقطه عبوري بسته شود ولي زماني که بحران در سوريه آغاز شد و اوضاع امنيتي اين کشور تغيير کرد نيروهاي القاعده وارد اراضي سوريه شدند.
وي در پاسخ به اين پرسش که سوريه به صورت رسمي يا غير رسمي از گروه هاي مسلح حمايت نکرده است تا وارد عراق شوند و از گروه هاي مقاومت حمايت کنند،گفت: در صورتي که ما از اين گروه ها براي ورود به عراق حمايت مي کنيم به معناي آن است که عليه منافع خود عمل کرديم چرا که گسترش تروريسم در عراق و لبنان به زيان سوريه است و در حال حاضر اين وضع را شاهد هستيم. گسترش تروريسم در هر کشور همسايه پيامدهايي به همراه خواهد داشت.
بشار اسد در پاسخ به اين پرسش که شما اعلام کرديد از نيروهاي مقاومت در عراق حمايت مي کنيد و مقاومت در برابر اشغالگران در اين کشور مسئله مشروعي است، بيان داشت: تروريسم متفاوت با مقاومت است. 
تروريست هايي که از آنان سخن مي گوييم و مشخصا القاعده هيچ عملياتي عليه آمريکايي ها نداشتند و همه عمليات القاعده در عراق بعد فرقه اي داشته است و نيروهاي اين گروه غير نظاميان عراقي و نه آمريکايي را به قتل رسانده اند ولي نيروهاي مقاومت عراقي عليه آمريکايي ها عمليات مي کردند. 
حمايت ما از مقاومت درعراق در ابعاد سياسي است. 
ما نمي دانيم چه گروه هايي در عراق از گروه هاي مقاومت است و هيچ ارتباطي با اين گروه ها نداريم چرا که اين گروه ها وارد سوريه نشدند و از ما درخواستي را تقاضا نکردند. تاکيد ما اين است که مقاومت حقي در برابر اشغالگري خارجي است.
وي در پاسخ به اين پرسش که آيا آمريکا در زمان حمله به عراق در سال 2003 با سوريه همکاري کرد، گفت: آمريکا تلاش هاي زيادي کرد تا سوريه بخشي از حمله آمريکا به عراق باشد و اين تلاش ها قبل از کنفرانس شرم الشيخ در اوائل ماه مارس سال 2003 صورت گرفت و مقامات آمريکايي وارد سوريه شدند و مقامات اين کشور را تشويق و تهديد کردند و حداقل از سوريه خواستند سکوت اختيار کند. ما موضع روشني در کنفرانس شرم الشيخ داشتيم و شايد مهم ترين کشوري بوديم که با جنگ عليه عراق مخالفت کرديم. ديدگاه ما بر اين بود که کنفرانس شرم الشيخ ابزاري براي توجيه حمله آمريکا به عراق است. کالين پاول وزير خارجه اسبق آمريکا سه هفته پس از حمله اين کشور به عراق به دمشق سفر کرد. در آن زمان کشورهاي جهان در برابر به اصطلاح پيروزي آمريکا در عراق شگفت زده بودند و به اين کشور ابراز وفاداري مي کردند. پاول در آن زمان وارد دمشق شد و از ورود چند هفته اي نيروهاي آمريکايي به بغداد سخن گفت و هشدار داد کنگره آمريکا مي خواهد قانون شديدتري را عليه سوريه تصويب کند. کنگره منتظر نتيجه گزارش کالين پاورل درباره سوريه بود. کالين پاول چند خواسته را در دمشق مطرح کرده بود. وي از سوريه خواست گروه هاي فلسطيني نظير حماس، جهاد اسلامي و جبهه خلق براي آزادي فلسطين- فرماندهي کل را از سوريه اخراج کند. 
دوم اين که سوريه مقامات سابق رژيم عراق را تسليم آمريکايي ها کند. 
سوم اين که با حزب الله و گروه هاي مقاومت تعامل نداشته باشد و حمايت هاي خود را از مقاومت متوقف کند و خطرناک ترين خواسته پاول اين بود که سوريه اجازه ندهد هيچ از دانشمندان و اساتيد دانشگاه عراق وارد سوريه شوند و مي توان اين خواسته پاول را همان عمليات ترور سازمان يافته دانشمندان عراقي دانست. 
ما اين خواسته پاول را خطرناک تر از خواسته هاي سابق مي دانستيم. طبيعي بود که با اين خواسته ها مخالف و از ورود دانشمندان عراقي استقبال کرديم و مشاغلي براي آنان در دانشگاه هاي دولتي و خصوصي سوريه در نظر گرفتيم.
بشار اسد در پاسخ به اين پرسش که آمريکا قبل از حمله به عراق چه مشوق ها و هشدارهايي را به سوريه پيشنهاد کرده بود، گفت: ويليام برنز معاون وقت وزير خارجه آمريکا اين پيشنهاد را مطرح کرده بود که اين کشور روند صلح را آغاز خواهد کرد. ما گفتيم اين وعده ها را در سال 1991و مشارکت سوريه در جنگ آزاد سازي کويت شنيديم و هيچ چيزي رخ نداد و آمريکا اقدام جدي براي موفقيت روند صلح صورت نداد و از همه تعهدات خود فرار کرد. ما وعده هاي آمريکا را توخالي مي دانستيم و اعتمادي به اين کشور نداريم.
ما مي خواستيم در اين روند صلح اراضي اشغالي جولان به سوريه بازگردد که خواسته اي قديمي از زمان جنگ سال 1973 است. تهديدات آمريکايي ها نيز بدين گونه بود که سوريه منزوي و مجازات هايي عليه اين کشور اعمال خواهد شد.
رئيس جمهور سوريه در پاسخ به اين پرسش که پس از حمله آمريکا به عراق و افغانستان همه کشورها و حتي روسيه و چين تسليم خواسته هاي آمريکا شدند، سوريه و مشخصا بشار اسد از چه قدرت و تواني برخوردار بود که با خواسته هاي آمريکا در آن زمان مخالفت مي کرد، گفت: در سياست خارجي سوريه در دهه هاي گذشته و تا کنون رجزخواني وجود نداشته است. 
در اين کشور نهادهاي مختلف با مشارکت يکديگر براي منافع ملت سوريه تصميم گيري مي کنند. 
ديدگاه ما درباره سياست رژيم هاي عربي اين است که از يک وضع بد به سوي بدتر حرکت مي کنند و در اين شرايط مجبوريم از گزينه اي که زيان کمتري دارد استفاده کنيم و اين گزينه نيز بيانگر آن است که بايد با اين سياست ها مخالفت شود. 
در صورتي که همراه با سياست رژيم هاي عربي مي شديم وضع سوريه بدتر مي شد. مسئله ديگر اين که ما دشمن منافع آمريکا نيستيم بلکه بر منافع خود تاکيد داريم. اگر زماني با حمله آمريکا به عراق مخالف مي کرديم، منطقي بود و پس از ده سال پس از حمله آمريکا به عراق نگراني سوريه درباره اوضاع عراق اثبات شده است. 
اين کشور بي ثبات است و هر روز شماري از شهروندان اين کشور کشته مي شوند و احتمال تجزيه اين کشور وجود دارد. همچنين زماني که سوريه نيروهاي خود را از لبنان خارج کرد براي حفظ منافع سوريه بوده است.
وي در پاسخ به اين پرسش که شما بسيار سرسخت توصيف مي شويد، رئيس جمهور حافظ اسد با آمريکا در عمليات طوفان صحرا براي آزادي کويت همکاري کرد، گفت: حافظ اسد براي آزادي کويت و نه حمايت از آمريکا همکاري کرد. 
اين همکاري نيز بر اساس اين اصل بود که هيچ کشور عربي حق ندارد کشور عربي ديگري را اشغال کند. شايد آمريکا در اين حمله به حمايت عربي نيازمند بود ولي موضع ما بر اين امر بود در صورتي که نقشي در آزاد سازي کويت نداشته باشيم اين وضع به روابط کشورهاي عربي آسيب خواهد زد.

برچسب ها: بشار ، اسد ، سوریه ، تونس ، المیادین
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.