به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، "ايگور نيکلايف" در مقاله اي براي پايگاه اينترنتي روسي ايران نوشت دهه اول سپتامبر امسال را مي شد با شجاعت دهه ديپلماسي روسيه ناميد ولي دهه آخر اين ماه بدون هيچ ترديدي به "دهه ديپلماسي ايران" تبديل شد. حسن روحاني رئيس جمهور اين کشور از حضور خود در نشست مجمع عمومي سازمان ملل براي ايجاد زمينه گفتگو با غرب استفاده کرد. رسانه ها اعلام کردند ايران در حال چرخش به سوي غرب است و عادي سازي روابط اين کشور با آمريکا تا چند ماه آينده رخ خواهد داد. با توجه به اين گزارشها اين پرسش مهم در ذهن کارشناسان روسي ايجاد شده که آيا بهبود روابط تهران و واشنگتن به نفع روسيه است يا به ضرر آن؟ البته درحال حاضر صحبت بر سر اين مسائل جزئي نيست بلکه بر سر ارزيابي بي طرفانه روند عادي سازي روابط ايران و آمريکاست.
به نوشته کارشناس روس در بحثهاي مربوط به نزديکي تهران و واشنگتن يک مسئله بسيار مهم از نظر دور مانده و آن حد و مرز گفتگو بين آنهاست. يعني مشخص نيست دو طرف براي عادي سازي روابط تا کجا مي توانند پيش بروند و تا چه اندازه مي توانند امتياز بدهند؟ مسلم است که تا ابد مي توان به جنبه تاريخي گفتگوي تلفني اوباما و روحاني اشاره کرد. مسلما تماس تلفني اوباما و لحن صلح جويانه جان کري ، وزير امور خارجه آمريکا خيلي خوب است ولي در آستانه انتخابات رياست جمهوري ايران بسته تحريم هاي جديدي تصويب شد که هدف آن انزواي اين کشور است. نه دولت آمريکا و نه کنگره حتي مسئله توقف موقتي تحريمها را بررسي نکرده اند درحالي که اين اقدام مي توانست به منزله نمايش حسن نيت و نيت واقعي آمريکا براي عادي سازي روابط دو جانبه باشد.
به نوشته کارشناس روس، يک مسئله ديگر اين است که غرب امروز به اندازه ايران خواهان گفتگو و کاهش ميزان تقابل است. براي واشنگتن و بروکسل عادي سازي روابط با تهران نه تنها يک اقدام سياسي است بلکه منافع بخشي از نخبگان اقتصادي غرب و برخي منابع ژئوپليتيکي آمريکا به اين عادي سازي وابسته است. امروز ايران يک قدرت منطقه اي و کشوري داراي نفوذ سياسي قابل توجه در مناطق گسترده مشرق زمين از عربستان گرفته تا پاکستان به شمار مي رود. بدون گفتگو با چنين کشوري آمريکا امکان حل و فصل بسياري از مشکلات خود را در منطقه ندارد.
ايگور نيکلايف ياد آور مي شود که در اين اواخر در ميان محافل کارشناسي در روسيه مد شده به بررسي اين مسئله بپردازند که از قرار معلوم واشنگتن به خاطر مشارکت با ايران آماده کنار گذاشتن تل آويو، رياض و بقيه است. ولي واقعيت سياسي کاملا فرق دارد. امروز هيچ نشانه اي دال برآمادگي آمريکا براي ايجاد تغيير جدي در معماري خاورميانه وجود ندارد. ذخاير تسليحاتي رژيمهاي پادشاهي حوزه خليج فارس رو به پايان و سطح نظامي بودن منطقه درحال نزديک شدن به سطح عادي است.
نويسنده مقاله معتقد است هرگونه کاهش تحريمها دورنماهاي ورود روسيه را به بازارهاي انرژي ايران تسهيل مي کند و توافق دو طرف در زمينه همکاريهاي نظامي و فني و دفاع به مراتب راحت تر خواهد شد. ايران آماده است در آينده هم درهاي خود را در همه زمينه ها به روي روسيه باز نگهدارد. در نتيجه پيوستن روسيه به تحريمهاي ضد ايراني صدها شرکت روسي که در اين کشور فعاليت مي کردند ورشکسته شده يا در آستانه ورشکستگي قرار گرفته اند و روسيه سالانه بيش از يک ميليارد دلار از محل صادرات به ايران از دست مي دهد. خلاصه اين که هرگونه چرخش در گفتگوي ايران و آمريکا مي تواند مزيتهاي سياسي و اقتصادي فراواني براي روسيه به همراه داشته باشد.