باشگاه خبرنگاران، اوضاع جوی سینمای ایران کماکان به هم ریخته و ابری و غبارآلود است از هر شش جهت جغرافیایی ابرهای تیره فرا می رسند و لحظه به لحظه متراکم تر می شوند بی آن که ببارند و دل خودشان و اهل سینما را سبک کنند.
البته به دلیل ادغام دو جهت جغرافیایی بالا و پایین در یکدیگر، در حال حاضر سینمای ایران پنج جهت بیشتر ندارد اما همین پنج جهت هم از هر جهت با ابر و غبار و توده های هوای سرد انباشته شده و جایی برای آفتاب و مهتاب باقی نمانده است این وسط ها گاهی نقطه ای نورانی از لا به لای ابرها خودنمایی می کند و جلوه ای می فروشد و به یادمان می آورد که آن پس و پشت ها خورشیدی پنهان است که علی القاعده برای همیشه پشت ابرها نمی ماند. این نقطه نورانی شکل های عجیبی به خود می گیرد و مدام نقش عوض می کند اما همیشه روشنایی اش را با خود دارد گاهی به هیات گربه در می آید، گاهی شکل ماهی به خود می گیرد و گاهی هم شبیه ماهی و گربه می شو ولی هیچ وقت در یک شکل و قالب متوقف نمی ماند این همان روشنایی مرموزی است که هر بار نامی داشته و عنوانی روی خودش گذاشته، زمانی اسمش اشکان بود و انگشتر متبرکی داشت زمانی در ناکجاآباد به دنبال چند کیلو خرما برای مراسم تدفین می گشت و گاه زیر باران های موسمی می نشست و لبخندهای مونالیزایی تحویل عکاس ها می داد اما در همه حال این نقطه کوچک و نورانی حتی سنگین ترین ابرها را شکافته و آسمان سینما را لااقل برای لحظه ای و به اندازه ذره ای روشن کرده است این همان برگ سبز و جوانی است که اواخر زمستان روی شاخه خشکیده می روید و خبر میدهد که درخت هنوز زنده است و نفس می کشد و ریشه هایی عمیق دارد و قرار هم نیست به این زودی ها خشک شود سینمای ایران سروی کهن سال است و سرو بید نیست که از بادها بلرزد./ص
منبع: ماهنامه فيلم