به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، رسول خادم بعد از المپیک تحت فشار روحی و روانی زیادی بود. آخر در شرایطی که فرنگیکاران در لندن صیاد سه مدال طلا بودند، دست کشتیآزاد که همواره پیشقراول مدالآوری در بازیهای المپیک بوده است، از مدال طلا کوتاه مانده بود تا عدهای که همواره خیر و مصلحت کشتی را نخواستهاند با گوشه و کنایه به رسول کشتی طعنه بزنند که چرا تیمش بیطلا مانده است.
آنان از این مساله غافل بودند که اگر تیم آزاد در المپیک دچار بدشانسی و آسیبدیدگی نمیشد، حداقل شایستگیاش یک مدال طلا بود که باید توسط رضا یزدانی در 96 کیلو بهدست میآمد.
اما متاسفانه عدهای از این نکته بزرگ غافل بودند فرد که در دوره قهرمانیاش سه مدال طلای پیاپی از مسابقههای جهانی و المپیک کسب کرد و سال 2002 نیز نقشی اساسی در قهرمانی چهارم تیم ملی کشتیآزاد ایران در جهان ایفا کرده، کارش را بخوبی بلد است و نباید به صرف بدشانسی رقمخورده درباره عملکرد نظریهپرداز بزرگ کشتی ایران زود نتیجهگیری کنند، بویژه آنکه رسول تازه چند ماهی بود تیم ملی را تحویل گرفته و از همه مهمتر به عنوان مدیر تیمهای ملی در خیلی از جاها به عنوان ضربهگیر کشتی فرنگی و محمد بنا عمل کرد تا فرنگیکاران و محمد بنا، بیدغدغه کارشان را به نحو احسن در المپیک انجام دهند.
به هر حال در چنین شرایطی که سایههای تردید و فضایی مسموم در کشتی ایجاد و در عین حال مشکلات مالی نیز قوز بالا قوز شده بود تا مربی کارآمدی چون محمد بنا، جدایی را بر ماندن ترجیح دهد، رسول خادم ماند و به تنهایی مقابل مشکلات سینه سپر کرد تا تیم ملی را در رقابتهای جهانی 2013 بوداپست مجارستان بالاتر از روسهای همیشه مدعی و قدرتمند، قهرمان جهان کند.
رسول خادم که تصریح دارد به عنوان فرزندی از خانواده بزرگ کشتی، هیچگاه در برابر مشکلات و سختیها اهل عقبنشینی و کوتاهآمدن از اهدافش نیست، با «جامجم» راجع به اهداف طول و درازش در این رشته گفته است.
به نظر میرسد رسول خادم بعد از المپیک و با وجود تمام تنگناهای مالی در صحنه خدمت باقی ماند، چون میخواست اهداف بزرگش را به اجرا بگذارد و در عین حال خیلی چیزها را ثابت کند. اینطور نیست؟صادقانه باید بگویم مهمتر از کسب نتیجه برای من باورهایی است که به ظرفیتهای فنی کشتی ایران دارم و همیشه معتقد بودهام طی هشت سال کار با برنامه میتوان این ظرفیتهای بالقوه را به فعلیت رساند و به سلطه روسها در کشتی جهان پایان داد. جدا از آن، هدف مشخص من این است چند تیم خوب داشته باشیم که حتی تیم دوم ایران نیز مدعی شماره یک قهرمانی در رقابتهای جهانی باشد. این باور و ارزیابی من از ظرفیت بالای کشتی ایران نشأتگرفته از سالها حضور خود و خانوادهام در کشتی است و بر این اساس نیز تلاش کردهام با میداندادن به نیروهای جوان و استعدادهای بکر این رشته در جهت تحقق این باور گامهایی موثر به جلو بردارم.
طی این مدت هم تلاش کردهام این باور را میان جامعه کشتی شکل دهم که میتوان بر برتریهای فنی روسها فائق آمد و با عقبزدن آنها جایگاه تاریخی کشتی ایران را در دنیا به دست آوریم. بدیهی است اولین گام در این زمینه پذیرش این باور توسط مربیان و کشتیگیران است که خوشبختانه با نتایجی که در مجارستان رقم خورد، این مسأله تا حدود زیادی محقق شده است؛ بنابراین من با چنین باوری تا امروز در خدمت کشتی بودهام و برایم رسیدن به این باور مهمتر از قهرمانی بوده، چون قهرمانیها همیشه با فراز و نشیب مواجه بوده است. من در دورهای که کشتی میگرفتم، میدیدم با این که از تیم کشتی قدرتمندی برخوردار بودیم، تیم از رسیدن به عنوان قهرمانی باز میماند.
بنابراین با وجود تمام محدودیتها و مشکلات مالی، از اینکه تیم ملی توانست بعد از 48 سال در خارج از خانه قهرمان شود، برایم دلچسب بود.
بدیهی است در آن شرایط سخت مالی، جمعکردن فنی تیم کار سختی میتوانست باشد، بویژه اینکه کشتیگیران هم احساسی هستند و کمتوجهیها میتوانست آنها را از هم گسیخته کند. رسول چگونه موفق شد تیم را جمع و از این شرایط سخت عبور کند؟من از جمله کسانی نیستم که به لحاظ مدیریتی معتقدند آدم باید در شرایط خوب کار کند و نتیجه بگیرد. در این زمینه زیاد شاهد بودهایم تا منابع مالی کم و تدارکات محدود شده، عدهای از مسئولیت خود کناره گرفته و ماموریت خود را تمامشده دانستهاند. بر عکس من اعتقاد دارم قابلیتهای مدیریتی باید در شرایط سخت و محدودیتها کارایی و توانمندی خود را نشان دهد.
در حقیقت، هنر نتیجه گرفتن در شرایط خوب و برخورداری از منابع مالی زیاد نیست و به یقین هر مدیری در شرایط بد مالی و محدودیتها باید خلاقیت خود را به کار بیندازد و در عمل نشان دهد چند مرد حلاج است. قصد تعریف ندارم، اما من در هر جایی که کار کردهام اجازه ندادهام محدودیتها اثر منفی بگذارد، بعلاوه من خودم را جزئی از خانواده کشتی میدانم که در همه شرایط کنار آن بودهام؛ در سختیها و داشتنها، بیپولی و ثروتمندی.
بنابراین وقتی دیدم پس از ده سال اجازه ندادند در کنار کشتی باشم، حالا که فرصت خدمتگزاری نصیبم شده، نباید کشتی را تنها بگذارم، بویژه درخصوص آینده جوانانی که به عشق کشتی آمده بودند تا نداریها را تحمل کنند و به بزرگی برسند. بیشک خود شما بهتر میدانید عمر قهرمانی در کشتی کوتاه است و شاید اگر این فرصت از جوانان گرفته میشد، برایشان امکانپذیر نبود دوام بیاورند و بتوانند موفقیتهایشان را تداوم بخشند.
این بود که به عشق خدمت به این جوانان مستعد در صحنه باقی ماندم. در غیر این صورت برایم راحت بود من نیز کنار بکشم. ماندم چون به خود ندیدم در شرایط تنگدستی کشتی، قهرمانان و به نوعی خانوادهام را در برابر مصائب تنها بگذارم.
به نظر میرسد قهرمانی جهان در سال 2013، سرفصل تازهای در کار کشتی و خود رسول باشد، همینطور است؟راستش را بخواهید این قهرمانی ارزشمند راحت به دست نیامد و شاید اگر کار ساده بود، 48 سال زمان نمیبرد که خارج از خانه قهرمان دنیا شویم. بی شک موانع بزرگی را پشت سر گذاشتیم تا به سر منزل مقصود رسیدیم. همانطور که اشاره کردم پیش از این نیز چه بسا تیمهای قدرتمندی داشتیم که از تیم فعلی بسیار قویتر بودند، اما موفق به کسب مقام قهرمانی نشدند.
البته باید تاکید کنم این نتیجه نقطه ایدهآل و مطلوب من نیست، اما خب از اینکه تلاش اعضای تیم با قهرمانی به بار نشسته ارزشمند است و بیشک این قهرمانی برای ما نقطه شروع است نه پایان. این قهرمانی، باورهای تازهای ایجاد کرده که با تکیه بر آن میتواند ادامه راه را هموار کند. اینکه با برنامه بهتر و جدیتر میتوان به اقتدار کشتی در جهان رسید و معتقدم با یک گل بهار نمیشود.
بیشک اگر میخواهیم از این قهرمانی کمال استفاده را ببریم و به ثبات در نتیجهگیری برسیم، نباید به این قهرمانی دلخوش کنیم و از توجه به آینده و پشتوانهسازی برای کشتی غافل شویم. روی این اصل و با تمام ارزشی که برای قهرمانی پنجم قائل هستم، معتقدم تیم ملی برای بهتر شدن، دچار ضعفها و نقصهایی است که باید آنها را نیز برای حضور در میادین آتی برطرف کنیم. این نقاط ضعف برای من شناسایی شده و قطعا در اردوهای بعدی تیم ملی به آنها توجه خواهم کرد.
برای اینکه موفقیت کشتی ادامه یابد، رسول خادم چه شرایطی در نظر دارد؟بیشک کشتی متناسب با جایگاهش به عنوان رشتهای ملی و مدال آور باید از منابع مالی لازم برخوردار باشد و خوب نیز تدارک شود. طی یک سال گذشته شرایط بدی را گذراندیم و نجابت تاریخی کشتی در تحمل نداریها و تنگدستیها نباید به این منتج بشود که عدهای در کار خود برای تامین منابع مالی و ایجاد شرایطی خوب کوتاهی کنند.
در حقیقت نباید حالا که این قهرمانی در شرایط بد مالی و بیتوجهیها به دست آمده، مسئولان تصور کنند کشتیگیران در هر شرایطی کار خود را انجام خواهند داد. اگر در آینده نیز شاهد تداوم این بیتوجهی باشیم، ادامه کار سخت خواهد شد، چرا که من برنامه مشخصی برای کشتی ریختهام و بهطور مسلم اجرای آنها پشتیبانی و تدارک لازم میخواهد، آن هم در شرایطی که این برنامهها ناظر به نونهالان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان است و به طور طبیعی اگر گسستی در یکی از این برنامهها و پروسه کاری ایجاد شود، روی کلیت کار اثر خواهد گذاشت. برای همین تاکید دارم باید از شرایط روانی و اجتماعی ایجاد شده بیشترین بهرهبرداری را از ظرفیتهای موجود کشتی به عمل آورد.
پیش از المپیک هم که با شما صحبت میکردیم، تاکید داشتید میخواهید کشتی را به جایگاهی برسانید که در هر وزن، چند کشتیگیر قابل و همتراز وجود داشته باشند. میتوانم بپرسم امروز در کجای این برنامه هستیم؟فعلا از اینکه در هر وزن به نقطهای برسیم که چند کشتیگیر خوب و مطرح داشته باشیم، فاصله داریم، چرا که مجبور بودیم کار بستر سازی و توجه به استعدادها را در کنار یک کار گلخانهای به صورت توام دنبال کنیم. یعنی در کنار اینکه استعدادها را شناسایی کردیم و به آنها میدان دادیم تا رشد کنند، میان قهرمانان ملی نیز این انگیزه را به وجود آوردیم که به صرف اینکه مدالآور بودهاند، نمیتوانند خود را بیمه شده بدانند، چرا که آنان عملا میدیدند پشتوانهها با سرعت لازم به دنبال آنها در حرکت هستند و اگر دیر بجنبند، جایگاهشان را در تیم ملی از دست خواهند داد.
از سوی دیگر با اعلام اینکه از این پس همه باید در رقابتهای انتخابی تیم ملی کشتی بگیرند و کشتیگیری خلاف این مسیر به تیم ملی نخواهد رسید، تمام ذهنیتهای قبلی را از ذهن کشتی دوستان دور کردیم و همه به این باور رسیدند در انتخاب نفرات تیم ملی مصلحتگرایی مورد توجه نخواهد بود.
البته این مساله نیز بسادگی حاصل نیامد. وقتی ملیپوشان ما را در این مورد ثابت قدم دیدند، تمام عزمشان را جزم کردند که با حضور در انتخابی تیم ملی، موقعیت خود را در تیم ملی تثبیت کنند. این نیز توفیق بزرگی برای کشتی است که حجت بر همه تمام شده و نیک واقفند اگر غافل شوند، جوانان از آنها سبقت خواهند گرفت و امروز به نوعی همه میخواهند عزت اکبری دوم در کشتی ایران باشند.
امروز ما برنامههای زیادی داریم و در مهرماه علاوه بر برگزاری رقابتهای نونهالان و جام پهلوانکها، اردوهای بسترسازی خود را دنبال خواهیم کرد. در این اردوها بحث همسانسازی فنی مورد توجه قرار خواهد گرفت و این موضوع کمک مهمی به ما میکند که در آینده کشتیگیری که با گذر از ردههای مختلف تیم ملی به پیراهن بزرگسالان میرسد، ضعفهای فنی نداشته باشد.
شاید باورتان نشود، اما ما در خیلی از اردوها مجبور شدیم، روی مسائل فنی متمرکز شویم تا کشتیگیران شیوه درست اجرای فنون را یاد بگیرند. برگزاری اردوهای بسترسازی از این نظر کمک بسیاری به ما میکند که ادبیات واحد فنی را میان مربیان نوجوانان، جوانان و بزرگسالان گسترش دهیم تا از هرز رفتن استعدادها و منابع مالی در پرورش کشتیگیران نخبه جلوگیری کنیم. به سخن دیگر، وقتی کادر مربیان تیمهای مختلف ملی در این کارگاههای فنی حضور دارد، ادبیاتی واحد میان آنان شکل میگیرد تا همپوشانی لازم در تیمهای مختلف تیم ملی ایجاد شود.
در راستای برگزاری این اردوها، ما قبل از جهانی مجارستان، رقابتهای آزاد کشتی را به منظور شناسایی استعدادها برگزار کردیم تا از اواخر مهر کار ویژه فنی را در کارگاهها با جدیت دنبال کنیم. این نیز به این خاطر است که ما با یک عقبافتادگی تاریخی در این زمینه مواجه هستیم که باید از فرصتهای پیش رو نهایت استفاده را ببریم.
عزت اکبری جوان که در بوداپست نایبقهرمان جهان شد و نقشی اساسی در قهرمانی ایران ایفا کرد، محصول این کارگاههای فنی بود که شما با وجود تمام تنگناهای مالی روی برگزاری آن تاکید داشتید. میخواهم بپرسم محصول بعدی این کارگاهها کیستند؟پیمان یاراحمدی، علی کریمی، مصطفی قاسمی، محمدحسین محمدیان، خشایار دهستانی، یونس سرمستی و... همه جوانان خوب و مستعدی هستند که در آینده زیاد از آنها خواهید شنید. معتقدم هر کدام از آنها یک عزت اکبری دوم برای کشتی ایران هستند و کشتی ما نمیتواند از کنار نام آنها بسادگی عبور کند. عرضم این است که چنین ظرفیتهایی در کشتی ایران وجود دارد و کار را باید جدیتر و با برنامهتر در قالب کارگاههای فنی و در جهت پرورش استعدادها و پشتوانههای کشتی دنبال کرد. خوشبختانه درخشش عزتالله اکبری در رقابتهای جهانی مجارستان، این انگیزه را میان جوانها و آیندهسازان کشتی بیشتر کرده است که در صورت کار و تلاش میتوانند به بزرگی جهان برسند.
بیشک انتخاب اکبری جوان در حضور کشتیگیر صاحب عنوانی چون صادق گودرزی خطر بزرگی بود، خطری که البته جواب داد. میخواهم بپرسم چه چیزی در وجود اکبری دیدید که به این کشتیگیر جوان اعتماد کردید؟ابتدا باید بگویم ما روی قانونمندی کشتی از قبل تاکید کرده و میخواستیم این قانون را هم جا بیندازیم. همانطور که میدانید قبلا مسابقههای انتخابی برگزار میشد، اما بعدها با مصلحتگرایی مربیان یا به بهانه ترمیم تیم، نفرات دیگری بدون شرکت در مسابقههای انتخابی به تیم ملی میپیوستند که این مساله انگیزهها را میان سرمایههای کشتی کشور میکشت.
ما برای آنکه اعتماد از دست رفته جامعه کشتی را برگردانیم، اعلام کردیم دیگر کسی بدون مسابقه به پیراهن تیم ملی نمیرسد و روی این مسأله نیز با وجود تمام فشارها ایستادگی کردیم. به این دلیل که نمیخواستیم جریان کشتی در اختیار چند ستاره خاص محصور شود. البته این کار نیز تهدیدی برای ما بهحساب میآمد، چون اگر اکبری نتیجه نمیگرفت همه به کادر فنی ایراد میگرفتند چرا در حضور نایبقهرمان المپیک به یک جوان بیتجربه میدان دادهاید.
برای همین میگویم جدا از قهرمانی، از باورهای جدیدی که در کشتی شکل گرفته خوشحالم. قطعا در شرایط جدید هر کشتیگیر ملیپوشی میداند فرصتی برای کوتاهی ندارد و کشتی بدون آنکه بخواهد ناز کسی را بکشد از پشتوانههایی برخوردار خواهد شد که هر یک میتوانند ستارهای در آسمان کشتی جهان باشند.
کدامیک از کشتیگیران در جهانی مجارستان توانست رضایت شما را بیشتر جلب کند؟اجازه بدهید در این مسأله ریز نشوم.
از این نظر میپرسم که مهدی تقوی با وجود کسب دو طلای جهانی، هنوز نتوانسته خود را بعد از ناکامی المپیک در جایگاه قبلی قرار دهد. مشکل این کشتیگیر چیست؟مشکل تقوی گرفتاریهای شخصی است و اینکه نتوانست با قضیه از دست دادن مادرش کنار بیاید. تقوی با وجود تمام مسئولیتهایش در خانواده نتوانست فکرش را تمام و کمال روی مبارزههایش متمرکز کند و همین زمینهای برای شکستش شد. معتقدم مهدی تقوی هنوز فرصت جمعکردن خود را دارد و استعدادی است که راحت نمیتوان از کنارش گذشت. بیشک او اگر به لحاظ روحی و ذهنی روی تمریناتش متمرکز شود، یکبار دیگر میتواند در وزن 66 کیلو حرف نخست را در جهان کشتی بزند.
کمیل قاسمی نیز در زمره کشتیگیرانی بود که روی مدالش حساب میشد، اما او هم غیرمترقبه به دلاگانف آمریکایی که پیش از آن سه بار او را برده بود، باخت.در ارتباط با کمیل شرایط فرق میکرد و معتقدم او نتوانست در روز مسابقه مسئولیت پاسخگویی به انتظارات موجود از خود را هضم کند. شاید برای او نیز که در اولین حضور رسمیاش با تیم ملی به مدال برنز المپیک دست یافته، چنین تجربهای لازم بود که بداند نباید به صرف اینکه کشتیگیری را قبلا سه بار شکست داده، او را دستکم بگیرد. به هر حال کمیل ظرفیتهای فنی خوبی در سنگین وزن دارد و گرچه باختش برای تیم پرهزینه بود، اما تجربه این شکست میتواند او را در عرصه مبارزه چند گام جلو بیندازد.
رسول خادم معمولا در هر میدانی که حاضر شده، به باورهای تازهای در جهت پیروزیهای بعدی دست یافته است. مشخصا میخواهم بپرسم رهآورد رسول از مجارستان 2013 چه بود؟اینکه روسها را در کشتی میتوان گرفت. من قبل از بوداپست تمرکزم بر این مسأله بود که باید به سلطه و حاکمیت روسها در کشتی جهان پایان دهیم و خوشحالم که نتایج بوداپست، ما را به این مهم رساند. البته مرادم از روسها، تنها تیم ملی کشتیآزاد روسیه نیست، بلکه این تیم است به اضافه ازبکها، گرجیها، قزاقها، بلاروسها، اکراینیها، آذربایجانیها، قرقیزها که همه بهرههای کافی را از مکتب کشتی روس با خود دارند و جملگی میتوانند در میدانی چون جهانی، دیگر تیمهای مدعی مانند ایران را محاصره کرده و در جاهایی به هم کمک کنند.
به هر حال فعلا تابوی شکستناپذیری روسها برای کشتیگیران ایرانی شکسته شده و آنها هستند که مقابل آمادگی بالا و غنای تکنیکی و فنی کشتیگیران کشورمان باید لرزه به اندامشان بیفتد. خوشبختانه اگر در گذشته از این مسأله سخنی به میان میآوردیم عدهای آن را جدی نمیگرفتند و با دیده تردید به آن مینگریستند، اما اکنون در مقام عمل خیلی چیزها ثابت شده که برای تداوم باید ظرفیتهای تازهای را در برنامهریزیهای خود برای رسیدن به نقطه مطلوب مورد توجه قرار دهیم.
البته ناگفته نماند کار سختی در پیش داریم و تا رسیدن به جایگاه حقیقی راه زیادی باید طی کنیم، اما با این قهرمانی پرده جدیدی را در حوزه فنی و روانی از پیش چشم کشتی برداشتیم و این باور شکل گرفته که میتوان روسها را با تمام توانمندی و برنامهریزی بلندمدت و طول و درازشان در کشتی گرفت.
بدیهی است روسها اکنون رسول خادم را بهتر از قبل میشناسند و میدانند با حضور او جایگاهشان در کشتی جهان سخت تهدید میشود. کاملا طبیعی است آنان در آینده با شرایط متفاوتتری پای به کارزار رقابت با تیم ایران بگذارند. رویکرد شما چیست؟دقیقا درست میگویید. تلخی پذیرش برتری ایران بر روسها در همان مجارستان کاملا مشهود بود، بویژه اینکه مربیان تیمهایی چون ترکیه و ژاپن بشدت از اینکه تیمی پیدا شده که به سلطه روسیه در کشتیآزاد پایان داده، خوشحال بودند و به ما تبریک میگفتند. با شناختی که از روسها دارم و با توجه به پشتوانههای خوبشان و بویژه سابقه برنامهریزیشان در کشتی، اطمینان دارم آنها کشتی خود را دوباره سازماندهی خواهند کرد و با قدرت بیشتری مقابل تیم ما قرار میگیرند.
از این نظر کار و مبارزه دشواری با روس در پیش داریم، چرا که آنان به دنبال ضربه بوداپست، کاملا هوشیار و دستگیرشان شده که تیم ایران با کار پایهای لازم، حرکت تازهای را در کشتی جهان آغاز کرده است.