به گزارش
دريچه فناوري اطلاعات باشگاه خبرنگاران؛ تیم بازیسازی Firaxix Games یکی از بهترین آثار سال گذشته در صنعت بازیسازی، یعنی Xcom: Enemy Unknown را به بازار عرضه کرد که بدشانسی آورد و مخاطبان اقبال مناسبی به آن نشان ندادند. عدهای که هوادار نسخه سال 1383 این کمپانی با همین نام بودند، با تغییرهای رخ داده در ظاهر و باطن بازی ارتباط برقرار نکردند. از سوی دیگر، ناکامی یک عنوان در سبک نقشآفرینی تاکتیکی اجتنابناپذیر است و بارها شاهد این اتفاق بودهایم. با همه این تفاسیر، قریب به اتفاق منتقدان این عنوان را ستودند و مهر تائید به پیشانیاش زدند.
حال پس از گذشت کمتر از یک سال، استودیوی 2K Marin عنوانی دیگر از این سری را تولید و روانه بازار کردهاند که امید میرود سرمایهگذاری پرمنفعتتری باشد. قضاوت درباره این موضوع ساده نیست. بازی The Bureau: Xcom Declassified توفانی آغاز میشود و گرفتار در طغیان ادامه مییابد و در پایان، زیر خاکستر به پایان میرسد. درک داستان واقعی بازی و فلسفه نهفته در دل آن واقعا مشکل است و در پیچ و خمهای باربط و بیربط، تکرار یک موضوع و تکیه بر یک روایت باصحنههای مختلف، بازیکن را خسته میکند. گیمپلی بازی که به نوعی کپیبرداری مستقیم از X:EU است، ابتدا جذاب و پرتنش ظاهر شده و کمکم با افزایش مکانیکهای نبرد و شلوغ شدن صحنهها، دچار دستانداز شده و کاستیهای بازی را رو میکند. خلاصه اینکه TB:XD عنوانی برای افراد با حوصله است که از ایدههای نو استقبال میکنند و در عین حال حاضر هستند چشم خود را روی تعدادی اشتباه و نقص ببندند و بیشتر خصوصیتهای کیفی را مد نظر قرار دهند.
داستان TB:XD با ماموریت محوله به ویلیام کارتر آغاز میشود. ماموری قابل که با کشتهشدن خانوادهاش در غیاب او، دچار افسردگی شدید شده و از مشاغل امنیتی کناره میگیرد تا روزی که توسط سرویس مخفی دولتی XCOM فراخوانده میشود. او وظیفه دارد شیء مرموزی را حمل و به سرویس دولتی تحویل دهد. همه چیز با حمله ماموری مسخشده به کارتر و مفقودشدن شیء مرموز به هم میریزد. دیری نمیپاید زمین تحت حمله فضاییها قرار میگیرد و ماموری که تا دیروز از فرط ناتوانی دنبال هر راهی برای تسکین دردهای گذشته بود، امروز لباس قهرمانی تن کرده و به نجات یک ملت از دست دشمنی فراتر از همه مرزهای زمینی و به عظمت کهکشان میرود. وقایع داستان در آمریکای دهه 1960، با رویکردی آیندهنگرانه رخ میدهد. سازندگان واقعا در خلق فضای مربوط به آن دوران موفق عمل کردهاند و گویا به تماشای یک فیلم علمی ـ تخیلی کلاسیک نشسته باشید، از تماشای تمام صحنههای بازی لذت خواهید برد. ایده اصلی داستان از اولین تعاریفی است که مدعیان ربودهشدن توسط موجودات فضایی به زبان آوردهاند. ماهیت کلی داستان بازیکن را به دنبال خود میکشاند و گرههای داستانی نیز تنش آن را بیشتر میکنند. سیستم دیالوگها از بازی Mass Effect به عاریت گرفته شده و متشکل از یک دایره با چند انتخاب برای هر دیالوگ است. از آنجا که فلسفه این سیستم دیالوگ، اثرگذاری روی عکسالعملهای شخصیتهای دیگر در مقابل بازیکن اصلی است که مسیر بازی را هیجانانگیزتر میکند، اما نبود چنین سیستمی در این بازی موجب حیرت است؛ چراکه فارغ از هر گزینهای که انتخاب کنید، تغییری در داستان رخ نمیدهد و فقط یکسری تصمیمات اصلی هستند که سرنوشت نهایی زمین را رقم خواهند زد. سیستم وجدان در این بازی حضور ندارد. انتخاب با من و شما به عنوان بازیکن است که یا از سر انساندوستی مجازی خود به چند بازمانده مفلوک کمک کنیم و هیچ به دست نیاوریم یا اینکه روی آنها را زمین انداخته، به دام مرگ بفرستیمشان و باز هیچ به دست نیاوریم! موضوع دیگر این است که اگرچه داستان با منطقی خاص آغاز میشود، اما هرچه جلو میرود، نامفهومتر میشود. یکی دیگر از مسائلی که موجب دلسردی بازیکن میشود، تکرار در حلقههای داستانی است. قطعا هیچ بازیکنی دوست ندارد گاهی یکسری مسائل تکراری را به او یادآور شوند.
مدلسازیها به زیبایی صورت گرفتهاند. بافتها قوی کار شده و افت فریم قابل توجهی نیز مشاهده نمیشود. همانطور که گفته شد صحنههای بازی با هنرمندی کار و پیادهسازی شدهاند. از طرف دیگر سازندگان در خلق و الصاق انیمیشنها یکسری بیسلیقگی به خرج دادهاند. قطعا برای مخاطب نکتهسنج اصلا جالب نیست کارتر با خروج از هر در حتی اگر در فاصله 30 سانتی سمت چپش دیوار باشد، باز هم سلاحش را به دو طرف بچرخاند و محیط را برانداز کند! در مقابل انیمیشنهای عمومی بدن که واضح است با هنرمندی و توسط موشن کپچر ضبط شدهاند، لیپ سینکها و انیمیشنهای صورت توی ذوق میزنند. فارغ از تمام این مسائل، بنا به خصلت همیشگی سری XCOM، طراحی و مدلسازی فضاییها با استادی تمام صورت گرفته و کار از تنه به تنه زدن گذشته، لگد بر بخت نمونههای هالیوودی میزند! قضاوت درباره صداپیشگی آن چندان ساده نیست. هنرمندان از پس بُعد تکنیکی کار برآمدهاند، اما از نظر احساسی با اثری شبیه کارهای متوسط رادیویی طرف هستیم؛ یعنی هم سرشار از غلو است و هم خالی از احساس! گاهی پیش میآید صداها از میانپردهها حذف میشوند که چندان خوشایند نیست. در هر صورت تجربه این بازی را به شما پیشنهاد میکنم.گردانِ ابلهان
سازندگان TB:XD سعی داشتهاند با تزریق سبک تنشزای بازی X:EU به این عنوان، هیجان آن را تاجایی که میشود افزایش دهند. متاسفانه در این فرآیند، هم خوشدستی و لذت تیراندازی در بازی دچار تزلزل شده و هم از هوشمندی بخش تاکتیکی آن بازی عالی دیگر خبری نیست. سبک بازی به این صورت است که هر بار به یک منطقه اعزام میشوید باید با پناه گرفتن، یاران خود را رهبری کرده، پس از جایگیری صحیح، فرمانهای لازم برای حمله به دشمن را صادر کنید. سازندگان در خلق یک دایره فرمان برای صدور دستور به افراد، سنگ تمام گذاشتهاند و هیچ خللی به این مورد وارد نیست. اما زمانی پایه بازی دچار تزلزل میشود که میبینیم برای صدور دستور، بازی به حالتی نیمهتعلیق فرو میرود. پس از چند ساعت بازی، این روند توقف و راهاندازی مجدد، همان اثری را روی بازیکن میگذارد که عوضکردن مداوم موزیک در ضبط ماشین بر اعصاب دیگر همسفرانتان خواهد گذاشت.
کپیبرداری از X:EU به همینجا ختم نمیشود. درست مانند آن بازی، در این عنوان هم همراهانتان دچار مرگ بیبازگشت میشوند. این مسأله یکی از نکات سرنوشتساز گیمپلی در بازی قبلی بود، چرا که تمام شخصیتها تحت تهدید مداوم مرگ بودند و قطعا کشته شدن یکی از آنها که منابع بسیاری صرفش کرده بودید، بشدت دردناک بود. اما در این بازی، یک پارادوکس مضحک وجود دارد. همراهانتان اگر بمیرند، دیگر بازنمیگردند، اما کارتر که بمیرد، از چکپوینت آخر به بازی بازمیگردد. در بازی قبلی، مرگ یکی از افراد منجر به شکست حتمی نمیشد، اما در این بازی خیلی زود میفهمید بهترین راه به محض از دست دادن یکی از افراد، بازگشت به چکپوینت قبلی و احیای دروغین اوست. نکته مضحک دیگر اینکه بازی قبلی تمرکز عجیبی روی تقویت و شخصیسازی افراد داشت. ولی در این قسمت، حضور آنها در حد گماشتههایی است که بهدلیل فقر گزینههای کافی، هیچ ارتباطی با آنها برقرار نخواهید کرد. تمام خصوصیتهای آنها به قرار گرفتن در چندکلاس مختلف و چند توانایی ویژه و چند سر از پیش ساخته شده محدود است. همراه با افرادتان، خود کارتر نیز به مرور ارتقا یافته و توانایی استفاده از نیروهای جدیدتری را پیدا میکند. میرسیم به علت تیترگذاری این پاراگراف؛ یعنی هوش مصنوعی بازی. همراهانتان فقط مسیری که تعیین کنید را طی میکنند و اهمیتی به مین یا هر مانع دیگری که زیر یا جلوی پایشان باشد، نمیدهند. این مسأله به مرگ ساده نیروها منجر میشود که داد بازیکن را درمیآورد. باز هم برخلاف نسخه قبلی و فقط در شباهتی ظاهری، سلاحهای فضایی این نسخه نیز هیچ تفاوت چشمگیری با سلاحهای زمینی نداشته و گویا همان سلاحهای زمینی هستند که فقط زرق و برقشان بیشتر شده است.
در نهایت باز هم تاکید میکنم این بازی عنوان ضعیفی نیست، اما آنقدر ضعف دارد که آن را بهزانو دربیاورد. اگر طبع چشمپوشی در خود سراغ دارید و میتوانید ضعفها را تحمل کنید، قطعا از اتمام آن پشیمان نخواهید شد. اما اگر دوران آزمایشکردنتان گذشته و فقط شبهای تعطیل را به بازی اختصاص میدهید، بسادگی از کنار این بازی بگذرید تا نیش ناشی از طبعش آزارتان ندهد.
براي دانلود مي توانيد به اين سايت مراجعه كنيد.
عنوان: The Bureau: Xcom Declassified
ناشر: 2k Games
سازنده: 2k Marin
سبک: اکشن سوم شخص تاکتیکی
موفق باشید
www.linkhor.ir