یه گزارش حوزه
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران،
در آستانه دوران جدیدی مذاکرات هستهای، یکی از مفیدترین کارها این است که
مهم ترین نقاط اختلاف ایران و گروه 1+5 در مذاکرات قبلی که منجر به بی
نتیجه ماندن مذاکرات شد، مرور شود.
به گزارش ایران هستهای
"مهدی محمدی" کارشناس مسایل سیاسی طی یادداشتی به بررسی این مساله پرداخته است.
تیم
مذاکره کننده هستهای ایران –که هنوز ترکیب آن به طور کامل مشخص نیست-
امشب راهی نیویورک می شود. نخستین دور مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5
نیز چنانکه هم آقای دکتر ظریف و هم کاترین اشتون تایید کرده اند در نیویورک
برگزار خواهد شد. هنوز هیچ اطلاع دقیقی از اینکه هر کدام از دو طرف چه
رویکردی در این مذاکرات خواهد داشت در دست نیست. در واقع شاید هنوز هیچ
راهبردی حتی نهایی هم نشده باشد و دو طرف در دیدار نخست بیشتر مایل به محک
زدن یکدیگر و ارزیابی میزان تغییر مواضع طرف مقابل باشند.
با این
حال، اکنون که در آستانه دوران جدیدی از مذاکرات هستهای هستیم، یکی از
مفیدترین کارها این است که مهم ترین نقاط اختلاف ایران و گروه 1+5 در
مذاکرات قبلی که منجر به بی نتیجه ماندن مذاکرات شد، مرور شود. داشتن یک
درک دقیق از این اختلافات برای تیم مذاکره کننده هسته ای جدید که در آغاز
راه طراحی یک روند تازه است، بسیار حیاتی خواهد بود.
فهرست زیر خلاصه مهم ترین نکاتی است که نویسنده بر مبنای تجربه خود میتواند در این زمینه عرضه کند:
1.ایران
مایل به مذاکراتی سریع است که هر چه زودتر به نتیجه برسد اما گروه 1+5
مذاکراتی کند را می خواهد تا تحریم ها هر چه بیشتر بر اقتصاد و محیط داخلی
ایران اثر کرده و تاکتیک ها و استراتژی های تیم مذاکره کننده را تغییر
بدهد.
2.گروه 1+5 در مذاکرات خود متمرکز بر ابتدای روند اما ایران
متمرکز بر تعیین تکلیف انتهای روند است. گروه 1+5 خواهان آن است که ایران
در همان گام اول بدون اینکه ما به ازای جدی درخواست کند یک گام اعتماد ساز
بردارد که ناظر به نگرانی فوری غرب درباره تاسیسات فردو و غنی سازی 20 درصد
–همانطور که در پیشنهاد آلماتی 1 آمده- باشد. اما ایران مسئله اصلی را این
نمی داند و عقیده دارد آنچه مهم این است که روند نهایتا به کجا ختم خواهد
شد و چه تضمینی وجود دارد که ایران همه گام های اعتماد ساز غرب را بردارد
اما نهایتا باز هم با انکار حق غنی سازی خود یا با اعمال تحریم های جدید به
بهانه های جدید مواجه نشود؟
3.گروه 1+5 علاقمند است پیشنهادی جامع
تدوین شود که در یک گام کل مسئله هسته ای ایران را تعیین تکلیف کند. اما
ایران عقیده دارد بهترین روش استفاده از الگوی گام به گام و گام های متقابل
است که تلاش میکند مسئله را در زمانی طولانی تر و به صورت دو طرفه حل
کند. احتمالا به همین دلیل است که گروه 1+5 تا کنون در همه پیشنهادهای خود
علاقهای به تدوین مدالیته ای که از ابتدا تا انتهای روند را روشن کند
نداشته است.
4.گروه 1+5 روی نگرانی های فوری خود متمرکز است اما
وقتی پای نگرانی های فوری ایران به میان می آید، اهمیتی برای آن قائل نیست.
به همین دلیل است که ایران پیشنهاد آلماتی را که در آن به نگرنی فوری غرب
یعنی تاسیسات فردو و مواد 20 درصد اشاره شده بود اما نگرانی فوری ایران
یعنی تحریمهای نفت و انرژی را مورد توجه قرار نداده بود را، یک پیشنهاد
نامتوازن میدانست.
5.در حوزه واگذاری تضمینهای متقابل، ایران
خواهان تمرکز روی مسئله همکاری با آژانس و شفافیت است اما غرب خواهان تعلیق
برنامه غنی سازی و فاصله گرفتن ایران از نقطه فرار است. در واقع ایران
عقیده دارد اگر هم نگرانی درباره برنامه هسته ای اش وجود داشته باشد راه
رفع این نگرانی افزایش همکاری با آژانس است اما گروه 1+5 بر این موضوع
اصرار میکند که راه رفع نگرانی تعطیل شدن برنامه مورد نظر(در اینجا غنی
سازی یا راکتور اراک یا نصب سانتریفیوژهای جدید) و همچنین انجام مجموعه
اقداماتی است که غرب را مطمئن کند ایران قادر به حرکت سریع به سوی
سلاح(گریز از نقطه فرار) نخواهد بود.
6. ایران عمیقا مایل به
مذاکراتی 7 جانبه است که منافع همه طرفها در آن لحاظ شود اما گروه 1+5
بویژه شخص کاترین اشتون دائما در تلاش برای تبدیل مذاکرات ایران و 1+5 به
مذاکرات دو جانبه ایران و امریکاست.
7.ایران روند اعتماد سازی را یک
روند دو طرفه می داند و عقیده دارد همانقدرکه غرب ادعا می کند دلایلی برای
بی اعتمادی به ایران دارد ایران نیز محتاج مشاهده اقداماتی از جانب غرب
است که تولید اعتماد کند. اما گروه 1+5 همواره به صراحت گفته است که عقیده
دارد این ایران است که تعهدات خود را نقض کرده و به همین دلیل این فقط
ایران است که وظیفه اعتماد سازی و انجام اقدامات اعتمادساز را دارد نه گروه
1+5.
8.ایران عقیده دارد حقش مطابق معاهده ان پی تی برای غنی سازی
هم کاملا قانونی و هم تثبی شده است اما گروه 1+5 عقیده دارد اولا در معاهده
ان پی تی بر چیزی به نام حق غنی سازی تصریح نشده و ثانیا اگر هم ایران حقی
در این زمینه داشته این حق توسط قطعنامههای شورای امنیت تعلیق شده است.
متقابلا ایران پاسخ می دهد قطعامههای شورای امنیت غیر قانونی است و تازه
همین قطعنامههای غیر قانونی هم نه حق ایران بلکه اعمال این حق را تعلیق
کرده است.
9.ایران ان پی تی را تنها مبنای قابل پذیرش برای مذاکرات
میداند در حالی که گروه1+5 معتقد است ان پی تی به همراه قطعنامههای شورای
امنیت باید مبنای مذاکرات باشد. ایران عقیده دارد قطعنامههای شورای امنیت
مشکلی است که غربیها خود بوجود آوردهاند و خود هم باید آن را حل کنند.
10.
ایران عقیده دارد راهبرد دو مسیره فشار-مذاکره مذاکرات را عقیم میکند چرا
که عملا فشار به جای اینکه مذاکره را تقویت کند آن را تضعیف خواهد کرد اما
گروه 1+5 اصرار دارد که همچنان به این راهبرد که هدف آن تغییر محاسیات
ایران است ادامه خواهد داد.
11. ایران اعتقاد دارد مذاکرات باید با
پذیرش حق غنی سازی ایران از سوی غرب – و نه صرفا اکتفا به عبارت کلی حق
ایران برای فعالیت صلح آمیز هستهای- آغاز شود در حالی که گروه 1+5 میگوید
این موضوعی است که در انتهای مذاکرات تازه میتوان درباره آن مذاکره کرد.
12.
ایران عقیده دارد مذاکرات با آژانس به مذاکرات با 1+5 گره خورده است چرا
که مسئله هستهای ایران اساس یک مسئله سیاسی است و تا بخش سیاسی آن در
مذاکرات با 1+5 جمع بندی نشود آژانس در موقعیتی نخواهد بود که مباحث فنی و
حقوقی آن را جمع بندی کند. به همین دلیل ایران عقیده دارد و در مذاکرات
مسکو هم پیشنهادی در این زمینه ارائه کرد که همکاری با آژانس بخشی از یک
مدالیته کلی تر مذاکراتی با گروه 1+5 باشد اما گروه 1+5 همواره این ارتباط
را انکار کرده و گفته است که اینها دو مسیر مستقل است.
انتهای پیام/