سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اميرعبداللهيان مطرح کرد

دست برتر "سوريه" در تحولات کنونی منطقه/ جنگ‌طلبان وارد تونلی بي‌انتها خواهند شد

معاون عربي و آفريقاي وزارت امور خارجه با بيان اينکه حكومت سوريه دست برتر را در تحولات امروز دارد، گفت: تجربه‌ ما از تحركات آمريكايي‌ها در منطقه و اين‌كه آن‌ها فهم درست جامعه‌شناختي از وضعيت منطقه ندارند، نشان مي‌دهد كه ممكن است جنگ به صورت محدود شروع شود، اما در ادامه محدود نخواهد ماند و جنگ‌طلبان وارد يك تونل بي‌انتها خواهند شد.

به گزارش حوزه سياست خارجی باشگاه خبرنگاران، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي گفتگويي با "حسين اميرعبداللهيان" معاون عربي و آفريقاي وزارت امور خارجه درباره‌ي تحولات سوريه انجام داده كه متن كامل آن بدين شرح است:

** سمت و سوي تحولات منطقه به ويژه در كشورهاي مصر و سوريه در وضعيتي قرار گرفته كه شايد نتوان آينده‌ي روشني را براي منطقه تصور نمود. اگر بخواهيم يك تصوير هوايي از تحولات منطقه ارائه كنيم، شما اين تصوير را چگونه روايت مي‌كنيد؟

حقيقت آن است كه آن تحولاتي كه ما از آن به عنوان بيداري اسلامي ياد مي‌كنيم مسأله‌اي نيست كه يك‌شبه حاصل شده باشد تا يك‌شبه و يك‌ماهه هم از بين برود، البته نظام سلطه و برخي از بازيگران منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي به‌ويژه در يك سال و نيم گذشته تمام امكانات و توان خودشان را معطوف به اين مسأله كردند كه از پديده‌اي به عنوان بيداري اسلامي هيچ‌گاه به عنوان يك عامل صلح، ثبات، امنيت و توسعه‌ي پايدار در منطقه ياد نكنند و اين به دليل اين بود كه اهداف بازيگران اصلي در حوزه‌ي بيداري اسلامي در تعارض با نظام سلطه و به‌ويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي بود. بنابراين آن‌ها برنامه‌هايي را طراحي كردند تا در بين افكار عمومي اين‌گونه تداعي شد كه حركت در مسير بيداري اسلامي، نتيجه‌اي جز آشفتگي، ناامني و خشونت نخواهد داشت.

به عنوان نمونه در ليبي ورود شتاب‌زده‌ي ناتو و برخي بازيگران منطقه‌اي به صحنه‌ي مبارزات از طريق بمباران‌هاي هوايي در اين كشور، آن هم در شرايطي كه انقلاب مردم ليبي متأثر از بيداري اسلامي داشت به اوج خود مي‌رسيد، در كنار ده‌ها هدفي كه از سوي نظام سلطه دنبال مي‌شد، يك هدف خاص هم داشت؛ اين هدف خاص آن بود كه اين پيام به مردم منطقه منتقل شود كه اگر شما هم مانند مردم ليبي بخواهيد مطالبات خود را پيگيري كنيد، نتيجه‌ي اين پيگيري، حضور ناتو، جنگ و ناامني در كشورتان خواهد بود.
 
در جريان مبارزات مردم مصر، علي‌رغم دستاوردهايي كه در شروع انقلاب حاصل شد و عمدتاً هم توجه به شاخص‌هاي مبتني بر بيداري اسلامي منجر به اين دستاوردها شد، دشمنان انقلاب مصر تلاش كردند تا با به نمايش گذاشتن نوعي مداخله، سركوب و خشونت، به ايجاد و گسترش حس يأس و نااميدي در مردم بپردازند.

**در سوريه باوجودي ‌كه جنس درگيري‌ها متفاوت از جاهاي ديگر است، اما محور آمريكا و رژيم صهيونيستي، مردمي را كه ويژگي منحصر به فردي در سوريه دارند و در خط مقدم مبارزه با رژيم صهيونيستي قرار دارند، به سرعت وارد جنگ داخلي مي‌كنند. چرا سوريه بايد به سرعت وارد جنگ شود؟

 چون طراحان مقابله با بيداري اسلامي به خوبي مي‌دانند كه مردم كشوري كه در خط مقدم مبارزه با رژيم صهيونيستي است، به دنبال انقلاب نيستند. مطالباتي دارند، اما برآورده شدن آن را از راه انقلاب نمي‌خواهد، پس اگر آمريكا منتظر بماند تا روزي مردم در يك ميدان بزرگ جمع شوند و كار دولت را يك‌سره كنند، اين انتظار بي‌نتيجه خواهد ماند. پس سوريه بايد به سرعت وارد جنگ شود.

همه‌ي اين طراحي‌ها با اين هدف انجام شد كه اين پيام توسط مردم منطقه دريافت شود كه حركت در مسير بيداري اسلامي در تعارض با امنيت و رفاه مردم خواهد بود. پيامي كه اگر مورد پذيرش مردم قرار مي‌گرفت، مي‌توانست در حفظ ثبات رژيم صهيونيستي در اوج امواج سهمگين بيداري اسلامي مؤثر واقع شود.

اما مشاهدات ميداني و بررسي‌هاي ما نشان مي‌دهد كه طراحي‌هاي آن‌ها نتوانسته به نتيجه‌ي مورد نظر دست پيدا كند. به عنوان مثال در مصر وقتي شما وارد لايه‌هاي اجتماعي مي‌شويد، مي‌بينيد حتي همان‌هايي كه مخالف آقاي مرسي بودند، آن‌ها هم براي صيانت از بيداري اسلامي وارد صحنه شدند؛ اگرچه برخي كشورهاي منطقه و فرامنطقه تلاش كردند با سوءاستفاده از شرايط پيش آمده، مصر را برگردانند به دوراني كه انتخابات به معناي واقعي در آن برگزار نمي‌شد.
 
** در موضوع مصر، به نظر شما چرا تحولات اين‌گونه رقم خورد؟

بنده حدود سه ماه قبل از بركناري "محمد مرسي"، در گفت‌وگوهايي كه با مقامات مصري و بخشي از اعضاي تيم پيراموني و مؤثر مرسي داشتيم اين مسأله را با صراحت به آن‌ها گفتيم كه به نظر ما اگر مردم مصر به مرسي به عنوان رئيس‌جمهور رأي دادند و اگر اخوان توانست در مصر جايگاه بالايي كسب كند، به اين خاطر بود كه مردم گمان كردند اسلام‌گراها از يك نگاه راهبردي در حمايت از مردم مظلوم فلسطين و در مبارزه با رژيم صهيونيستي برخوردارند.

بدون شك مردم در مصر مطالباتي داشتند؛ مطالبات اقتصادي، اجتماعي، دموكراسي‌خواهي و مطالبات گسترده‌ي اسلام‌خواهي از سطوح مختلف اين مطالبات بود. اما در اين ميان مطالبات اسلامي، عميق‌ترين و وسيع‌ترين لايه از مطالبات را شكل مي‌داد. حتي بسياري از آن‌هايي كه صرفاً به دنبال مطالبات اقتصادي بودند، خواهان اقتصادي از نوع حاكميت ارزش‌ها و شرع اسلام بودند. بسياري از دموكراسي‌خواهان نيز به دنبال دموكراسي مدنظر شريعت بودند. اما متأسفانه اخوان نتوانست اين مسأله را درك كند و پاسخگوي مطالبات اسلام‌خواهي مردم در ابعاد گوناگون اقتصادي، سياسي و اجتماعي باشد.

اين مسأله منجر به وقوع شكاف اجتماعي و دو دستگي در جامعه گرديد، در واقع فاصله گرفتن بازيگران جديد از اهداف بيداري اسلامي شرايطي را فراهم كرد كه مردم ديگر حاضر به حمايت از آن‌ها نشدند. در اين ميان دشمنان جهان اسلام كوشيدند با سوء استفاده از شكاف به وجود آمده در جامعه‌ي مصر، اهداف خود را محقق كنند. ايده‌آل‌ترين حالت براي آن‌ها يك طراحي است كه حافظ منافع آمريكا و متحدين او به‌ويژه رژيم صهيونيستي در منطقه باشد.

** اين روزها سوريه در صدر اخبار رسانه‌ها قرار دارد. آمريكا تلاش‌هاي سياسي و تبليغاتي زيادي را براي زمينه‌سازي حمله‌ي نظامي به سوريه شروع نموده است. تحليل شما از وضع آينده‌ي اين بحران چيست؟

فهم ما از تحولات سوريه نشان مي‌دهد كه از ابتداي شروع بحران، آمريكايي‌ها به نوعي به مداخله‌ي نظامي در اين كشور پرداختند. اگر بخواهيم مقايسه‌اي كنيم بين تحولات مصر، تونس، يمن و بحرين با اتفاقات سوريه، بايد بگوييم كه در آن كشورها جوانان به صورت خودجوش وارد صحنه شدند و از ارتباطات فضاي سايبر استفاده كردند. آحاد مردم، نخبگان و احزاب سياسي هم وارد شدند و به لحاظ ظاهري هم يك ميدان مشخص در هر كشوري به عنوان مركز بيان مطالبات يا اعتراضات مردم قرار گرفت.
 
اما تحولات در سوريه چگونه شروع شد؟ بحران در سوريه از شهر مرزي"درعا" در نزديكي اردن و "حمص" و "حما" در نزديكي تركيه و لبنان شروع شد؛ يعني حتي اگر بخواهيم اسمش را انقلاب بگذاريم، شروع اين انقلاب برخلاف مدل طبيعي ساير كشورها در آسيا و شمال آفريقا از شهرهاي مرزي شروع شد. در حالي كه شايد اگر مردم در سوريه فرصت پيدا مي‌كردند، بخشي از مطالبات شكل مي‌گرفت و مثلاً مخالفت‌هايي در پايتخت آغاز مي‌شد. چراكه سوريه هم مثل خيلي از كشورهاي عربي، نيازمند اصلاحات است.

 نكته‌ي مهم اين است كه اين حركت از شهرهاي مرزي شروع شد و بلافاصله در اولين نماز جمعه گروه‌هاي مختلف خارجي را وارد كردند، به برخي از مردم هم سلاح دادند و درگيري مسلحانه در داخل نماز جمعه شكل گرفت. افرادي به داخل مناره‌هاي مسجد رفتند و هنگام اقامه‌ي نماز، مردم را به رگبار بستند و حكومت سوريه را به واكنش‌هايي وادار نمودند. بنابراين طراحان جنگ داخلي در سوريه به دنبال آن بودند از تقويت محور مقاومت در منطقه كه پيامد مشخص بيداري اسلامي بود جلوگيري كنند و راه حل آنان متلاشي كردن محور مقاومت و تقويت جبهه‌ي طرفداران رژيم صهيونيستي بود.

پس ورود آمريكايي‌ها به فاز نظامي، اتفاق جديدي نيست، يعني آن‌ها به همراه رژيم صهيونيستي از مدت‌ها پيش به ارسال سلاح براي مخالفان در سوريه اقدام كردند، اما در ادامه اين كار با صداي بلند و آشكار از سوي آنان و برخي ديگر از كشورها دنبال شد. كمي كه گذشت آنان در فاز دوم، راهكار سياسي را به موازات كمك‌هاي تسليحاتي دنبال نمودند. اما اين راهكار سياسي هدفي جز همان هدف نظامي را دنبال نمي‌نمود. خروجي تمام طرح‌هاي آنان تضعيف سوريه به عنوان محور مقاومت بود.
 
با اين مقدمه روشن مي‌شود كه چرا آمريكايي‌ها امروز بعد از گذشت نزديك به سه سال از وقوع بحران در سوريه سخن از حمله‌ي نظامي به عنوان يك فرم مشخص از اقدامات نظامي مي‌زنند. آن‌ها به دنبال عملي كردن تمامي طراحي‌هاي ممكن براي تحقق هدف خود هستند. آن‌ها تمام تلاش خود را كردند تا كار به اين‌جا نرسد، اما باز حكومت سوريه دست برتر را داشت و اكنون به سراغ گزينه‌ي آخر خود رفته‌اند.

آن‌ها اگرچه تلاش مي‌كنند اين‌گونه وانمود كنند كه جنگ در سوريه محدود خواهد بود، اما تجربه‌ي ما از تحركات آمريكايي‌ها در منطقه و اين‌كه آن‌ها فهم درست جامعه‌شناختي از وضعيت منطقه ندارند نشان مي‌دهد كه ممكن است جنگ به صورت محدود شروع شود، اما در ادامه محدود نخواهد ماند و جنگ‌طلبان وارد يك تونل بي‌انتها خواهند شد. آن‌ها براي تأمين منافع آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه و تضعيف كشورهاي منطقه به‌ويژه كشورهاي قوي طراحي‌هايي انجام داده‌اند و در مسير تحقق اين طراحي‌ها هيچ خط قرمزي را به رسميت نمي‌شناسند.
 
**اتفاق ديگري كه ما در سال‌هاي اخير شاهد آن بوديم و اين موضوع در سوريه به شكل بارزي نمود داشت، تقويت گروه‌هاي تكفيري در منطقه است. به نظر شما وضعيت تكفيري‌ها در منطقه تا چه اندازه به مسأله‌ي سوريه گره خورده است؟ و آيا رشد گروه‌هاي تكفيري ادامه خواهد يافت؟

گروه القاعده در عربستان سعودي و افغانستان شكل گرفت و تقويت شد؛ اما اقدامي كه به نام القاعده به وقوع پيوست و نظام بين‌الملل را دچار شوك نمود، ماجراي انفجار برج‌هاي دوقلوي نيويورك بود. ما در ملاقات‌هاي خود با طرف‌هاي غربي و حتي دوستان منطقه‌اي خود به صراحت اين نكته را گفته‌ايم كه تصور نكنيد اگر تكفيري‌ها براي استفاده‌ي ابزاري به عراق و سوريه آورده شوند، در همان‌جا محدود مي‌مانند. القاعده اگر در عربستان محدود مي‌ماند، در نيويورك عمليات نمي‌كرد. امروز هزاران نيروي تكفيري به سوريه آمده‌اند و در حالي كه در پوشش مخالفين حكومت سوريه مبارزه مي‌كنند، حتي مخالفين حكومت سوريه را هم هدف قرار مي‌دهند.

متأسفانه جريان تكفير در دو سطح منطقه‌اي و بين‌المللي توسط ابزارها، عوامل و جرياناتي تقويت مي‌شود. اين جريانات با يك فهم نادرست نسبت به اين گروه‌ها به اين كار اقدام مي‌كنند. ما اطلاع پيدا كرديم كه يكي از مقامات مهم يكي از كشورهاي منطقه در يكي از ملاقات‌هايش گفته است كه ما در دو سال گذشته تلاش كرديم تا نيروهاي تكفيري و جبهه‌ي النصره را در داخل سوريه گرد هم بياوريم و با بكارگيري اين نيروها، حكومت سوريه را ساقط كنيم. اما پس از اين‌كه حكومت سوريه را ساقط كرديم، تمام اين نيروها را در آن‌جا نابود خواهيم كرد. پاسخ ما به ناقل اين خبر اين بود كه اگر آمريكا توانست بعد از ده سال، القاعده را در راستاي منافع خودش در افغانستان و عراق از بين ببرد، ترديد نكنيد كه شما هم مي‌توانيد در سوريه اين كار را بكنيد.

مبارزه با جريان تكفيري جز با آگاهي بخشيدن به مردم در تمامي سطوح به جايي نخواهد رسيد. ما نيز در سفرهايي كه به كشورهاي منطقه داريم همواره به مقامات كشورها تأكيد مي‌كنيم كه امروز ديگر ايجاد فتنه بين شيعه و سني صرفاً يك پديده‌ي مذهبي نيست؛ بلكه يك پديده‌ي در عين حال سياسي است. لذا نبايد دست روي دست بگذاريم و بگوييم علماي دين به تنهايي چاره‌اي بينديشند. البته بايد اقداماتي اساسي در حوزه‌ي ديني صورت بگيرد اما اين‌ها كافي نيست.

 امروزه پديده‌ي تكفيري‌ها كه پديده‌ي افراط‌گرايي با هدف ايجاد فتنه در جهان اسلام است قوياً يك موضوع سياسي است. موضوعي كه برخي از طرف‌ها در منطقه هم سعي مي‌كنند بر اين موج سياسي در راستاي منافع خاص خودشان سوار شوند. به همين جهت ما همواره از مقامات كشورها خواستيم كه نسبت به پيامدهاي نامطلوب رشد تكفيري‌ها در منطقه موضع و اقدام جدي داشته باشند و از رشد اين پديده كه ثبات، امنيت و آرامش را در كل منطقه براي ساليان متوالي به خطر مي‌اندازند جلوگيري کنند.
 
انتهاي پيام/
برچسب ها: وزارت ، امور ، خارجه ، توسعه ، پایدار
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
طوفان
۰۲:۳۳ ۲۴ شهريور ۱۳۹۲
امریکا وغرب دروغگو و فریب کار هستند نباید به حرفهای انها اعتماد کرد بلکه باید در عمل حقیقت را ببینیم و دلیلش تحریم امریکا علیه ملت ایران و از طرف دیگر اینکه امریکا میگوید که میخواهد به ملت ایران کمک کند و دروغ به این بزرگی را کدام احمق باور میکند و مرگ بر امریکا.