سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

قم/ روایتی تلخ از تصادف اتوبان قم؛

مادر سوخت تا امیرحسین نجات پیدا کند/ نجات کودک یزدی از آهن‌پاره‌های گداخته

تصادف دلخراش اتوبان قم - تهران که منجر به کشته شدن 43 نفر و مصدومیت 44 نفر از هموطنانمان شده، تلخ‌ترین خبر سال‌های اخیر قم است، اما در اوج این تلخی‌ها روایتی از فداکاری مادر برای نجات فرزند 6 ساله‌اش جذاب است.

 
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم، امیرحسین زارع، کودک 6 ساله یزدی که به همراه مادرش از تهران عازم یزد بود نمی‌دانست صندلی شماره 20 اتوبوس او را تنها بازمانده خانواده زارع در این حادثه مرگبار می‌کند.

امیرحسین پدرش را سال‌های گذشته از دست داده بود و با مادر و تنها برادرش زندگی می‌کرد که در این سانحه مادرش گرفتار شعله‌های خشمگین آتش اتوبوس شد و این کودک 6 ساله بی‌کس و تنها از میان آهن پاره‌های سوخته اتوبوس بیرون کشیده شد با جراحاتی که به او وارد شده برای مداوا با بیمارستان نکویی منتقل شد.

بستگان همه مصدومان این حادثه بر بالین بیماران حاضر شدند اما این کودک یزدی با وجود زخم‌های فراوان نه زبان ناله داشت و نه نای حرکت. همه زبان او شده بودند تا مرهمی باشند بر داغ از دست دادن مادر فداکارش.

لهجه شیرین امیرحسین و تنهایی او تنها بهانه‌ای بود که بغض فروخورده همه کسانی که بر بالین رنجور امیرحسین حاضر بودند بترکد.

امیرحسین که با سر پانسمان شده، اطرافیان را عمو صدا می‌زد، همه را به گریه انداخت. از‌‌ همان دقایق اولیه که او را به بیمارستان منتقل کردند، پیوسته سراغ مادرش را می‌گرفت. به او می‌گفتند مادرش می‌آید اما عواطف کودکانه او حس دوری از مادر را به مرگ تبدیل کرده بود. او می‌دانست که مادر خود را فدای او کرده است.

تلاش توام با دلسوزی برای مداوای این کودک مصدوم منجر به درگیری لفظی جزئی بین پرستار اورژانس و مسئول رادیولوژی شده بود. پرستار با اشک‌های حلقه زده در چشم می‌گفت: به خدا این کودک گناه دارد، کسی را ندارد، اول از این


عکس بگیرید.

مگر می‌شود جز مرگ، مادری را از فرزند جدا کرد. آری! این بار برخلاف تصور همه روان‌شناسان که جان انسان عزیز است، مادر امیرحسین، فرزندش را از شیشه اتوبوس به بیرون هدایت کرده تا خود گرفتار آتش شود و فرزند دلبندش نجات یابد. چه زیباست این حس مادرانه که برای همیشه ماندگار شد و مادر امیرحسین را به اوج مادرانه رساند./س

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
عبداله
۱۲:۰۴ ۳۱ شهريور ۱۳۹۲
من وقتی خواندم اشک در چشمانم پر شد خدا کند دیگر شاهد چنین حادثه ناگوار نباشیم
کوثر
۱۹:۰۹ ۲۱ شهريور ۱۳۹۲
روحش شاد.خداکمک امیرحسین هم باشدتنهایی کمترازمرگ نیست
مریم وزهرا
۱۶:۲۹ ۲۱ شهريور ۱۳۹۲
روح این مادر فداکار شاد انشاالله با خانم ،حضرت فاطمه همنشین شود برای شادی روحش صلوات
مهدی
۰۲:۲۲ ۲۱ شهريور ۱۳۹۲
فقط گریه کردیم چند روز .لطفا این صفحه را بردارید.جایگاه این مادر بهشت را تنگ است.
sina
۰۰:۰۴ ۲۱ شهريور ۱۳۹۲
خدا بیامرزد.