به گزارش خبرنگار
حوزه گردشگري باشگاه خبرنگاران، ديدن مكانهاي ناشناخته و بكر هميشه براي گردشگران جذاب بوده و اقامت در روستاها، بين مردمان ساده و بيآلايش روستايي نوعي آرامش را به آنان القا ميكند. آرامش كه شايد كيمياي سعادت خيلي از افرادي است كه روزانه در شلوغي شهر و زير فشارهاي عصبي گرفتار مانده و روستا را بهشتي پنهان در آنسوي شهرها ميدانند.
اين پندار نه براي گردشگران داخلي كه براي گردشگران خارجي نيز صدق ميكند چرا كه بيشتر آنها در سفر به ايران حداقل بازديد از چند روستا مثل "ابيانه" يا "كندوان" را در برنامه خود دارند.
اينكه در سال چه تعداد گردشگر خارجي وارد كشور ميشود بماند، اما موضوع قابل توجه اين است كه چقدر اين گردشگران با مناطق بكر و ناشناخته كشورمان آشنا هستند.
"حميدرضا دايمي" مدرس و كارشناس رشته گردشگري، ميگويد: «طبعا دسترسي به جاذبههاي گردشگري مناطق شناخته شده براي گردشگران داخلي و خارجي نسبتا سهل و آسان است اما در كشور ما ايران روستاهاي بسياري وجود دارند كه ظرفيت و پتانسيل جذب گردشگر را دارند اما ناشناخته ماندهاند.»
وي ميافزايد:«توسعه گردشگري روستايي به مانند گنجينهاي نهفته است كه بايد به جريان بيافتد، چرا كه نه تنها چندان هزينهاي براي دولت ندارد بلكه ارزآوري آن نيز به مراتب بيشتر بوده و رشد ساير بخشها را نيز بدنبال دارد.»
"دايمي" به برخي سنتهاي قديمي روستاها ازجمله در گلابگيري قمصر "كاشان" گردو چيني در روستاهاي "همدان" و كاشت برنج در "مازندران" اشاره كرده و ميگويد:«ديدن زندگي روستاييان و آئينها و مراسم خاص آنها در كاشت و برداشت محصول و يا سنتهاي رايج در اعياد مذهبي و جشنها، خالص و ناب بوده و براي هر گردشگري جذابيت ويژهاي دارد.»
اما با گسترش جوامع و نفوذ فرهنگ شهري به كالبد روستاها، رفته رفته اين روستاها بيشتر در درسترس جهانگردان و توريستها قرار ميگيرند اما اين نفوذ فرهنگي همانقدر كه مزايايي براي روستا دارد مضراتي هم براي روستانشينان دارد، بطوريكه "ژيلا ساسان" كارشناس گردشگري و تورگردي معتقد است:« پيشرفت جوامع باعث شده تا حتي كوچكترين روستاهاي دورافتاده نيز از طريق اينترنت و ديگر رسانهها به سهولت در دسترس ساير افراد قرار گيرند اما همانقدر كه اين عوامل باعث شناسايي بيشتر روستاها ميشود، به همان نسبت هم برخي سنتها و آئينهاي آن را به حاشيه رانده و منسوخ ميكند.»
وي سپس به ورزش سنتي "كبدي بازي" در شمال كشور اشاره كرده و ميگويد:«كبدي بازي يك ورزش باستاني رايج در روستاهاي شمال كشور بود كه در ايام تابستان اوقات فراغت بسياري از جوانان را پر كرده و همچنين گردشگران زيادي را جذب روستاها ميكرد اما امروزه بازيهاي رايانهاي شبكههاي اجتماعي جاي آن را گرفته و اين سنت ديگر منسوخ شده است.»
وي مستندسازي آثار و هنرهاي سنتي روستاهاي كشور را عاملي براي احياء آنها قلمداد كرده و ادامه ميدهد:« شايد بتوان با مطالعه در آثار و سنن اين مناطق، هنرهاي سنتي آن را احياء كرد اما بيشتر گردشگران بخاطر وجود اين سنتها در كنار جذابيتهاي گردشگري ديگر، به اين مناطق ميروند كه نبود آنها عاملي براي عدم استقبال گردشگران خواهد بود.»
از 10 سال پيش كه طرح شناسايي و معرفي روستاهاي هدف گردشگري در سازمان ميراث فرهنگي كشور مدنظر قرار گرفت، نزديك به 185 روستا در مناطق مختلف كشور شناسايي و 32 روستا بعنوان روستاهاي نمونه گردشگري معرفي شدند كه با اختصاص بخشي از امكانات اوليه گردشگري و تجهيز برخي از آنها، روند جذب گردشگر نيز سير صعودي داشت اما با گذشت زمان نه تنها طرح به كما رفت، بلكه خود روستاها نيز فراموش شدند./ي2
گزارش از رضا شوكتي.