سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دوستي با مردي که نظر سوء داشت/ دختران به مرگ پدرشان راضي بودند

زني که براي گذرندان زندگي مجبور شد با مردي که با آن نظر سوئ داشت ارتباط داشته باشد، روز گذشته در دادگاه به جرم قتل شوهر محاکمه شد.

به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران؛  این زن که مینا نام ‌دارد متهم است با همدستی دو دخترش نرگس و نگار و هاشم -مردی که با او رابطه داشت- شوهرش را در خانه خفه و جسدش را در اتاق پذیرایی دفن‌کرده ‌است.
 
عرب نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه رسیدگی به پرونده به زمان قتل اشاره کرد و گفت: این پرونده پنج‌سال قبل تشکیل شد و هر چهار متهم به مشارکت در قتل متهم هستند. البته این پرونده یک‌بار مورد رسیدگی قرار گرفت و حکم قصاص برای سه‌متهم ردیف اول تا سوم صادر شد اما دیوانعالی کشور تحقیقات را کافی تشخیص نداد و رای صادره را نقض کرد بنابر گفته‌های دیوانعالی کشور، مدارک موجود در پرونده و سایر قراین موجود درخواست صدور حکم قانونی را دارم.  سپس وکیل اولیای‌دم و برادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای عامل قتل درخواست قصاص کردند. برادر مقتول که به‌عنوان قیم برادرزاده صغیرش در دادگاه حضور داشت درخواست قصاص را مطرح کرد.
 
سپس مینا متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول کرد و گفت در قتل تنها بوده و نه بچه‌هایش و نه هاشم به او کمک نکردند. این زن گفت: شوهرم معتاد بود و من خیلی با او اختلاف داشتم. من در فقر مطلق زندگی می‌کردم حتی 500تومان در روز هم نداشتم که خرج بچه‌هایم بکنم. شوهرم به دلیل اعتیاد و بی‌کاری‌اش خیلی با ما بدرفتاری می‌کرد هیچ‌وقت من را به اسم صدا نمی‌کرد و همیشه فحش می‌داد. من دیگر نمی‌توانستم تحملش کنم. چندبار قبل از اینکه با هاشم آشنا شوم سعی کردم شوهرم را بکشم اما نشد. او خانه را به محلی برای مصرف مواد تبدیل کرده ‌بود. دوستان معتادش را به خانه می‌آورد و با هم مواد می‌کشیدند آن هم در حالی‌که بچه‌های ما بزرگ شده ‌بودند. این رفتارها ادامه داشت تا اینکه نرگس دختر بزرگم دست به خودکشی زد و اوضاع من بدتر شد. پدرش می‌خواست او را وادار کند با مردی از دوستان خودش ازدواج کند. شوهرم هیچ‌وقت به بچه‌هایش هم محبت نمی‌کرد.
 
این زن در مورد آشنایی‌اش با هاشم گفت: او اول مزاحم تلفنی دخترم می‌شد برای اینکه به دخترم ثابت کنم نمی‌شود به مردها اعتماد کرد خودم با هاشم تماس گرفتم و با او قرار گذاشتم. بعد از اینکه با هم صحبت کردیم گفتم شوهر ندارم و رابطه ما بیشتر شد البته می‌دانستم او زن دارد. چون هاشم در اولین گفته‌هایش به من گفت پولدار است ناراحت شدم. او در مورد اینکه همسر دارد صحبت نکرد و سعی کرد پولش را به رخ من بکشد و من هم ناراحت شدم، همان موقع بود که تصمیم گرفتم از او اخاذی کنم، می‌دانستم هاشم نسبت به من نظر سوء دارد و برای اینکه بتوانم از او انتقام بگیرم مرتب از او پول می‌گرفتم. من کاری برای هاشم نمی‌کردم اما هرکاری که من می‌خواستم می‌کرد و برایم پول و غذا می‌آورد و خیلی به من محبت می‌کرد. اما در ماجرای قتل شوهرم هیچ‌نقشی نداشت و تا آخرین لحظه نفهمید که من شوهر دارم. او در مورد نحوه قتل شوهرش گفت: یک هفته ‌بود که شوهرم در خانه نبود، او گاهی می‌رفت و نمی‌آمد. آن شب وقتی که آمد گفت خانه پدرش بوده و به آنها هم گفته سرکارش برمی‌گردد. من هم فرصت را مناسب دیدم به دخترانم گفتم می‌خواهم پدرتان را بکشم و آنها هم قبول کردند، شوهرم خواب بود من شال را دور گردن شوهرم انداختم و دخترانم چپ‌و راست او نشستند من هم برای اینکه بتوانم به دخترانم کمک کنم وسط نشستم. یکدفعه نرگس حالش بد شد و افتاد نگار هم زورش نمی‌رسید من خودم شال را کشیدم و 20 دقیقه هم نگه ‌داشتم و در نهایت او فوت کرد. بعد با دخترانم وسط قسمت پذیرایی را کندم و شوهرم را دفن و بعد از سه روز هم آنجا را سیمان کردیم.
 
در ادامه نرگس در جایگاه حاضر شد او اتهام مشارکت در قتل پدرش را رد کرد و گفت: هاشم در جریان قتل پدرم بود و او به مادرم پیشنهاد داده ‌بود پدرم را بکشند، چندباری هم نقشه‌های مختلف را امتحان کردند تا اینکه شب حادثه وقتی مادرم دید که پدرم از خانه پدربزرگم آمده و به آنها هم نگفته به خانه می‌رود فرصت را مناسب دید، به هاشم زنگ زد و از او کمک خواست. هاشم نیامد. موقع قتل هم من از حال رفتم و مادرم بود که روسری را کشید، حتی پدرم نیم‌خیز شد اما مادرم به او غلبه کرد. زمان دفن جسد بود که هاشم زنگ زد و آمد و به مادرم کمک کرد تا جسد را دفن کنند بعد هم که ما از آنجا رفتیم و چند ماه بعد با پیداشدن جسد پدرم در خانه ما را بازداشت کردند. سپس نگار در جایگاه حاضر شد. او هم برخی گفته‌های خواهرش را تایید کرد و اتهام مشارکت در قتل را قبول کرد. ادامه رسیدگی به روز دوشنبه موکول شد.
 
انتهاي پيام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.