سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حجت‌الاسلام‌والمسلمين محمدیان در نشست جنبش عدالتخواه دانشجویی:

مراقب باشید شعار "اعتدال" را به مباحث اعتقادی و بینشی بسط ندهيد

بیست و پنجمین نشست سراسری جنبش عدالت خواه دانشجویی در دانشگاه قم در حال برگزاری است.

به گزارش حوزه دانشگاه باشگاه خبرنگاران، حجت‌الإسلام و المسلمین محمدیان، ریاست نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های سراسر کشور، در جمع دانشجویان عدالت‌خواه به تبیین تفاوت‌های اعتدال‌گرایی در رفتار و اعتدال‌گرایی در اعتقاد و بینش پرداخت.

وی که در بیست و پنجمین نشست سراسری جنبش عدالت خواه دانشجویی در دانشگاه قم سخن می‌گفت، با اشاره به لزوم درک این تفاوت و مغلطه‌ای که ممکن است اتفاق بیفتد، یکی از الزامات حال حاضر جریان دانشجویی را پرداختن به مباحث مبتلا به نظری و عملی پیرامون شعار اعتدال دانست.

در ادامه خلاصه‌ای از بحث ایشان می‌آید:

اعتدال در مباحث اعتقادی و بینشی مطرح نمی‌شود+2مثال

یکی از نکاتی که لازم است به آن توجه داشته باشیم، این است که اعتدال در مباحث اعتقادی و بینشی مطرح نمی‌‌شود؛ برای مثال فردی به شکل افراطی مشرک است. در مسائل اعتقادی، مرز تعادلی وجود ندارد؛ اینجا بحث حق و باطل است که یا باید طرفدار حق باشی و یا طرفدار باطل.

مثال(۱):

در مورد قبول داشتن یا قبول نداشتن نظام اسلامی- که یک مسئله اعتقادی و بینشی است- افراط و تفریط معنی ندارد. یعنی نمی‌شود گفت یکی به شکل افراطی قبول دارد و یا به شکل تفریطی قبول ندارد.

اما در مباحث عملی و رفتاری، اعتدال مطرح است در حکمت عملی هم همواره تاکید شده است که باید قوای مختلف مانند قوه عصبیه، شهویه و… در اعتدال باشند.

مثال(۲):

در مورد دفاع از نظام- که یک مسئله رفتاری است- افراط و تفریط معنی دارد. یعنی می‌شود گفت یکی به شکل افراطی از نظام دفاع می‌کند و یا به شکل تفریطی از نظام دفاع نمی‌کند.

در اینجا افراط توجیه ضعف‌هاست و تفریط چشم پوشیدن بر نقاط روشن و موفقیت‌ها.

مغالطه‌ای که ممکن است رخ دهد

اما ممکن است عده‌ای مغالطه کنند و بحث اعتدال را که اساساً مربوط به مباحث رفتاری است، به مباحث فکری و اعتقادی بکشانند. یعنی اعتدال که وصف عمل است را به انحاء مقدمه چینی‌ها حوزه‌اش را از حوزه رفتار خارج و به مسائل فکری و بینشی بکشانند. در مباحث بینشی، این مغالطه منجر به بر هم ریختگی چاچوب ذهنی افراد می‌شود. این یکی از راههای با چالش مواجه کردن اصول اندیشه‌ی ماست که باید مراقب آن بود.

اگر بررسی مختصری بکنید، متوجه می‌شوید که در این دوماه پس از انتخابات این مغالطه به شدت در روزنامه‌های اصلاحات دیده می‌شود؛ یعنی عده‌ای را به خاطر مباحث اندیشه‌ای و نظری‌شان به افراط متهم می‌کنند. پایبندی به آرمان‌های دینی و انقلابی را افراطی‌گری معنا می‌کنند.

ارتباط با دشمنان اسلام به عنوان یک مصداق

یکی از موضوعاتی که هم جنبه نظری دارد و هم جنبه عملی، ارتباط با دشمنان اسلام است. دیده‌ایم که درباره اعتدال در رابطه با کشورهای پیشرفته بسیار سخن گفته می‌شود در این موضوع، غالباً بحث را دچار مغالطه فوق می‌کنند.

برای اجتناب از این مغالطه و درهم ریختگی چارچوب اندیشه، لازم است به نکاتی توجه داشته باشیم.

در عرصه اعتقاد و بینش، از نگاه دین اسلام و قرآن کریم، کسانی که معتقد به توحید و معارف اسلامی هستند، قبل از ایمان به خدا، موظف به کفر به طاغوت‌اند. کافر کسی است که حق را می‌داند، اما با این وجود با آن مقابله می‌کند. خدا نمی‌خواهد مسلمین با این دشمنان رابطه عاطفی داشته باشند. دهها آیه در قرآن وجود دارد که می‌گوید بغض اینها را در دل داشته باشید. این از بحث اعتقادی.

اما در عرصه رفتار و عمل، چند مسئله قابل تامل است:

نکته اول اینکه وظیفه این است که همیشه آمادگی مقابله با دشمن را داشته باشیم. در این مسئله نباید تفریط کنیم و بگوییم مثلاً چرا این همه موشک و رزمایش. نباید هم تفریط کنیم و از مسائل دیگر مثل معیشت مردم غافل شویم و فقط به این جنبه بپردازیم.

نکته بعد، این است که در زمان غیبت نباید آغاز کننده جنگ باشیم. در این هم می‌شود افراط کرد و فضا را برای جنگ مهیا کرد؛ تفریطش هم وادادگی است.

سومین نکته، ارزیابی از توان و امکانات دشمن است. افراطش بزرگ کردن دشمن و تفریطش هم دست کم گرفتن دشمن است.

چهارمین نکته، این است که نباید وجود دشمن را انکار کرد. عده ای وجود دشمن را انکار می کنند. اما باید توجه داشت که در مقابل انقلاب اسلامی، دشمنی مثل امریکا و صهیونیسم وجود دارد. حتی آن موقعی که ما در کشورمان پرچم گفتگوی تمدن‌ها را بلند کردیم، گفتند ایران محور شرارت است. این همان دشمنی است.

نکته دیگر در رابطه با مذاکره و مصالحه با دشمن است. در این مسئله نباید افراط کرد و مصالحه با دشمنان اسلام را مطلقاً رد کرد. چه بسا مواردی پیش بیاید که دنیای اسلام در موضع قدرت باشد و مصالحه به نفع ما تمام شود؛ مثل صلح حدیبیه پیامبر اسلام. تفریط هم نباید کرد و نباید در جایی که لازم نیست مذاکره کنیم.

البته در مورد مذاکره با ‌آمریکا همانطور که رهبری می‌گویند، باید بدانیم که اینها قابل اعتماد نیستند و این نوع مصالحه و مذاکره، موجب دلسردی مردم دنیا می‌شود. امام خمینی (ره) در ماجرای مک‌فارلین سه شرط برای فرد مذاکره کننده گذاشت که عبارت بودند از:

- بغض امریکا در دلش باشد.

- بداند که امریکا در صدد فریب ماست

- آنچه در مذاکرات گفته می شود، بتوانند شفاف به مردم بگویند.

نکته ششم این است که باید بدانیم دعوای ما با آنها از جنس منابع ما نیست. دعوا از جنس فکر است. امریکایی‌ها فکر می‌کردند بعد از فروپاشی شوروی سابق به پایان دنیا رسیده‌ایم؛ اما انقلاب اسلامی ما نشان داد اینطور نیست و دنیا دنیای امریکا نیست.

یک درخواست برای کار عملی و نظری

یکی از زمینه‌‌هایی که جای کار زیادی دارد، همین بحث رویارویی ما با جهان سلطه است. شما ارزیابی کنید در این ۳۴ سال چقدر ما عقب نشینی کرده‌ایم؛ چقدر آنها عقب نشینی کرده‌اند. باید روی اینکه چرا ما معتقدیم مذاکره با آمریکا امروز به نفع انقلاب اسلامی نیست کار کرد.

بحث عملیاتی و میدانی آن هم مهم است. در این ۳۴ ساله چقدر گفتمان انقلاب اسلامی عقب نشینی کرده و چقدر غرب.

برخی موضوعات که نیازمند پرداختن از سوی جنبش دانشجویی است:

- پرداختن به بحث اعتدال و مسائل آن.

- مراقب مغلطه فوق الذکر بودن تا تفکر بچه ها را به افراط متهم نکنند.

- پرداختن به بحث ارتباط با دشمنان و به ویژه امریکا و استخراج مبانی آنچه امروز در رفتار رهبر انقلاب وجود دارد.

- مقایسه پیشرفت های گفتمان انقلاب با گفتمان رقیب ما در دنیا.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.