سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارش/ آسیای مرکزی بر دوراهی همگرایی یا واگرایی

پس از فروپاشی شوروی یکی از مباحثی که همواره در فضای سیاسی کشورهای آسیای مرکزی وجود داشته، ضرورت همگرایی منطقه‌ای بوده و آسیای مرکزی با پشت سر گذاشتن 2 دهه از استقلال خود، هنوز بر سر دو راهی همگرایی و واگرایی قرار دارد.

به‌ گزارش باشگاه خبرنگاران،  پس از فروپاشی شوروی یکی از مباحثی که همواره در فضای سیاسی بیشتر کشورهای آسیای مرکزی وجود داشته است، ضرورت همگرایی منطقه‌ای بوده و آسیای مرکزی با پشت سر گذاشتن 2 دهه از استقلال خود، هنوز هم بر سر 2 راهی همگرایی و واگرایی قرار دارد.

این در حالی است که سازمان‌ها و نهادهایی که به‌طور متعدد در این فاصله ایجاد شدند، عملا نتوانستند زمینه همگرایی میان این کشورها را فراهم کنند.
 
نگاهی به سابقه تاریخی تلاش برای ایجاد وحدت و همگرایی نشان می‌دهد،21 سال پیش قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان معاهده ایجاد اتحاد اقتصادی و فضای واحد اقتصادی را به‌ امضا رساندند که در یک سال بعد (1994) به‌ اتحاد آسیای مرکزی تبدیل شد.


به‌ اعتقاد کارشناسان، عدم موفقیت تلاش‌های صورت‌گرفته برای همگرایی در آسیای مرکزی به‌ آن برمی‌گردد که کشورهای منطقه هیچگاه برای چنین هدف مهمی برنامه و راهبرد خاصی نداشتند.

 
سپس در سال 1997 بر مبنای سازمان یادشده، جامعه اقتصادی آسیای مرکزی ایجاد شد که در سال 2001 به‌ سازمان همکاری‌های آسیای مرکزی تغییر نام داد.  
 
در سال 2005 این سازمان منحل شد و  به‌ جای آن جامعه اقتصادی اوراسیا شکل گرفت که علاوه بر کشورهای منطقه، روسیه را نیز با خود داشت.
 
"نورسلطان نظربایف" رئیس جمهور قزاقستان که یکی از حامیان اصلی همگرایی کشورهای منطقه بود، در ابتدای سال 2007 ضمن اعلام پیام سالانه خود به‌پارلمان این کشور درباره موضوع ضرورت ایجاد اتحاد کشورهای آسیای مرکزی را مطرح کرد.

 
درحالی که در مراحل بعدی قرقیزستان و تاجیکستان از این ابتکار حمایت کردند، ازبکستان مخالفت خود را به‌ طور علنی اعلام کرد و "اسلام کریم‌اف" ضمن بازدید خود از آستانه (22-23 آوریل سال 2008) اعلام کرد که ضرورت ایجاد اتحاد کشورهای آسیای مرکزی برای ازبکستان غیرقابل قبول می‌باشد.
 
رئیس جمهور ازبکستان متفاوت بودن سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی، متناقض بودن سیاست‌ها و رویکردهای کشورهای منطقه را اصلی‌ترین دلیل برای فاصله گرفتن تاشکند از این ابتکار دانست.
 

 
دیگر اینکه به‌ استثنای قرقیزستان و تاجیکستان که 2 کشور نسبتا فقیر آسیای مرکزی می‌باشند، بقیه کشورهای منطقه (شاید به‌استثنای قزاقستان) به‌دلیل در اختیار داشتن منابع غنی نفت و گاز نیازی به‌‌ همگرایی با همسایه‌های خود برای ‌حل مسائل اقتصادی احساس نمی‌کنند.
 
البته فرآیند همگرایی نیازمند آن است تا یکی از کشورهای آسیای مرکزی نقش رهبر منطقه‌ای را بر دوش داشته باشد، همان‌گونه که اشاره شد، قزاقستان همواره تلاش اجرای این نقش را داشته است. اما به‌دلیل مشکوک بودن برخی از کشورهای منطقه و مخصوصا ازبکستان نتوانسته است به‌ نتیجه برسد.
 
از سوی دیگر عدم تمایل ازبکستان به‌ ایجاد اتحاد آسیای مرکزی به‌ آن ارتباط دارد که هر نوع اتحادی مستلزم ایجاد ساختارهای فراملی است.
 
بنابراین در شرایطی که میان نخبگان حاکم کشورهای آسیای مرکزی بی‌اعتمادی وجود دارد، به‌ صورت طبیعی بحث همگرایی منطقه‌ای نمی‌تواند از سطح اعلامیه فراتر برود.
 
تحلیلگران با وجود مدیریت‌های فعلی نه‌تنها دورنمای روشنی برای همگرایی منطقه را سراغ ندارند بلکه واگرایی آن‌ها را بیشتر عملی می‌دانند.
 
واکاوی دلایل دیگری بر عدم همگرایی منطقه‌ای
 
در نگاه اول کشورهای آسیای مرکزی در عرصه‌های سیاست داخلی و خارجی به‌صورت عمده با مسائل مشابهی مواجه هستند، اما در اصل فاصله میان اهداف و استراتژی‌های آن‌ها بیش از پیش رو به‌افزایش می‌باشد.
 
 
عدم وجود مواضع مشترک و هماهنگ کشورهای منطقه در رابطه با مسائل بین‌المللی نیز به‌ این موضوع برمی‌گردد.  
 
نکته قابل توجه اینجاست که به‌ دلیل وجود فضای بی‌اعتمادی میان نخبگان حاکم منطقه، این کشورها تلاش می‌کنند تا از طرف‌های خارجی برای تقویت مواضع خود در مقابل همسایه‌های منطقه‌ایشان امتیاز بگیرند. این واقعیت به‌میزان متفاوت در رابطه با همه کشورهای منطقه به‌نظر می‌رسد.
 
این درحالی است که در بیشتر موارد و به‌خصوص مواقعی که در این کشورها اتفاقی رخ می‌دهد (نظیر اقدامات گروه‌های افراطی و یا مخالفین سیاسی مقیم خارج)، انگشت اتهام را به‌سوی بازی‌گران خارجی نشانه می‌گیرند و خود را در جایگاه «قربانی بازی‌های ژئوپلیتیک قدرت‌ها» قرار می‌دهند.
 
این دوگانگی رفتار مدیران کشورهای آسیای مرکزی همیشه مانع جدی بر سر راه همگرایی منطقه‌ای آن‌ها بوده است.
 
کشورهای این منطقه محصور در خشکی بوده و برای دست‌یابی به‌دریا و کمک گرفتن برای توسعه اقتصادی خود، با یک سری از مشکلات مواجهند که بخش زیادی از آن‌ها می‌تواند از طریق همگرایی واقعی منطقه‌ای به‌نتیجه برسد.
 
در رابطه با این مشکلات می‌توان به‌بحث آب، انرژی، حمل و نقل، مسائل اکولوژی، مرزی، تهدید گروه‌های افراطی و... اشاره کرد که بدون استثنا همه کشورهای منطقه را تحت تاثیر قرار داده است.
 
مسلم است که این مسائل را فقط با اتکا به‌بازیگران خارجی منطقه و یا به‌صورت یک‌جانبه نمی‌توان حل کرد که باز هم اهمیت بحث همگرایی واقعی برای منطقه را نشان می‌دهد.
 
اما نگاه به‌خارج و چشم امید داشتن از قدرت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی برای به‌نفع خود حل کردن مسائل، روحیات واگرایی در میان کشورهای آسیای مرکزی را بیش از گذشته کرده است.
 
به‌این دلیل است که امروزه نه‌تنها نخبگان حاکم بلکه کارشناسان سیاسی و اقتصادی این کشورها نیز دیگر از همگرایی منطقه‌ای به‌طور جدی صحبت نمی‌کنند.
 
به‌اعتقاد "رحمت‌الله عبدالله‌اف"  معاون رئیس مرکز مطالعات افغانستان و منطقه، نخبگان حاکم کشورهای آسیای مرکزی همگرایی منطقه‌ای را عملا در هر شکلی (چه به‌ صورت مستقل و صرفا از سوی کشورهای منطقه و چه با حضور و نقش بازیگران خارجی) یک نوع تهدید برای استقلال خود می‌دانند.
 
بنابراین علی‌رغم اعلام حمایت‌های برخی از این کشورها از ابتکار «ولادمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه برای ایجاد اتحاد اوراسیا، باز هم رفتار‌های همراه با شک و تردید از خود نشان می‌دهند که هم بی‌اعتمادی کشورهای آسیای مرکزی نسبت به‌اهداف و برنامه‌های ‌روسیه را نشان می‌دهد و هم از وجود بی‌اعتمادی عمیق میان نخبگان حاکم منطقه حکایت می‌کند.
 
از نگاه این تحلیلگر مسائل منطقه، حداقل این فضا تا زمان در راس قدرت قرار داشتن نسل موجود نخبگان سیاسی آسیای مرکزی ادامه خواهد یافت.
 
"اسماعیل رحمت‌اف" استاد دانشگاه اسلاویانی تاجیکستان نیز، با تائید این دیدگاه، اشاره روی چند نکته مهم را لازم دانست.
 
به‌باور این کارشناس سیاسی منطقه، طی بیش از دو دهه استقلال، کشورهای آسیای مرکزی به‌صورت عمده به‌دنبال تائید مشروعیت خود در سطح ملی و بین‌المللی بودند و هستند. در این میان موضوع منطقه و بحث ‌مشروعیت در این سطح همواره در حاشیه قرار داشته است.
 
به‌دلیل وجود دو اولویت اصلی (مشروعیت داخلی و بین‌المللی قدرت) برای کشورهای آسیای مرکزی، به‌ صورت طبیعی بحث سازمان‌های منطقه‌ای از اهمیت افتاده و هیچگاه وجود چنین ساختارها بر فضای آسیای مرکزی تاثیر اساسی نداشته است.

 
عبدالله‌اف عدم توجه دولت‌های آسیای مرکزی به‌همگرایی منطقه‌ای را اشتباه جدی دانسته و می‌گوید: نخبگان حاکم منطقه باید بدانند که در صورت همگرایی می‌توانند به‌‌ارتقاء جایگاه و نقش آسیای مرکزی در معادلات بین‌المللی کمک کنند. تا زمانی چنین کاری صورت نگیرد،  آسیای مرکزی برای قدرت‌های جهانی به‌عنوان هدف باقی خواهد ماند .
 
انتهای پیام/   
 
 
منبع:فارس
برچسب ها: گزارش ، باشگاه ، خبرنگاران
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.