به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، درست نود سال پيش درهشتم شوال سال 1344(هـ.ق) فرقه ضاله وهابيت، مرقدهاي مطهر و بارگاه نوراني ائمه بقيع(ع) مهبط و منزل فرشتگان الهي را به ادعايي واهي، تخريب و ميليون ها محب و عاشق اهل بيت(ع) را داغدارکرد ؛داغي که نه تنها التيام نيافته بلکه اين روزها با به خاک وخون کشيده شدن مسلمانان مظلوم عراق، سوريه وپاکستان بر شدت آن افزوده شده است.
آخر اينان ازقبورمطهر وبارگاه پاکان واهل بيت پيامبراکرم(ص)چه مي خواستند؟
علت اين بي رحمي ها و ددمنشي ها چيست وازچه عقيده وتفکري نشات مي گيرد؟
درعصر و دوره اي که ايران عرصه تاخت و تازهاي محمود و اشرف افغان شد و سلسله صفويه پس ازحدوددوقرن ونيم حکومت برافتاد، وسلسله هاي افشاريه و زنديه برسرکار آمدند، ازمنطقه نجدحجازشخصي ظهورکردکه رشته عقايد متروک ومهجور ابن تيميه را پس ازچهارقرن ازسر گرفت ودرپي اجرا وعملياتي کردن آن ها برآمد .
اين شخص کسي نبود جز محمدبن عبدالوهاب .وي اگرچه درخانواده اي مذهبي به دنيا آمد وپدرش ازعلماي حنبلي منطقه وقاضي شهر «عيينه» بود وخود نيز قدم درراه تحصيل علوم اسلامي نهاداما راه بدعت وانحرافي راپيمود که چندقرن قبل توسط ابن تيميه وشاگردش ابن قيم پي ريزي شده بود .
ابن تيميه (متوفاي 728 هجري قمري) درمنطقه شام به دنيا آمد ودرهمين منطقه نيز به تبليغ عقايد خود پرداخت اما از آن جا که عقايدش بسيار با عقايد رايج درتضاد بود وبامباني اسلامي سازگاري نداشت ، با مخالفت شديدعلماي آن عصرروبه روشد که حتي به طردوتبعيد وزندان وي انجاميد .عقايد او که ماهيت وريشه‌اي خوارج گونه داشت بامقابله جدي علما به تدريج متروک شد تا اين که چهارقرن بعد توسط محمدبن عبدالوهاب دوباره به جريان افتاد واوبا خشونت وتخريب وتکفير توانست اين عقايد وبدعت هارا به اجرادرآورد .
بيان عقايد ابن تيميه اززبان ابن عبدالوهاب هرچند درابتدابا مخالفت خاندان خود اوازجمله پدروبرادرش روبه روشد تاجايي که سليمان بن عبدالوهاب کتابي دررد عقايد اونگاشت امابا پيوندي که با حاکم «درعيه» يعني محمدبن سعود برقرارکرد، کارهاي خودراپيش برد.دراين ميان فقرفرهنگي ودوربودن اين مناطق از معارف، در کنار قهروخشونتي که او درامرپيشبرداهداف خود به کار بست ،سبب شد تا برخلاف ابن تيميه مسلکش تداوم يابد .
وهابيت ازهمان آغاز، کارخودرابا خشونت شروع کرد وازکشتاروتخريب وتکفير هيچ ابايي نداشت . آن هااين رفتارخودرا بر پايه هايي باطل بنا کردند وبدعت ها راهرچه بيشترگسترش دادند .محمدبن عبدالوهاب باتمسک به ظواهر آياتي ازقرآن، خداراجسم مي دانست که با چشم ديده مي شود و براي خداعرشي تصورمي کرد که درآن جا استقراريافته است وفرمان مي راند!
اين فرقه به بهانه واهي شرک زدايي ازدامن اسلام، توسل جستن به پيامبر
اکرم(ص) وشفيع قراردادن آن حضرت ،مخاطب قراردادن ايشان به «يارسول
ا...(ص)»، تبرک جستن به مرقد منورآن حضرت ، دعا کردن درکنار مرقد مطهر نبوي
و نيز تعظيم و احترام گذاردن به پيامبر اکرم (ص) را شرک وکفروبت پرستي دانست
واعتقاد به جايزبودن اين امور را موجب حلال شدن مال وخون مسلمانان شمرد.
اين فرقه همچنين سفربراي زيارت را حرام وانهدام قبوروگنبد راواجب دانست.آنان توحيد راکه مظهر تکريم وتسليم انسان ها و ريسمان وحدت و اتحاد مسلمانان است ، وسيله تکفيروتخريب وقتل وناامني قراردادند وبه بهانه دعوت به توحيد به جنگ اهل توحيد رفتند وباحربه مبارزه با شرک دامنه شرک رادر مهد اسلام گسترش دادند و گويي مصداق حديث نبوي شدند که بخاري درصحيح خود آن را نقل کرده است .
بخاري ازعبدا...بن عمر روايت مي کند که پيامبراکرم (ص)فرمودند:خدايا منطقه شام ويمن را برما مبارک گردان . صحابه تاسه مرتبه ازآن حضرت پرسيدند :اي رسول خدا!پس منطقه نجدچه مي شود؟عبدا...بن عمرمي گويد :گمان مي کنم که درمرتبه سوم بودکه پيامبر اکرم(ص) درپاسخ فرمودند:هناک (في النجد)الزلازل والفتن وبها يطيع قرن الشيطان؛ سرزمين نجد سرزمين زلزله ها (ويراني ها)وفتنه هاست وازهمان جا شاخ شيطان(حزب شيطان) ظهورخواهد کرد.
وهابيت که باهمراهي محمدبن سعود
اقدامات خشونت بارخودراآغازکرده بود، درهمان اولين گام ها پس ازگسترش
حملات خودبه خارج ازحجاز ،عتبات عاليات رامورد هجوم قراردادودرسال 1216هـ.ق
کربلا را غارت و تخريب وبيش ازسه هزاروبه روايتي 20هزارنفر راشهيد کرد
.وهابيان به نجف اشرف نيز حمله کردند اما به دليل آمادگي مدافعان نجف ،کاري
ازپيش نبردند.
بااين حال اين هجوم هاي ددمنشانه بارها ادامه يافت.اينان بيش از هرجايي اماکن مقدس حجازرا تخريب کردند وتمام آثار فرهنگي تمدني اين منطقه را که در جاي جاي آن مي شد عطر وجود مقدس پيامبر اکرم(ص) را استشمام کرد، به بهانه مبارزه با شرک ازبين بردند .آن ها نه تنها قبورمطهرکه کتابخانه بزرگ مکه را که درآن 60 هزارعنوان کتاب نفيس و40هزارعنوان کتاب خطي بي نظير همچون آثارخطي حضرت امام علي (ع)وديگراصحاب وجودداشت ،نابود کردند.
دراين ميان مهم ترين جنايت آنان، تخريب مرقدهاي مطهرائمه بقيع (ع)بود که درهشتم شوال سال 1344هجري قمري اتفاق افتاد.وهابيت درحالي توسل وزيارت بزرگان دين را شرک تلقي مي کرد که تجليل ازانبياواوليا واداي احترام به آنان، سنت وشيوه مسلمانان ازصدراسلام تابه امروز بوده و حتي ازپيامبر اکرم(ص)روايت شده است که گاه درروزوگاه درشب دربقيع حضورمي يافتند وبراي اهل قبورطلب مغفرت مي کردند.
چنان که از يکي از همسران پيامبر(ص) نقل شده است ؛ رسول خدا(ص) شب هنگام به آرامي از رختخواب برمي خاست وازمنزل خارج مي شد .گاه من وگاه خدمتکارم آن حضرت راتعقيب مي کرديم وايشان رامي ديديم که به بقيع مي رفتند و مدتي طولاني توقف مي کردند ومکرر دست به آسمان بر مي داشتند وبه دعاو استغفار براي اهل بقيع مشغول مي شدند. يک بار پس ازبازگشت ازبقيع از حضرتش سوال کردم .فرمودند: من ازطرف خداماموريت دارم براي اهل بقيع استغفارکنم .
نخستين تخريب قبور مطهر ائمه بقيع(ع) به دست وهابيون سعودي در سال 1220 هجري قمري اتفاق افتاد. پس از اين واقعه ،با سرمايه گذاري مسلمانان شيعه و به کار بردن امکانات ويژه ، مراقد تخريب شده به زيباترين شکل بازسازي شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقيع به يکي از زيباترين مراقد زيارتي تبديل شد.
دومين و در واقع دردناک ترين حادثه تاريخي معاصر به هشتم شوال سال 1344 (هجري قمري) و دوره پس از روي کار آمدن سومين حکومت وهابي عربستان مربوط مي شود؛ سالي که وهابيون به فتواي سران خود مبني بر اهانت و تخريب قبورمقدس، مراقد مطهر ائمه معصومين (ع)و اهل بيت پيامبر اکرم(ص) را مورد دومين هجوم وحشيانه خود قراردادند و بقيع را به مقبره اي ويران شده تبديل کردند.
بقيع اولين قبرستان ومزاري است که به دستور پيامبر اکرم(ص) ساخته شد. بقيع که درآغاز به آن «بقيع الغرقد» مي گفتند، درلغت به معناي محل وسيع داراي درخت ويا ريشه هاي آن است وچون قبلا درآن درخت وحشي وخاردار «غرقد» بود، به آن بقيع غرقد مي گفتند.اولين کسي که ازانصاردرآن دفن شد، «اسعدبن زراره» واولين نفرازمهاجران «عثمان بن مظعون» بود که درسال دوم هجري درگذشت .
بقيع ازطرف غرب، پشت خانه هاي مدينه واقع شده بود ومنازل مدينه تابقيع امتدادداشت وکوچه هاي متعددي اين منازل رابه هم متصل مي کردوبه بقيع منتهي مي شد ،تاجايي که به تدريج بعضي ازاين منازل براي دفن افراد متشخص مورد استفاده قرارگرفت وبعضي هم تخريب وبه بقيع ضميمه شد.درباره جايگاه بقيع ازپيامبر اکرم(ص)نقل شده است که فرمودند: ازبقيع 70 هزارنفر محشور خواهندشد که صورت آنان چون ماه شب چهارده خواهد بود.
مراقد مطهر ائمه بقيع (ع)درسمت غربي
ومنتهي اليه بقيع واقع شده است .دراين قبرستان ،آرامگاه هاي خانوادگي
وجودداشت .از اين رو بنابه نقل کتاب هاي تاريخي ، مرقدهاي ائمه بقيع (ع)
درداخل خانه عقيل بوده است.
اولين کسي که درخانه عقيل به خاک سپرده شد، فاطمه بنت اسد، مادرامام علي (ع)بود و پس از او عباس عموي پيامبر اکرم(ص) و پس ازآن ها پيکرهاي مطهر چهار امام معصوم (ع)درآن جا به خاک سپرده شد. اين خانه که ابتدا خارج ازبقيع بود به مرور ساختماني مناسب پيدا کرد وسپس به شکل مسجد درآمد ودرمحل همان ساختمان، بزرگ ترين گنبد بناشد وتاقرن هاي متمادي داراي دربان وخادم بود.
به نوشته برخي محققان، خانه عقيل دردوران سفاح واوايل خلافت منصور به زيارتگاه عمومي تبديل واز قرن پنجم گنبدي عظيم روي اين قبور مطهر بنا شد که تا قرن ها پابرجا بود .اين گنبد که توسط يک معمارقمي وبه دستور مجدالملک، وزير برکيارق سلجوقي ساخته شد ، مراقد شش گانه را دربرمي گرفت وبه جز مرقد فاطمه بنت اسد همه آن ها داراي ضريح و صندوق بود./خراسان