به گزارش
باشگاه خبرنگاران، در اواسط هزاره اول میلادی قبایل ترکنژاد "کیّز اوی" خیمه را اختراع کردند، "کیّز اُوی" خانه نمدی و تاشو، مسکن قدیمی و امروزی کوچنشینان است آن را میتوان به عنوان یک دستاورد بزرگ فرهنگ مادی قزاقها نیز شمرد. همسایگان مجاور از جمله چینیها به خاطر آن که همه اثاثیه قزاقها از نمد گوسفند و شتر ساخته شده بود این مردم را "انسانهای نمدی" ميناميدند.
"کیّز اُوی" ظرف یک ساعت به آسانی جمع و بر روی وسایل حملو نقل همچون شتر، اسب به راحتي منتقل میشود. درباران سیلآسا خیس نشده و در روزهای سوزان تابستان خنکی هوا را حفظ میکند. در بادهای شدید پاییز استوار است در سرمای زمستان آسایشبخش است همه این صفات "کیّز اُوی" را مسکن منحصر به فرد میکند.
"کیّز اویی" که بیش از دو هزار و پانصد سال پیش پیدا شده امروزه نیز در میان قزاقها مورد تقاضا است آن را در چراگاههای دامپروران نصب میکنند. هیچ جشن و مراسم ملی قزاق بدون "کیّز اوی" حتی در شهرها صورت نمیگیرد.
بدنه "کیّز اوی" از چهار عنصر اصلی ترکیب شده است: 1-"شانیراق" گنبد، 2-"اوّق" چوبهایی که تکیه "شانیراق" هستند ، 3-"کِرِگه" دیوارهای طارمی "کیّز اوی" اندازه "کیّز اوی" به تعداد کِرِگه بستگی دارد و4- "اِسیک" (در چوبی) سیما و آینه رفاه صاحب "کیّز اوی" است لذا روی در حکاکی نقش دار می کشند.
"کِرِگه" "کیّز اوی" چند پارچهای است "کیّز اوی" معمولی شش پارچهای یا "ششبالی" مختص فقیران بود ثروتمندان "کیّز اویهای" چهارده وشانزده پارچهای داشتند. میگویند که چنگیرخان به تزار روس نیکولای 2 "کیّز اوی" هیجده پارچهای تقدیم کرده بود یعنی اندازه آن سه برابر بزرگتر از"کیّز اوی" معمولی بود وضع مادی خانواده را ممکن بود قبل از ورود به مسکنشان یعنی از ظاهرش مشخص نمود. چون رنگ نمد "کیّز اوی" فقیران خاکستری یا سیاه بود و انسانهای بااستطاعت "کیّز اوی" با نمدی ازپشم گران گوسفند سفید داشتند.
قسمتهای چوبی "کیّز اوی" را استادکاران میساختند که هر قبیله بزرگ هنرمندانی ماهر در این رشته داشتند حتی ولایتهایی وجود داشتند که اهالی آنها در ساختن بدنه "کیّز اوی" برای فروش تخصص پیدا کرده بودند. بطوری که معلوم است "کِرِگه" را از درخت بید میساختند تا دستکاری درخت را طی یک سال خشک میکردند "شانیراق" را از درخت توس میساختند. برای قزاقها "شانیراق" یادگارمقدس خانوادگی یعنی به عنوان نشانه ادامه زندگی اجداد ارزنده بود آن را نسل به نسل و از پدر به پسر کوچک خانواده واگذار میکردند "شانیراقی" که سالهای متعددی را پشت سر گذاشته برای نسل جدید گویا قدرت و حمایت ارواح را وانمود میکرد بعد از سالیان زیاد "شانیراق" از دود اجاق سیاه میگشت ولی هر چه سیاه تر شود ارزش آن افزونتر است،کوچکترین پسر خانواده خانه پدر را که "قارا شانیراق" مینامیدند به ارث میبرد.
بعضی از پژوهشگران بر این عقیدهاند که "شانیراق" غیر از وظیفه دودکشی وظیفه ساعت را هم بر عهده داشت. قزاقها با دقت زیاد طبق انکسار اشعه در"اوّقها" که از "شانیراق" میآیند میتوانستند ساعت را مشخص بکنند در وسط "کیّز اوی" همیشه ستون "ادال باقان" میگذاشتند در قسمت پایین "ادال باقان" مردها اسلحه، در قسمت بالا کلاهشان را آویزان میکردند قزاقها "ادال باقان" را مقدس میدانستند و بچهها را از بازي با آن منع میکردند. معمولا روی "اَدال باقان" چوبی را از بالا تا زیر نقش میکردند آن را به استادکاران نامی سفارش میدادند.
غذا در "کِبِژه" نگهداری میشد که آن سمت راست در ورودی قرار داشت قزاقها عقیده داشتند که غذا را نباید باز گذاشت چراکه در اينصورت گويي نیروی ناپاک آن را آلوده میکند، بنابراین در قفسهها را همیشه میبستند حتی امروزه مادربزرگها روی دستارخوان را با پارچه میپوشانند. درسمت چپ در ورودی "قورژین"(خورجین) کیسه نمدی میآویختند. روی کف خانه را با "تیکِمِت"، "سیرماق"، "اَلاشا" گلیمهای نمدی گرم میکردند.
زینتدهنده "کیّز اوی" قالی دیواری "توس کیّز" بود. غنایم صیادی پوست گرگ و روباه، آلات موسیقی را بر"توس کیّز" آویزان میکردند، نزدیکتر به وسایل اسب ،همراه و مادامالعمر کوچنشین زین و یراق اسب قرار داشت، افسار اسب را بر نوکهای "کِرِگه" میآویختند.
وضع دختر در خانواده به عنوان مهمان گرامی بود بدین جهت تختخواب وی سمت راست قرار داشت به دوشیزهای که هنوز شوهر نکرده "اُن ژاقتا اُتیرغان قیز" (دختری در سمت راست نشسته) می گفتند.
قزاقها مردم مهمان نوازي هستند و عقیده دارند که مهمان با خود برکت میآورد، بنابراین مهمان خود را "ژوغاری شیغینیز"، "تورگه شیغینیز" (بفرمایید بالا ) دعوت میکنند و با "سیباغا" - بهترین غذاهایی که برای مهمان ناگهانی نگهداری میشد، پذیرایی میکردند.انتهاي پيام/
منبع: سفارت قزاقستان