به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ ماجراها در روسيهاي روستايي و بيشتر در ملك "استپان ورخونسكي" و "واوارا استوروگينا" اتفاق ميافتد.
"پيوتر"، پسر "استپان" كه شيفته افكار انقلابي شده سعي مكند انقلابيهاي منطقه را دور هم گرد آورد.
"نيكلاي" پسر "واروارا"، براي او اهميتي اساسي دارد. "پيوتر" براي سنجيدن ميزان وفاداري يارانش، نقشه قتل "شاتف"،يكي ديگر از انقلابيها را ميريزد كه بايد به قتل برسانند. "پيوتر" خيال دارد بخصوص از"كريلف" استفاده كند كه فردي است متمايل به خودكشي، تا وي بعدا در نامه خداحافظياش، قتل را به گردن بگيرد. "كريلف" ميپذيرد.
"پيوتر"، "شاتف" را ميكشد ولي نقشهاش را ميكشد ولي نقشاش موقع اجرا با مشكلاتي روبرو ميشود."پيوتر" ميگريزد اما باقي اعضاي گروه دستگير ميشوند. در پايان "نيكلاي" كه دچار عذاب وجدان شده، خودكشي ميكند.
منبع: ماهنامه دنياي تصوير